جوانی که به خاطر کُریخوانی در لایو اینستاگرام دوئل کرده و متهم به قتل یک مرد و کورکردن مردی دیگری شده است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت
به گزارش شرق، این مرد جوان بعد از چند روز فرار به دست مأموران بازداشت شد. این در حالی بود که سه همدست دیگرش زودتر از او و زمان حادثه بازداشت شده بودند. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد. مطابق کیفرخواست صادره مأموران در اولین گزارش باخبر شدند دو جوان به نامهای مهرداد و سینا تیر خورده و علاوه بر آن با قمه نیز مجروح و به بیمارستان منتقل شدهاند. زمانی که مأموران در بیمارستان حاضر شدند، هر دو مجروح در اتاق عمل بودند تا اینکه ساعاتی بعد خبر رسید مهرداد جانش را از دست داده است؛ اما سینا با اینکه یک چشمش را از دست داد، زنده ماند.
بررسیهای مأموران از شاهدان عینی نشان داد درگیری بین مهرداد و چهار مرد دیگر به نامهای حامد، کامبیز، سجاد و امیر رخ داده و دراینمیان امیر اسلحه وینچستر داشت. پلیس موفق شد حامد، کامبیز و سجاد را بازداشت کند، اما امیر فرار کرد. در بازجویی از این سه مرد مشخص شد مسئله بر سر مشاجرهای بوده که هنگام لایو اینستاگرام ایجاد شده و امیر با مهرداد قرار گذاشته بود تا رودررو با هم دعوا کنند که نتیجه این درگیری مرگ مهرداد و زخمیشدن سینا بود.
با شناسایی امیر، او نیز بازداشت و پرونده بعد از تکمیل به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال و براساس کیفرخواست برای هر چهار متهم درخواست مجازات شد. در ادامه جلسه دادگاه بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، مادر و پدر مهرداد در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
سپس دیگر شاکی پرونده، یعنی سینا، در جایگاه قرار گرفت او گفت: من هیچکدام از طرفین دعوا را نمیشناسم. وقتی درگیری ایجاد شد، من برای میانجیگری وارد نزاع شدم تا آنها را از هم جدا کنم که تیر خوردم و بیهوش شدم. حالا هم درخواست دیه و مجازات متهم را دارم. سپس امیر در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: من و مهرداد بهخاطر مسائل مالی با هم اختلاف داشتیم. مهرداد به من مبلغی پول بدهکار بود و نمیداد تا اینکه یک روز قبل از حادثه در اینستاگرام لایو گذاشت و توهینهای خیلی بدی به من کرد و من هم با او قرار یک دعوا را گذاشتم. من به مهرداد گفتم اگر مرد است و میخواهد جواب حرفها و کارهایش را بگیرد، سر قرار حاضر شود. سه دوست من در این درگیری بودند، البته آنها خودشان خواستند همراهم بیایند؛ چون فکر میکردند مهرداد با دوستانش بیاید و به دعوای دونفره پایبند نباشد. دوستانم همراه خود قمه آورده بودند. من هم سلاحی از قبل داشتم، آن را برداشتم تا به مهرداد بفهمانم میتوانم او را بزنم و بترسانمش. فکر میکردم مهرداد با دیدن اسلحه فرار کند. به قصد کشتن سلاح نبرده بودم. ضمن اینکه فکر میکردم او هم مسلح میآید. وقتی سر قرار رفتیم، مهرداد حمله را شروع کرد و من هم شلیک کردم. دو تیر هوایی زدم، یکی از تیرها به پای مهرداد برخورد کرد و دیگری هم به چشم سینا اصابت کرد، اما من ضربه دیگری به مقتول نزدم و این دیگران بودند که قمه داشتند. سه متهم دیگر پرونده قمه داشتند و آنها به مهرداد حمله کردند و ممکن است ضرباتی که آنها زدهاند، منجر به خونریزی و مرگ مهرداد شده باشد و موضوع به من ربطی نداشته باشد. اما من عامل جراحتهای او نبودم. فقط تیر شلیک کردم. ضمن اینکه من اصلا نمیدانستم سلاحی که دارم، مسلح است و به محض اینکه دستم روی ماشه برود، شلیک میشود. من اشتباه کردم و باید از قبل همهچیز را بررسی میکردم. باز هم تأکید میکنم تیری که به سمت مهرداد شلیک شد، کشنده نبود و گلوله به پایش برخورد کرد. من درخواست دارم بررسی شود چه ضربهای باعث مرگ مهرداد شده است. در ادامه جلسه دادگاه متهم دیگر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من قبول دارم که در درگیری حضور داشتم؛ اما ضربهای که زدم، به دست مقتول بود و ضربات دیگر را که به قسمتهای مختلف بدن او بود، من نزدم. دو دوست دیگرمان هم در آن درگیری بودند که آنها هم قمه داشتند و ضربات کاری را به مهرداد زدند. من فکر میکنم امیر درست میگوید. ضربات کاری را کسی دیگر به او زد. البته برای حمایت از امیر به محل رفته بودیم و وقتی مهرداد و دوستانش حمله کردند، ما مجبور شدیم از خودمان دفاع کنیم؛ اما دعوا و درگیری را آنها شروع کردند.
بعد از گفتههای دو متهم با توجه به اینکه پرونده دو متهم دیگر هم داشت که در دادگاه حاضر نشده بودند، ادامه رسیدگی به بعد موکول شد.