نظرات مختلف چهرههای سیاسی نشان میدهد که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هنوز به تصمیم مشترکی برای یک اقدام واحد نرسیده است. در حالی که برخی اعضای کمیته سیاسی این نهاد بالادستی جناح چپ از مدتی پیش دست به کار تدوین مانیفست شدهاند، برخی دیگر تاکید دارند که تدوین مانیفست اصلاحات، اولویت امروز اصلاحطلبان نیست؛ بلکه آنها باید فکری به حال انتخابات ۱۴۰۰ کرده و راهبردی انتخاباتی تدوین کنند.
اعتماد در ادامه نوشت: برخی از چهرههای این شورا خبر دادهاند که کمیته سیاسی تلاش میکند تا بتواند یک مانیفست را برای جریان اصلاحطلبی تدوین کند. اما گویا این مانیفست فقط در حد بحث و بررسی مانده و هنوز به مرحله تدوین هم نرسیده است. در همین حال برخی دیگر از اصلاحطلبان تاکید دارند که رسیدن به مانیفست در اولویت نیست. الان بحث انتخابات و جلب مشارکت مردم از تدوین مانیفست بیشتر اهمیت دارد؛ چراکه مردم میدانند که اصلاحطلبان در پی چه هستند و قصد دارند با حضور در عرصه قدرت چه اقداماتی انجام دهند.
علی صوفی، کنشگر سیاسی اصلاحطلب و دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات ابتدای همین هفته، از مباحثات و مذاکرات اخیر اصلاحطلبان درباره چند و چون «مانیفست اصلاحات» و البته چگونگی تدوین چنین سندی سخن گفته و در حالی از برگزاری سلسلهنشستهایی در این راستا با حضور چندین و چند نفر از صاحبنظران، تحلیلگران و تئوریسینهای جریان اصلاحات به ایلنا خبر داده که در عین حال تاکید کرده بالاخره روند برگزاری این نشستهای هماندیشی و مباحثه به نقطه پایان رسیده و در حال حاضر اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات سرگرم جمعبندی محتوای مباحثهها، صحبتها، نظرها و دیدگاههایی هستند که از سوی صاحبنظران و تئوریسینهای اصلاحطلب مطرح شده است.
این اظهارات صوفی، اما در حالی مطرح شده که ابتدای امسال نیز یکی دیگر از دبیران کل احزاب اصلاحطلب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از تدوین چنین سندی خبر داده و در تشریح نخستین نشست این شورا در سال ۹۹ به مهر گفته بود: «یکی دیگر از پیشنهادهایی که در این جلسه مورد بحث قرار گرفت، موضوع تدوین «مانیفست اصلاحطلبی» در ابعاد مختلف، بهویژه در بعد اقتصادی بود که در این رابطه نیز در جلسات آتی تصمیمگیری خواهد شد.»
تدوین مانیفست زمانبر است
هر چند صوفی تاکید دارد که اصلاحطلبان زیر پرچم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در حال جمعبندی نظرات در خصوص تدوین این سند راهبردی هستند که حالا چند صباحی است «مانیفست اصلاحات» عنوان شده، اما به نظر میرسد اصلاحطلبان هنوز با پله نهایی که «تدوین مانیفست» و رسیدن به متنی به این عنوان باشد، فاصله دارند. فاصلهای که البته گفته میشود اعضای کمیته سیاسی شورای هماهنگی برای از میان برداشتن آن و رسیدن به مقصود مطلوب اصلاحطلبان در تلاشند و این جریان سیاسی حالا شاید پس از دو دهه فعالیت، بالاخره میتواند به تعریف و راهبردی مشخص از آنچه «اصلاحات» و «اصلاحطلبی» میخوانند، دست پیدا کند.
حسین کمالی، رییس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، اما در این رابطه میگوید: «تدوین مانیفست، فرآیندی طولانیمدت و روندی زمانبر است و نمیتوان به راحتی از آن صحبت کرد.» او برخلاف آنچه به تازگی از علی صوفی و پیش از این، از زبان چندین و چند چهره اصلاحطلب دیگر شنیدیم، گفته است: «آنچه هماکنون در حال انجام است صحبت درباره راهبردهاست و هنوز کارگروهی برای تدوین مانیفست تشکیل نشده است. اینکه این فرآیند تا چه میزان پیشرفت کند و در چه مسیری قرار گیرد، قرار است جلسه هفته آینده مشخص شود.»
کمالی همچنین گفته که قرار است در جلسه یکشنبه آینده شورای هماهنگی بحث راهبردها و سیاست کلی جریان اصلات مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
انتخابات بخشی از مانیفست است
همزمان احمد حکیمیپور، دبیرکل حزب اصلاحطلب اراده ملت ایران (حاما) که به نیابت از این تشکل سیاسی در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات عضویت دارد، از بحث و بررسی درباره مانیفست اصلاحات توسط اعضای کمیته سیاسی این شورا گفته و در رابطه با «تعیین شاخصها و راهبردهای این مانیفست» میگوید: «تعدادی از دوستان که به لحاظ فکری و فعالیت سیاسی تجربه و توشهای دارند، با حضور در جلسات کمیته سیاسی نظرات و تجربیات سیاسی خود را مطرح کردهاند و هماکنون نیز دوستان حاضر در کمیته سیاسی شورای هماهنگی در حال جمعبندی این نظرات هستند.»
آنچه، اما تا زمانی که بالاخره این مانیفست بهطور رسمی رونمایی و منتشر شود، حایز اهمیت است، دستکم محورهای کلان این سند راهبردی است. آنطور که حکیمیپور گفته، موضوعاتی مختلف در جلسات مطرح و به بحث گذاشته شد که از جمله آنها «نقد وضعیت موجود» بود.
او میگوید: «دوستان تلاش کردند وضعیتی را که اکنون در آن قرار داریم، بررسی و عواملی را که باعث شده به این نقطه برسیم، واکاوی کنند. کنار این اقدامات، باتوجه به آنکه در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ قرار داریم، تلاش شده پینشهادهایی برای خروج از وضعیت موجود ارایه شود.» دبیرکل حاما البته تاکید کرده که «انتخابات تنها بخشی از مباحث این جلسات است و نویسندگان مانیفست اصلاحات عمده متمرکزشان را بر آسیبشناسی شرایط موجود قرار دادهاند تا به گفته او، پیشنهادهایی برای خروج از شرایط فعلی به دست دهند.»
مانیفست اولویت نیست!
اما در همین حال که بخشی از شورای هماهنگی تمرکز خود را صرف تدوین مانیفست اصلاحات کرده، برخی دیگر از اصلاحطلبان با نگاهی یکسر متفاوت به این مساله مینگرند و معتقدند اولویت کنونی اصلاحطلبان تدوین مانیفست نیست.
یدالله طاهرنژاد از جمله اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی که از قضا بارها و بارها از زبان دبیرکلش درباره آسیبهای ناشی از نبود یک مانیفست و تعریف مشخص از اصلاحات و اصلاحطلبی شنیدهایم، گفته که «از نظر من تدوین مانیفست در حال حاضر برای اصلاحطلبان اولویت ندارد»؛ چراکه به گفته او، «پس از ۴۰ سال، نگاهها، دیدگاهها، برنامهها و محورهای جریانهای سیاسی تقریبا مشخص شده»، «اکنون همه میدانند اصولگرا و اصلاحطلب در عرصه سیاست چه میخواهند» و «ابهامی در اینباره نیست.» درست برخلاف آنچه ماههای اخیر به دفعات از غلامحسین کرباسچی شنیدهایم.
طاهرنژاد البته اذعان دارد که «تدوین چنین سندی مفید است» و میگوید: «اینکه مرامنامهای تهیه شود و همه اصول یک جریان سیاسی و خط مشی آن مشخص باشد، اتفاق مثبتی است، چراکه میتواند متر و معیاری باشد تا همه به آن پایبند باشند.» او، اما در عین حال معتقد است که این مساله دستکم در حال حاضر اولویت ندارد.
او اگرچه ظاهرا نگاهی متفاوت از دبیرکل حزب متبوعش در این موضوع خاص دارد، اما آنجا که صحبت از اولویت جریان اصلاحات به میان میآید، همچون کرباسچی و دیگر کارگزارانیها، از «انتخابات ۱۴۰۰» میگوید: «اولویت ما در حال حاضر باید ایجاد انگیزه در جامعه باشد؛ چراکه انگیزه مردم برای مشارکت سیاسی به خصوص در انتخابات بسیار پایین است. در نتیجه باید به منظور بالا بردن مشارکت در انتخابات، موانع پیشروی «انتخابات رقابتی» حذف شود.»
او راهکار حذف این موانع را نیز «مذاکره و رایزنی» میداند و میگوید: «اگر با همان شرایطی که اسفندماه ۹۸ در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی داشتیم، به مسیرمان ادامه دهیم و با همان شرایط به استقبال انتخابات خرداد ۱۴۰۰ برویم، یقینا به نتایج خوبی نخواهیم رسید.»
این عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی البته در ادامه میگوید: «از دیگر اولویتهای کنونی اصلاحطلبان این است که آسیبشناسی کنند و ببینند که چه عواملی باعث شده که دولتها نتوانستهاند به وعدههای خود عمل کنند؛ چرا هربار دولتهایی میآیند و وعدههای بزرگ و کوچکی میدهند ولی هر بار هم از رسیدن به اکثر این وعدهها باز میمانند؟»
او معتقد است که «باید مشخص شود مانع تحقق این وعدهها چیست» و تاکید دارد که بهزعم او، «رسیدگی به این مسائل بسیار مهمتر از تدوین مانیفست اصلاحات است.»
او همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا همین نبود یک سند راهبردی یا مانیفست شفاف در جریان اصلاحات، از دلایل رویگردانی مردم و کاهش اعتماد عمومی به اصلاحطلبان نیست، میگوید: «نداشتن مانیفست تاثیر چندانی ندارد، چون معمولا اصلاحطلبان برنامههای خود را در زمان انتخابات اعلام میکنند و مردم هم میدانند که اصلاحطلبان دنبال چه هستند.»
طاهرنژاد در حالی بر مساله انتخابات ۱۴۰۰ و تشویق مردم به مشارکت سیاسی به عنوان یک اولویت تاکید میکند که هنوز هیچ کدام از احزاب اصلاحطلب به این موضوع ورود نکردهاند و در روزهایی که پس از استعفای موسویلاری و عارف، نایبرییس و رییس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و البته شرایط خاص کرونا، خبری خاصی از این نهاد بالادستی و اجماعساز جریان اصلاحات نیست، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان نهادی مشابه نیز اگرچه نسبتا فعال است، اما هنوز وارد مصادیق انتخابات نشده و با آنچه طاهرنژاد و کارگزارانیها «اولویت نخست اصلاحات» میخوانند، فاصلهای بسیار دارد.
چنانکه علی صوفی نیز در گفتوگوی اخیر خود از این گفته که «هنوز هیچ گزینهای در شورای هماهنگی مطرح نشده و بعید است که به زودی مطرح شود.» در این میان، اما آنچه از مجموع سخنان اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برداشت میشود، این است که هنوز حتی میان اعضای این شورا نظری واحد برای تصمیمگیری و اقدام وجود ندارد.
از یکسو عدهای برای شرکت در انتخابات تلاش میکنند و گروهی نیز ازسوی دیگر تاکید دارند که ابتدا باید مبانی گفتمانی اصلاحات تدوین و مکتوب شود، آنگاه وارد مصادیق شد؛ اختلافنظر و دوگانهای که حالا اصلاحطلبان را در انتظار قرار داده و باید دید با توجه به انتقادهای گاه و بیگاه افکار عمومی به این جریان سیاسی و نحوه کنشگری آنها در حدود یک دهه گذشته، آیا آنها میتوانند در انتخابات ۱۴۰۰ نقشی موثر ایفا کنند.