آنچه خوزستان را بهشدت رنج میدهد، مشکلات انباشتهای است که اینک بعد از سالها تجویز و تزریق مسکن برای درمان آن بهشدت خود را برجسته و نمایان کرده است. مساله امروز خوزستان این نیست که یک نفر در نقش مدیر ارشد بتواند از پس آن برآید. سالها سهلانگاری و سالها نادیدهانگاری انباشته شده است. به یکباره نمیتوان آن را حل کرد.
مردم تا کمر در آب تقلا میکنند تا اموالشان را نجات دهند. فیلمهایش را حتما دیدهاید. یکی دست از تقلا برداشته و نیانبانی را میدمد تا بگوید این شادی از هزار غم تلختر است. یکی دیگر رو به دوربین میگوید: «کدوم یکی از مسئولان تو این بو میتونه زندگی کنه. آخه آب بره که این بو نمیره» و اتاقش را نشان میدهد که پر از آب باران و فاضلاب است. دیگری میگوید: «مسئولان کشور با ما نیستند.» فیلمهای نمایانگر حال این روزهای خوزستانیها بسیار است. حتی فیلمهایی از نمایندگان مردم که به مردم پرخاش میکنند که خودکرده را تدبیر نیست و خودتان به عدهای رای دادید که بروند شورا و این شهردار را انتخاب کنند.
اعتماد در ادامه نوشت: خبرگزاریها هم پر شده است از اظهارنظرهایی که دیگر مردم را نمیتوانند اقناع کنند، حتی مثل این جمله حجتالاسلام و المسلمین صادق مرادی، رییس کل دادگستری استان خوزستان که گفته است: «با مسببین آبگرفتگی خوزستان برخورد قاطع میشود».
نوشداروی بعد از مرگ سهراب هم این اقدام است که خبر آن را ایرنا منتشر کرده است؛ «محسن بیرانوند»، فرماندار ماهشهر: «شهردار بندرامام خمینی (ره) به دلیل قصور از وظایف خود در زمان آبگرفتگی حدود پنج روزه شهر، توسط استاندار از سمت خود تعلیق شد.»
در شبکههای اجتماعی طنزهای بسیاری ساخته و دست به دست شده است، مثلا اطلاعیهای برای جستوجو در یافتن سه مسئول. آن سه مسئول کسانی نیستند جز استاندار خوزستان! مدیرعامل آب و فاضلاب این استان و شهردار اهواز. همین شده که «صادق حقیقیپور»، مدیرعامل آبفا خوزستان به ایسنا گفته: «اهواز باران میآید، تن و بدنمان میلرزد.»
این نخستینبار نیست که خوزستان بابت «آبگرفتگی» و بالاآمدن «فاضلاب» به وضعیتی گرفتار شده که به صدر اخبار آمده یا سوژه خبری برای رسانههای خارج از ایران شده است. اما مساله این است که فکر کنیم مساله خوزستان مربوط به همین باران و همین امسال است. البته که سهلانگاریها در شدتیافتن گرفتاریهای مردم نقش مضاعفی دارد. ماجرای گرفتاری مردم خوزستان اینک بیش از هر چیز گرفتار رفتارهای مقطعی شده است. تابستانها و در روزهای گرم به یک شیوه و در فصل بارش و با شکل و شمایلی دیگر.
همین خرداد سال جاری آنچه به سبب نبود آب در منطقه غیزانیه از توابع اهواز روی داد، موجب شد عدهای از کسانی که به مجلس یازدهم راه یافته بودند، از حوزه انتخابیه تهران راهی غیزانیه شوند و حرفهایی مطرح کنند، اما دیگر خبری از آنها نشد. این روزها نیز که ماهشهر، بندر امام، اهواز و آبادان و خرمشهر درگیر آبگرفتگی شدهاند خبری از آن دسته از نمایندگان مجلس نیست.
آنچه خوزستان را بهشدت رنج میدهد، مشکلات انباشتهای است که اینک بعد از سالها تجویز و تزریق مسکن برای درمان آن بهشدت خود را برجسته و نمایان کرده است. شاید حجتالاسلام صادق مرادی، رییس کل دادگستری استان خوزستان که سخن از اقدام قاطع در مواجهه با مسببان آبگرفتگیها گفته است، باید اندکی بیشتر در ریشه بروز مشکلات این خطه تامل میکرد.
اندکی به عقب بازمیگشت و روزهایی را از ذهن میگذراند که ایران بیشترین درآمدهای نفتی را در دولتهای نهم و دهم تجربه میکرد و در همان زمان وام بانک جهانی چگونه ناپدید شد و چرا در دورهای که ایران بیشترین درآمد از محل فروش نفت را داشت مشکلات زیرساختی خوزستان رفع نشد که این روزها در شرایط عجیب و غریب تحریم گرفتاریاش مضاعف شود؟ ضعف مدیریت مدتهاست که در خوزستان گرههایی که به دست میشد بازشان کرد را به جایی رسانده است که با دندان هم باز نشوند.
در فاصله سالهای میانی دهه هشتاد، وقتی میدان آزادگان در هورالعظیم کشف شد، به جای آنکه تجهیزات دریایی برای استخراج به کار گرفته شود، هور را با احداث دایک خشک و زمینههای بروز ریزگردهای داخلی را تقویت کردند. در همان سالهای ۸۴ و ۸۵ که خوزستان درگیر چرخههای مالی نامناسب تحت عنوان «سیدها» شده بود، نخستین چرخههای ریزگرد هم زندگی مردم را درگیر کرده بود، اما هیچ اقدام موثری در این عرصه نشد تا در میانه دهه ۹۰ کار به آنجا برسد که ریزگرد با نم بارانی تبدیل به حادثه در شبکه برق بشود و کل شبکه برق خوزستان به خاموشی فرو برود.
مساله شستوشوی مقرههای برق امری متداول در سیستم مدیریت برق خوزستان بود، ولی هیچگاه مشخص نشد چرا در نیمه دوم سال ۱۳۹۵ در این کار چنان تعلل شد که مجموع ریزگرد و باران روی مقرهها حادثهساز شد و خوزستان را به خاموشی فرو برد. آن روز مساله سالها بیتوجهی به یک موضوع مدیریتی کار را به جایی رساند که دولت مجبور شد تا بخشی از اعتبارات مقابله با ریزگردها را برای جبران مشکلات سیستم نگهداری شبکه برق تخصیص دهد که عدد قابل توجهی بود. به عبارت دیگر سالها نادیدهگرفتن بخشی از کار در خوزستان و مدیریت کلان سبب شد میراثی از انباشت ناکارآمدی حاصل شود.
حالا در این روزها بار دیگر مردم شهرهای ماهشهر و بندرامام مقابل دادگستری و شهرداری این شهر جمع شدند تا بگویند زندگیشان را آب برداشته و دیگر چیزی برایشان باقی نمانده است؛ ماهشهری که پیش از این در سال گذشته ناآرامیهای عمیقی را تجربه کرد.
آخرین وضعیت آبگرفتگی در اهواز و ماهشهر
«امید بنعباس»، مدیر کل مدیریت بحران خوزستان با اشاره به آخرین وضعیت تخلیه آبگرفتگی در اهواز و ماهشهر، از ارزیابی خسارات در شهرهای درگیر آبگرفتگی خبر داد و گفت: «آبگرفتگی منازل در شهر چمران و بندر امام خمینی در شهرستان ماهشهر، سهشنبه شب رفع شد. آبگرفتگی معابر این مناطق نیز صبح پنجشنبه گذشته کاملا رفع شد. آبگرفتگی منازل در اهواز نیز از سهشنبه شب رفع شد و آبگرفتگی معابر نیز بامداد پنجشنبه کاملا رفع شده است.»
اهواز باران میآید، تن و بدنمان میلرزد
«صادق حقیقیپور»، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خوزستان گفت: «شبکه فاضلاب اهواز داغان است و به درد هیچ چیزی نمیخورد و با ۱۰۰ میلیون یورو اعتبار در نظر گرفته شده برای این شبکه نیز، تنها حدود ۵۰ درصد بهبود حاصل میشود.»
او در یکصد و سی و یکمین جلسه شورای اسلامی شهر اهواز که روز شنبه (۱۵ آذرماه) با حضور شهردار و نمایندگان اهواز در مجلس شورای اسلامی به منظور بررسی وضعیت آبگرفتگی اهواز پس از بارندگی برگزار شد، با اشاره به بالازدگی فاضلاب پس از بارندگی و مشکلات شبکه فاضلاب اهواز اظهار کرد: «شبکه فاضلاب، جای آب باران نیست؛ نمیشود بار تریلر ۱۸ چرخ را روی دوش نیسانی که دو چرخ آن پنچر است، گذاشت و بعد بگوییم چرا چپ یا راست میرود.» به گزارش ایسنا، او افزود: «هدایت آبهای با حجم بالا، کار پمپ لجنکش یا خط لوله نیست بلکه باید از طریق کانالهای آب انجام شود. نمیشود منتظر بمانیم که آب منهول پایین برود و بعد درب منهول را باز کنیم تا آب عبور کند.»
حقیقیپور تصریح کرد: «باید دست به دست هم دهیم و حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان مورد نیاز برای اجرای شبکه دفع آبهای سطحی را از بین شرکتهای مستقر در خوزستان، دستگاهها و از طریق راههای دیگر تامین کنیم و کار انجام شود.»
مشکلات دهههای قبل رخ نمایانده
مشکل آب شرب در خوزستان مربوط به سالهای اخیر نیست. مشکل فاضلاب هم مربوط به سالهای اخیر نیست. روزگاری مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خوزستان که مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان را در کارنامه داشت به عنوان شهردار اهواز انتخاب شد، اما آشنایی او به این موضوع سبب نشد مشکل آبهای سطحی شهر اهواز مرهمی پیدا کند. او اتفاقا هنوز هم در کشور نقشآفرین است و مشاور یکی از مدیران ارشد امنیتی کشور است.
بودجههای مختلفی برای خطوط انتقال آب شرب به خوزستان تخصیص داده شده ولی هیچگاه مشخص نشد چرا پیمانکار یا پیمانکاران مرتبط مورد بازخواست قرار نگرفتند که بیتالمال را صرف کردند ولی نتیجهای حاصل نشده است. مشکل رودخانه کارون و بستن سدها را هم به این مشکلات بیفزایید.
مساله امروز خوزستان این نیست که یک نفر در نقش مدیر ارشد بتواند از پس آن برآید. سالها سهلانگاری و سالها نادیدهانگاری انباشته شده است. به یکباره نمیتوان آن را حل کرد.
زمانی مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان و استاندار این خطه یک نفر بود، زیرا میخواستند با تمرکز و وحدت مدیریت منابع به درستی تخصیص داده شده و هدایت شود. اما امروز هر نهاد و ارگانی جزیره عملکرد خود را دارد و معمولا هیچ نهادی به نهادهای دیگر حساب پس نمیدهد. شهردار را شورای شهر منتخب مردم انتخاب میکنند و میخواهد اختیار عمل داشته باشد و طبیعی است که از مدیرعامل یک شرکت حرف نمیپذیرد یا مواردی از این دست. پس تا باران هست، تا گرما و کمی آب کارون هست و مشکلات خوزستان هم هستند و مرتب شما این استان را در صدر اخبار بد میبینید.
نگاهی به فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود بیندازید. پارچهفروشی که طاقههای پارچهاش را آب باران آمیخته با فاضلاب در برگرفته چگونه میخواهد در دوره رکود کرونا دوباره آن را احیا و به مشتری بفروشد؟ شاید مردم فرش و مبل یا البسه خود را بشویند ولی یخچال و لوازم برقی خود را با این رقم دلار نمیتوانند از نو بخرند.