به نظر میرسد در شرایط این روزهای کشور که تحریمهای یک جانبه سد راه درامدزایی دولت از طریق بازار پول و بازار نفت شده است، دولت به بازار سرمایه، به عنوان راه سوم برای تامین مالی اقتصاد چشم دوخته است. راهی که خود، اما و اگرهای زیادی دارد و اگر قدمهای دولت در این بازار حساب شده برداشته نشود، ممکن است به بن بست برسد.
به گزارش ایسنا، حدود دو سالی است که دروازههای بازار جهانی نفت به دلیل تحریمهای یکجانبه، به روی طلای سیاه ایران بسته شده است، بنابراین امکان صادرات نفت برای ایران وجود ندارد. موضوعی که در کنار تحریمهای بانکی و باقی ماندن ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفت تا این دو راه تامین مالی برای دولت با چالش همراه شود.
بورس، کریدور سوم تامین مالی
در این شرایط دولت به فکر راه سومی افتاد و حدود یک سالی میشود که نام بازار سرمایه یا همان بورس به سرفصل مهمترین گفتههای مسئولان تبدیل شده است و به نظر میرسد این نام همچنان قرار است از سوی مسئولان پر آوازه باشد. در این راستا، فرهاد دژپسند-وزیر امور اقتصادی و دارایی- در آخرین اظهار نظر خود اعلام کرده است که «ضروری است در کنار کریدور بودجه دولت و بانک، کریدور سوم جهت تأمین مالی اقتصاد توسعه یابد و بازار سرمایه میتواند جایگاه مهمی در این ارتباط کسب کند. در نظر داشته باشید که هم ظرفیت نظام بانکی برای تأمین مالی محدود است و هم اصولاً باید کارکرد فعلی آن تغییر کند. برای مثال تأمین مالی سرمایه ثابت نباید از طریق بازار پول صورت گیرد بلکه باید از بازار سرمایه باشد. »
وی همچنین در بخش دیگر سخنان خود تاکید کرده است که «به این نکته توجه کنیم که ما برای تحقق جهش تولید و داشتن رشد مطلوب در سال جاری حداقل باید هزار هزار میلیارد تومان تأمین مالی در اقتصاد کشور داشته باشیم. در این زمینه باید نظام تأمین مالی در کشور به صورت کارا عمل کند و تامین مالی کسب و کارها را تسهیل کند. اگر به اعداد و ارقام نگاهی بیاندازیم سهم بازار سرمایه در سالهای گذشته از تشکیل سرمایه از پنج تا ۲۰ درصد متغیر بوده است و ما تلاش داریم، تا این سهم افزایش پیدا کند. این امر تحقق پیدا نخواهد کرد مگر با تقویت جایگاه بازار اولیه. قابل کتمان نیست که هدایت نقدینگی به سوی بازار اولیه میتواند نقش قابل توجهای در اشتغال و تولید داشته باشد.»
بورس کمک حال دیگر بازارها است
این مباحث درحالی مطرح شده است که زمزمه ارتقای بازار سرمایه از اواخر سال گذشته از سوی مسئولان آغاز شد و در اوایل سال جاری به اوج خود رسید. به طوریکه از رئیس جمهوری گرفته تا وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار مردم را به سرمایه گذاری در این بازار دعوت میکردند.
این درحالی بود که به نظر میرسد به ظرفیت و گنجایش بازار سرمایه توجه نشد و اگر به طور مثال طی سالهای گذشته تنها ۳۰ درصد ظرفیت بورس مورد استفاده قرار گرفته بود، دولت طی فقط چند ماه، نه تنها از ۷۰ درصد باقی مانده بهره برد، بلکه بیش از ظرفیت این بازار از آن انتظار داشت و میزان بهره بری خود را به ۱۵۰ درصد نیز رساند! درواقع دولت سعی کرد نقدینگی موجود در جامعه را به سمت بازار سرمایه هدایت کند، اقدامی که فی نفسه آسیب رسان نیست، اما مستلزم آن است که در طرف مقابل عرضه را نیز تقویت کند و به بازار عمق ببخشد. این عمق بخشی باید از طریق عرضه اولیه و همچنین بازار اولیه صورت میگرفت. از سوی دیگر، بسیاری از شرکتها از زیر افزایش سرمایه، شانه خالی کردند.
باید به این نکته توجه داشت که بورس دماسنج اقتصاد یک کشور محسوب میشود. اگر اقتصاد کشوری سالم باشد، بورس آن کشور هم سالم خواهد ماند، زیرا بورس جزئی از اقتصاد همان کشور است. از سوی دیگر بازار سرمایه هم ظرفیتی دارد و نمیتوان بخش دیگر تامین مالی را کنار گذاشت و فقط به بورس تکیه کرد. بازار سرمایه تنها میتواند کمک حال دیگر بازارها باشد و قاعدتا نمیتواند ارز کشور را به میزان نفت و بازار پولی تامین کند.
این انتظار میرود که اگر دولت بازار سرمایه را به عنوان کریدور سوم تامین مالی اقتصاد برگزیده است، باید به این بازار از طریق بازار اولیه عمق بخشد تا اتفاقی که در مردادماه سال جاری رخ داد، تکرار نشود.