ا وجود تمامی دستورالعملهای سفت و سخت برای افشای اطلاعات از سوی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار، در نظر گرفته نشدن و نبود نظارت روی یک نکته ساده یعنی قابلفهم بودن اطلاعات افشا شده شرایطی را پدید آورده است که بهرغم همه تلاشهای انجام شده شاهد نبود تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه هستیم.
یکی از ارکان پویایی بازارهای مالی دسترسی همگان به اطلاعات است. با همین منطق افزایش شفافیت در بازار سرمایه در همه ابعاد آن همواره ازسوی کارشناسان مورد تاکید قرار گرفته است. در سالهای گذشته سعی شد تا برای دسترسی همه فعالان بازار سهام به اطلاعات مربوط به عملکرد مالی شرکتها شرایطی فراهم شود تا هم عدمتقارن و رانت اطلاعات برای خواص از بین برود و هم آنچه در حسابداری و حسابرسی، افشای اطلاعات نامیده میشود با کیفیت بهتری انجام شود.
این مهم در حال حاضر از درگاهی تحت عنوان «کدال» صورت میپذیرد. با وجود انتشار منظم گزارش عملکرد شرکتها در بازههای زمانی مختلف، اما همچنان یک مشکل جدی سهامداران را آزار میدهد. استفاده از جملات ثقیل و غیرقابل درک برای عامه مردم به ویژه تازهواردها موجب شده است تا اغلب معاملهگران از خیر مراجعه به سامانه کدال بگذرند و ترجیح دهند به جای ارتقای سواد مالی و انجام معاملات تحلیلی، از طریق کانالهای سیگنالفروشی مسیر خرید و فروش در این بازار را انتخاب کنند.
یکی از ارکان مهم وجود و توسعه یک بازار سرمایه کارآ، شفافیت و تقارن اطلاعاتی است این مهم در بازار سهام ایران اگرچه همواره در دستور کار بوده با این حال تا حد زیادی محقق نشده است. به نظر میآید در کشاکش سخنرانیها و ارائه دستورالعملها آنچه مغفول مانده توجه به شفافیت واژهها و قالبها در بحث افشای اطلاعات است. به طوری که عمده اطلاعیههای ارسالی روی سامانه کدال به دلیل استفاده از واژههای ثقیل برای عموم جامعه سهامداری غیرقابل فهم است. عاملی که سبب داغ شدن بازار سیگنالفروشی شده است.
شفافیت یکی از مهمترین ارکان شکلگیری هر بازار مالی است، اشاره به اهمیت آن و بدیهی شدن این اهمیت تا آنجا پیش رفته که امروزه در هر بازاری پرداختن به آن شاید امری کلیشهای باشد. در بازار ایران که این اتفاق سالهاست افتاده؛ سخن گفتن از شفافیت و لزوم نیل به آن به عنوان یکی از مهمترین پیشنیازهای توسعه بازار سرمایه تا آنجا پیش رفته است که کمتر نشست و جلسهای بدون نام بردن از آن به اتمام میرسد. کلیشه شدن شفافیت، اما در طول این سالها هیچ گاه نتوانسته از اهمیت آن بکاهد.
این موضوع به عنوان یکی از مهمترین مولفههای بازار کارآ آنقدر در مرکز مسائل مربوط به توسعه بازارهای مالی و بهبود روشها و ابزارها جای دارد که کمتر کسی توانسته بحث ارتقای عملکرد بازار سرمایه را بدون توجه به لزوم شفافیت بیشتر مورد بررسی قرار دهد. دقیقا به همین دلیل بوده که در طول سالهای اخیر تارنماهایی مانند codal.ir (فعال در زمینه افشای اطلاعات مالی و عملکردی شرکتهای حاضر در بازار سهام و موارد مشمول اصل ۴۴ قانون اساسی) و fipiran.ir (دربرگیرنده اطلاعات همه صندوقهای سرمایهگذاری فعال در بازار سهام اعم از در سهام، مختلط و درآمد ثابت) ایجاد شده و توسعه یافتهاند.
با انجام یک بررسی دقیق، آنچه طی سالهای اخیر از روند فعالیتهای متولیان بازار سرمایه استنباط میشود این است که در ایجاد ساز و کارها چیزی که بیشتر مورد توجه مسوولان سازمان بورس قرار میگیرد، هستی و وجود اجزای تکمیلکننده ویترین بازار سرمایه است، نه چیستی و کارکرد آنها. در طول سالهای گذشته فعالیتهای زیادی برای تکمیل و به روزآوری امکانات موجود در بازار سرمایه انجام شده؛ این مساله نه فقط بعد شفافیت بلکه بسیاری از ابزارها و سازوکارهای دیگر را نیز شامل میشود. با این حال نگاهی به تحولات یاد شده مبین آن است که اگر اقداماتی را که برای سرپا نگهداشتن هسته معاملات و بخش فناوری اطلاعات انجام شده است در نظر نگیریم، سایر فعالیتهای انجام شده از کارآیی لازم برای تبدیل بورس تهران به یک بازار مالی در سطح مطلوب برخوردار نیستند.
بازار سرمایه کشور در وضعیتی به گفته مسوولان قبلی و فعلی سازمان بورس جعبه ابزاری کامل دارد که در ورطه عمل همچنان یک بازار سنتی، محدود به معاملات نقدی است. هم اکنون میزان افرادی که در بازار یاد شده فعالیت دارند و کاری متفاوت از خرید و فروش سهام به شیوه مرسوم انجام میدهند، درصد اندکی از کل تراکنشهای انجام شده در بازار سرمایه را شامل میشود. منظور از این کارهای متفاوت از شیوه مرسوم استفاده از ابزارهایی نظیر معاملات مشتقه، آتی و بازارهایی مانند فروش تعهدی است. نگاهی به ابزارهای ایجاد شده طی سالهای اخیر حاکی از آن است که اختیار معاملهها در مقایسه با سایر ابزارها عملکرد بسیار موفقتری دارند، با این حال اگر فکر میکنید این عملکرد بسیار موفق ارزش معاملات آنها را به حد معمول جهانی نزدیک کرده سخت در اشتباه هستید.
روز دوشنبه کل ارزش معاملات این ابزارها، یعنی ابزارهای مشتقه حدود ۷۰ میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که در همین روز بازار نقدی بورس معاملاتی به ارزش ۱۰ هزار و ۷۲۱ میلیارد تومان دارد. به بیان ساده ارزش معاملات مشتقه تنها ۶/ ۰ درصد از معاملات نقدی بورس را به خود اختصاص داده است. با در نظر گرفتن مسائلی از این دست است که در مییابیم پوشش ریسک در بازار سرمایه کشور امری در حاشیه است و فعالان بازار برای رو به رو شدن با ریسکهای نامتعارف بازار سرمایه از امکانات متعارف برخوردار نیستند. غیر طبیعی نخواهد بود اگر فرض کنیم مسوولان ذی ربط به جای آنکه بازاری به معنای واقعی کلمه متنوع و در خور اسم بازار سرمایه بسازند بیشتر ویترینی ساختهاند که اغلب به درد تیتر اخبار میخورد، نه استفاده عملی از مواهب آن.
در بعد اطلاعرسانی و ارتقای شفافیت نیز اگرچه کارهای با ارزشی نظیر بهبود سطح پاسخگویی شرکتها و افزایش انضباط در گزارشگری مالی انجام شده است، اما به نظر میآید در این حوزه نیز تحولات کیفی آنچنان که باید در توازن با پیشرفتهای کمی اتفاق نیفتاده است. آنچه در ادامه به آن میپردازیم نه گله از کاستیهای تارنمای کدال بلکه نقد معضلاتی است که مخاطب عام بازار سرمایه، نسبت به تحلیلگران حرفهای با آن درگیر است؛ مخاطبی که در طول چند سال اخیر بارها به ارتقای سواد مالی تشویق شده بیآنکه شفافیت واقعی برای او میسر شده باشد.
آن طور که تجربه بسیاری از کاربران عادی و به اصطلاح خرد بازار سرمایه نشان میدهد تارنمای کدال یا «سامانه جامع اطلاعرسانی ناشران»، اگرچه به نوبه خود مفید است، اما ورای ساختاری که دارد، در بسیاری از موارد از شفافسازی واقعی اطلاعات باز میماند. دلیل این امر هم نه در ساز و کار یا امکانات ایجادشده است و نه در زمان افشای آن. چالش اصلی کدال در حال حاضر سخت بودن درک مطالب آن است. در حالی که دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبتشده نزد سازمان در سه فصل و ۲۱ ماده به خوبی نحوه ارائه اطلاعات، کم و کیف آن و تمامی موارد الزامآور را برای ناشران (شرکتهای پذیرفتهشده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار) شرح داده است، اما در هیچ بخشی از آن در مورد ضرورت سادهسازی واژگان حقوقی یا حسابداری سخنی گفته نشده است.
این در حالی است که چالش تحلیل اطلاعات در این تارنما بیش از آنکه به دلیل نبود مدارک باشد، از سخت بودن درک محتوای درج شده ناشی میشود. برای مثال در بسیاری از موارد کلمات به کار برده برای توصیف یک دعوی حقوقی، آنچنان تخصصی و سخت بیان شده که مخاطب عام قادر به درک معنای روشن برای آنچه که میخواند نیست. در بعضی از موارد نیز مدارک و مستندات ارائه شده بهحدی بیکیفیت بود که خوانا بودن آنها در عمل دشوار است. بهنظر میرسد که در نبود سختگیریهای لازم، ناشران نیز افشای اطلاعات را به چشم رفع تکلیف نگاه میکنند و در بسیاری از موارد اطلاعات موضوعه به حدی نامفهوم است که فهم آثار آن بر وضعیت عملیاتی یا مالی شرکت به برگزاری دورهها و کلاسهای توجیهی نیاز دارد. اصلا قابل باور نخواهد بود، اگر فرض کنیم که شرکتهای پذیرفته شده نزد سازمان بورس که اغلب هم جزو بزرگترین بنگاههای اقتصادی کشور هستند، با آن همه پرسنل قادر به بارگزاری صحیح یک مدرک یا توضیح قابلفهم آن برای عموم نیستند. توجه به چنین مسائلی آن هم در حالی که هماکنون گزارشهای عملکرد آذر به کدال میآیند و پس از آن شاهد انتشار گزارشهای ۹ ماهه خواهیم بود، بسیار بااهمیت است.
پرداختن به موضوع کاستیهای محتوایی کدال و بینظمیهای یادشده در ارائه مستندات از سوی برخی شرکتها تنها به دلیل نزدیک بودن به موعد گزارشهای ۹ماهه نیست. آنچه که انگیزه اصلی برای نگارش چنین گزارشی را پدید آورده، مخدوش بودن تقارن اطلاعاتی در بازار است. همانطور که بارها مورد تاکید قرار گرفته است، یکی از مسائل مهم در بازارهای مالی وجود تقارن اطلاعاتی است به این معنا که همه افراد ذینفع در یک بازار به یک اندازه به اطلاعات مهم و موثر در تحلیل عملکرد یک دارایی دسترسی داشته باشند. در صورتی که تقارن اطلاعاتی در یک بازار وجود نداشته باشد، تبعیض در آن پدیدار میشود، به این صورت که افراد برخوردار از اطلاعات و مسائل موثر بر قیمت یک دارایی همیشه دست بالاتر را نسبت به آنهایی که اطلاعاتی ناقص یا اندک از همان دارایی دارند، فراهم میکند.
در شرایطی که اطلاعات در یک بازار متقارن نیست، همواره فضا برای انجام رفتارهای سودجویانه و مخرب فراهم است. هرچه این عدم تقارن در کلیت یک بازار زیاد باشد، میتواند از کارکردهای معمول و کارآمد یک بازار بکاهد. در این میان داشتن دست برتر از طریق ایجاد موضعی نابرابر در میان سرمایهگذاران میتواند آنها را نسبت به ساز و کار موجود در بازار سرمایه بیاعتماد کرده و ضمن تقویت تئوریهای توطئه، فعالان خرد بازار را به جای تقویت بنیه تحلیلی به سمت شبکههای مجازی و سیگنالفروشان سوق دهد.
با این توضیحات غیرمنطقی نخواهد بود که اگر فرض کنیم مردم بهخصوص سرمایهگذاران خرد که در ماههای اخیر به قصد حفاظت ارزش دارایی خود به بازار سرمایه رجوع کردهاند، بهرغم توصیههای فراوان کارشناسان و مقامات سازمان بورس، برای ماندگاری در بازار سهام راهی بهجز پذیرش ریسک مضاعف ناشی از روشننبودن اطلاعات نخواهند داشت. تمامی اینها در حالی رخ میدهد که حتی سیستم مناسب و فراگیری برای رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردان به نحوی که مردم عادی را در انتخاب مقصد سرمایه خود قانع کند وجود ندارد.
با توجه به آنچه که گفته شد، میتوان اینطور برداشت کرد که با وجود تمامی دستورالعملهای سفت و سخت برای افشای اطلاعات از سوی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار، در نظر گرفته نشدن و نبود نظارت روی یک نکته ساده یعنی قابلفهم بودن اطلاعات افشا شده شرایطی را پدید آورده است که بهرغم همه تلاشهای انجام شده شاهد نبود تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه هستیم. این در حالی است که این عدمتقارن بیش از آن که به اشخاص حقوقی و سرمایههای بزرگتر آسیب بزند به سرمایهگذاران خُردی لطمه خواهد زد که برای حضور در بازار سرمایه پیش از هر چیز نیازمند امنیت و چارچوبی شفاف برای تداوم فعالیت خود هستند.
با توجه به آنچه گفته شد شاید عجیب بهنظر نرسد که تارنمای کدال به عنوان یکی از مراجع رسمی کسب اطلاع از احوال شرکتهای بورسی برخلاف وبسایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران طی ماههای اخیر توفیق چندانی در جذب مخاطب نداشته است.
دادههای سایت الکسا که منبعی معتبر برای تحلیل و مقایسه استفاده از تارنماهای اینترنتی حکایت از آن دارد که سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران یا همان tsetmc.com بهعنوان پربینندهترین درگاه اینترنتی بازار سرمایه در کشور اختلافی قابلتوجه با جایگاه تارنمای کدال در اطلاعات درجشده در الکسا دارد. با وجود اینکه سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران پس از tsetmc.com دارای بیشترین حجم از اطلاعات دسته اول برای سرمایهگذاران است فاصله مصرف ترافیک اینترنتی میان این دو سایت بسیار بالاست. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که کدال در شرایطی رتبه ۹۱ الکسا را به خود اختصاص داده است که سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران در رتبه نهم این ردهبندی قرار دارد.
اگرچه این انتقاد همیشه به سرمایهگذاران خرد وارد بوده که برای انتخاب سهام موجود در پرتفوی بررسیهای لازم را بهعمل نمیآورند، اما طرح این پرسش نیز خالی از لطف نخواهد بود که آیا اساسا کدال آنطور که تصور میشود اطلاعات لازم را برای انجام یک سرمایه گذاری هوشمندانه به مخاطب میدهد؟
در شرایطی که مسوولان سازمان بورس و بسیاری از شرکتهای خصوصی فعال در این زمینه طی ماههای اخیر سعی کردهاند تا با ایجاد شرایط و بستر مناسب آموزشی افکار عمومی را برای حضور هوشمندانه و حساب شده در بازار سرمایه فراهم کنند، بهنظر میآید که خوان هفتم از هفتخوان تحلیلگرشدن در بورس سخت بودن دسترسی به اطلاعاتی باشد که به آسانی و با یک کلیک در اینترنت قابل جستجو است؛ اطلاعاتی بیکیفیت که برای درک آنها یا حتما باید خبره، حسابدار، حقوقدان و ادیب باشید یا با نبود تقارن واقعی اطلاعات در بازار سرمایه کنار بیایید.