«در واقعه دارآباد عجایب دست به دست هم دادند. تابهحال در دارآباد بهمن نیامده بود! میشود این را پذیرفت که در این مسیر اتفاقی پیشبینیناپذیر افتاده؛ اما یقینا میتوان گفت در ماجرای آهار و شهرستانک، اشتباه و خطای مربی پیش آمده. ما سه اتفاق داشتیم و بخش عمده کشتههای ما افراد نابلد بودند. کسانی که آشنا به تکنیک و ابزار و وسایل نیستند. فیلمی منتشر شده که در آن کولاک دوستان در حال سلفیگرفتن بودند!».
یک حادثه در توچال، یک حادثه در مسیر کلکچال، یک سانحه در دارآباد و یک سانحه هم در مسیر آهار، جمعه پنجم دی را به روزی سیاه برای جامعه کوهنوردی ایران تبدیل کرد و جان ۱۲ نفرشان را گرفت. ریزش بهمن در دارآباد و آهار و بدی هوا در کلکچال و شلوغی و پرترددبودن در توچال باعث شد که تا همین ۴۸ ساعت پیش جستوجوی مفقودان ادامه پیدا کند.
به گزارش شرق، فارغ از تلخی این ماجرا، بررسی ابعاد این واقعه حالا بعد از گذشتن حدود یک هفته از آن شاید بتواند تصویری شفافتر و به دور از فضای احساسی را برای ما نمایان کند. حادثهای که چند ضلع دارد؛ کوهنوردانی که در مسیر گرفتار شدند، انجمن و فدراسیون کوهنوردی، تجهیزات کوهنوردی و همینطور جیپیاسهایی که حالا میتوان گفت در شمال شرق تهران با اختلال روبهرو هستند؛ اختلالی که روز سهشنبه علی ربعی، سخنگوی دولت، آن را تأیید کرد.
ربیعی گفت حسن روحانی از مدتها قبل دستور داده است که موضوع اختلال جیپیاس در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. او درباره علت دستور حسن روحانی و جزئیات اختلال در شبکه جیپیاس توضیح بیشتری نداد؛ ولی گفت اختلال در جیپیاس «ارتباطی» با مرگ ۱۲ کوهنوردی که روز جمعه در ارتفاعات تهران جان باختند، ندارد. متخصصانی که در این گزارش با آنها گفتگو شده نیز ارتباط این مسئله با حوادثی را که برای کوهنوردان رخ داده، رد میکنند. روزنامه «شرق» به دنبال پیداکردن مقصر در این حادثه نیست، اما در گفتگو با متخصصان امر تلاش میکند که ابعاد این ماجرا را روشن کند
تعدادی از آنها حرفهای بودند
یکی از حوادث پیشآمده در روز جمعه در مسیر آهار رخ داد. برنامهای که تدارکدهنده آن باشگاه کوهنوردی تهران بود و مدرس این باشگاه مرحوم دکتر فاطمی که از مؤسسان خبرگزاری ایسنا بود، جان باخت. تیم ۲۱نفره ورزشی باشگاه کوهنوردی تهران از تیمهایی بود که قرار بود روز جمعه به قله قلعهدختر روستای آهار صعود کنند. همهچیز آماده یک صعود جانانه بود.
کوهنوردان با تجهیزات کامل آمده بودند و اگر مشکلی پیش نمیآمد، پس از صعود و طبق برنامه به پایین کوه برمیگشتند. پس از آغاز صعود، پیشروی تیم بدون بروز کوچکترین مشکلی ادامه داشت، اما ساعت ۱۲:۳۰ بعدازظهر ناگهان ورق برگشت و تیم با ریزش بهمن سهمگینی شاخبهشاخ شد؛ به حدی که برخی از اعضای تیم زیر خروارها برف مدفون شدند. باشگاه کوهنوردی تهران در روز جمعه همچنین یحیی انصاری، دیگر عضو باشگاه را نیز در مسیر کلکچال از دست داد؛ برنامهای که مرحوم انصاری فارغ از تقویم باشگاه و با دوستانش ترتیب داده بود.
قادر اسدی، مسئول کمیته روابطعمومی باشگاه کوهنوردان تهران درحالیکه به علت تألمات روحی چندان قادر به صحبتکردن نبود، جزئیاتی درباره واقعه روز جمعه در اختیار روزنامه «شرق» قرار داد.
او با ذکر این مقدمه که من صرفا درباره باشگاه خودمان نظر قطعی میدهم و درباره وقایع دیگر از گزارشهای منتشرشده کمک میگیرم، گفت: «اتفاق کلکچال، هیچ ربطی به برنامههای باشگاه نداشته و صرفا عزیز درگذشته عضو باشگاه بودند. مرحوم انصاری عضو باشگاه کوهنوردی تهران، در برنامهای شخصی با دوستانشان به کلکچال رفتند. یک حادثه دیگر داشتیم که در قالب برنامه باشگاه بود. برای اطلاع باید بگویم برنامههای کوهنوردی باشگاه کوهنوردان تهران در قالب تقویم ارائه میشود و برنامه سه ماه آینده مشخص است و باشگاه فقط درباره آنها میتواند نظارت و کنترل بکند و تجهیزات بدهد. اینکه اشخاص به صورت انفرادی برنامه ترتیب بدهند، قابل کنترل از سوی باشگاه نیست».
او با اشاره به حادثه پیشآمده برای تیم دکتر فاطمی گفت: «مرحوم دکتر فاطمی، خودشان مربی تیمی بودند که در برنامه باشگاه حاضر شدند. این تیم قصد صعود به قله قلعهدختر را داشتند که صعودش از منطقه آهار انجام میشود. ایشان با یک تیم از باشگاه که برایش برنامهریزی شده بود و افراد بیمه شده بودند، به سمت قلعهدختر حرکت میکنند. چیزهایی که گفته میشود، بیشتر بر مبنای شنیدهها است و هنوز نظر کارشناسی برایشان اعمال نشده. بعد از اتفاقات اظهارنظرهایی شد که ۹۰ درصدشان غلط بود. حادثه دیدهها یک عده نابلد غیرحرفهای نبودند که یک مرتبه تصمیم بگیرند کوه بروند. اتفاقا بعضیهایشان کوهنوردانی قهار و نامآور بودند؛ اما اتفاقی که آنها نتوانستند کنترلش کنند، منجر به این سانحه شده است.
اتفاقی که در کوههای شمال تهران قطعیتر میشود دربارهاش نظر داد. بههرحال مشخص بود که هوای روز جمعه هوای خیلی مناسبی برای کوهنوردی نبود. میگویند اطلاعیه دادیم و نامه زدیم که کوه نروید! اصلا چنین چیزی نبود. شاید در یکی، دو کانال کوهنوردی، هواشناسی کوهستان هشدار درباره خطرناکبودن هوا داده بود؛ اما اطلاعیه رسمی دراینباره منتشر نشد. ما باشگاه کوهنوردی هستیم و وقتی میخواهیم در برنامهای شرکت کنیم، جوانب امر سنجیده میشود. دوستان هواشناسی را چک میکنند، با منطقه ارتباط میگیرند و مسائل را در نظر میگیرند. در روز واقعه یکی از عزیزان ما به خاطر شرایط آبوهوایی و دیگر عزیز ما به خاطر بهمن از میان ما رفتند. در سانحهای که دکتر فاطمی گرفتار شد، ریزش بهمن آنها را زمینگیر کرد. جزئیات این واقعه در کارگروهی در حال پیگیری است و مسیر پیمودهشده حتما بررسی میشود؛ اما در واقعهای که برای دکتر فاطمی و گروهشان پیش آمد، ریزش بهمن اتفاق افتاد و بدی آبوهوا دخیل نبود».
او در ادامه با اشاره به حادثه کلکچال گفت: «در کلکچال هم دوستان ما سرمازده شدند. ما در کوهنوردی چیزی داریم به نام دمای حسی. شاید اگر باد نیاید، شما احساس کنید هوا الان منفی ۱۰ درجه است، ولی به محض وزش باد و با توجه به سرعت باد و رطوبت، این دما پایینتر میآید و احساس شما از دما ممکن است به منفی ۴۰ و ۵۰ برسد؛ درحالیکه دما منفی ۱۰ درجه است. این ماجرا انسان را زمینگیر میکند. آنها وقتی به قله میرسند، هوا بد میشود. در مسیر کلکچال افرادی بودند که تجربه زیادی در کوهنوردی داشتند و تجهیزاتشان هم کامل بود. مرحوم بهادری و دوستشان که در آغوش یکدیگر جان دادند، هر دو کت پَر تنشان بود و تجهیزات در حد هیمالیا داشتند؛ اما به محض شروع وزش باد و شدتی که داشته که در حد جبهه سیبری بوده که البته هنوز قابل تأیید نیست، این بلافاصله وزش پیدا میکند. در چنین شرایطی بهترین تصمیم برگشتن بود.
آنها تصمیم به بازگشت میگیرند و موقع بازگشت دچار سرمازدگی میشوند. آنها تجهیزاتشان را نتوانستند بهموقع از کوله دربیاورند یا شدت سرما به حدی بوده که نتوانستند از تجهیزات استفاده کنند. بدن انسان هم در یک بازه زمانی میتواند سرما را تحمل کند. اتفاق بد اینجا این بوده که مسیر را گم میکنند یا روی تکهسنگی مینشینند که همین منجر به یخزدگی میشود. در بازه زمانی کوتاهی در کلکچال با این شرایط مواجه میشوند».
به گفته اسدی، اما واقعه توچال بیشتر کسانی را زمینگیر کرد که به صورت تفریحی کوهنوردی میکنند. در واقع حادثه توچال به دلیل شلوغی زیاد رقم خورد. او دراینباره میگوید: «در توچال که مسیر نرمال است و تلهکابین دارد، این احتمال میرود که افراد کمتجربهتر برایشان حادثه اتفاق افتاده و اشکال مسیر پرترددبودن به آن وارد است».
او همچنین درباره اختلال جیپیاس و صحت این ادعا میگوید: «اختلال جیپیاس در شمال تهران وجود دارد و غیر قابل انکار است. هرکس در کوهستانهای شرق تهران با یک دستگاه جیپیاس حرکت کند، میبیند نقطه جیپیاس جابهجا میشود. اما اینکه میشود گفت واقعه اتفاقافتاده دقیقا به این خاطر بوده، نظر کارشناسی میخواهد. بااینحال، باید در خاطر داشت که مسیر کلکچال صاف و مشخص است و کوهنوردان حرفهای برای تمرین به این مسیر میروند و آنقدر مسیر پاک و آمادهای محسوب میشود که نیاز به جیپیاس در این مسیر نیست. البته ممکن است هوا مهآلود شود و شما سهمتری خودتان را نبینید و در این مسیر جیپیاس کمککننده است. اما گویا دوستان ما درگیر باد میشوند؛ یعنی مسئله مه نبوده است. من نمیدانم جیپیاس چقدر میتواند مؤثر باشد. مرحوم نراقی در کولهاش جیپیاس داشته و در دستش نبوده که بگوییم خواسته از جیپیاس استفاده کند. نمیشود دقیقا دراینباره نظر داد».
از اشتباه تا حوادث غیرمترقبه
محمدحسین نجاریان، کوهنورد و از اولین فاتحان ایرانی قله اورست، درباره واقعه پیشآمده توضیح داد. او در پاسخ به این سؤال که چگونه ممکن است چنین اتفاقی برای کوهنوردان حرفهای بیفتد، گفت: «چه کسی گفته همه آنها حرفهای بودند؟ دو نفر از آنها عضو باشگاه کوهنوردان بودند و مابقی آنها انفرادیکار بودند. اگر شما بخواهید کاری را در فدراسیون کوهنوردی انجام دهید، یک کلاس رسمی بخواهید بروید، باید کارتابل فدراسیون را پر کنید. هیچکدام جز دو نفر در کارتابل فدراسیون نبوده اند».
او با بیان اینکه ما زمین بازیمان را اشتباه گرفتیم، گفت: «این زمین بازی پارک نبود. تصور من این است با این همه تعدادی که بالا رفته بودند و تا ساعت دو بامداد تلهکابین افراد را پایین میآورد، اگر این کار پیگیری نمیشد، فاجعه اتفاق میافتاد و بالای صد نفر کشته میشدند. برآورد ما این است که مردم از ترس کرونا و درخانهماندن، به کوه پناه بردند. اما کوه ظرفیت این کار به این حجم را ندارد. اگر شما تصاویر اجساد یخزدگان را بررسی کنید، متوجه میشوید بیشترشان پوشش سرشان ایراد دارد. یک فرد حرفهای از این پوشش استفاده نمیکند. یک نفر از آنها کلاه پولار و استرج به سر ندارد. اول باید بدانیم حریف بازی ما کیست؟ حریف بازی ما قله توچال است؛ حدود ۵۵ کیلومتر خطالرأس که یک طرفش اقلیم خشک است و یک طرف دیگرش دشت. این دشت به صورت مداوم قله را تحت تأثیر قرار میدهد. تلهکابین توچال دومین تلهکابین جهان است که از آنجا شهر قابل رؤیت است و یک باوری به فرد میدهد که این چیزی نیست. میتوان در عرض یک ساعت به ایستگاه هفت رسید؛ سههزارو ۷۰۰ متر ارتفاع است».
نجاریان با بیان اینکه هوای روز جمعه هوای کوهنوردی نبود، تصریح کرد: «هواشناسیهای متعددی، دمای هوای روز واقعه را گزارش کردند و پیشبینیها نزدیک به هم است و دو ایستگاه دقیقا اعلام کردند که وضعیت چگونه است. عموما نوشته شده باد جهشی خواهد وزید. باد جهشی همین است؛ یک مرتبه میزند و میبرد. آن روز صبح هوا خیلی خوب بوده. مردم گرم شدند و رو به بالا رفتند، بدنها عرق کرده، بعد بالا که رسیدند باد آمده، عرقها یخ زده. اصطلاح علمی این اتفاق فریزین فاگ است. همین باعث یخزدگی شده».
او با عجیبخواندن وقوع بهمن دارآباد گفت: «در واقعه دارآباد عجایب دست به دست هم دادند. تابهحال در دارآباد بهمن نیامده بود! میشود این را پذیرفت که در این مسیر اتفاقی پیشبینیناپذیر افتاده؛ اما یقینا میتوان گفت در ماجرای آهار و شهرستانک، اشتباه و خطای مربی پیش آمده. ما سه اتفاق داشتیم و بخش عمده کشتههای ما افراد نابلد بودند. کسانی که آشنا به تکنیک و ابزار و وسایل نیستند. فیلمی منتشر شده که در آن کولاک دوستان در حال سلفیگرفتن بودند!».
او در پاسخ به این سؤال که چرا جلوی حضور کوهنوردان در چنین شرایط بد آب و هوایی گرفته نمیشود، گفت: «نمیشود! خود من دراینباره با ریاست فدراسیون بحث کردم؛ اما نمیشود جلوی کسی را گرفت؛ چون ما یک مبدأ ورودی نداریم. خود دارآباد دارای هشت مسیر است. کمی آن طرفتر جماران چند مسیر دارد، آنطرفتر جلوی پارک جمشیدیه را هم بر فرض بگیریم، دوستان از کوچه پایینتر تشریف میبرند. ما کنترلی روی معابر نداریم. حتی نیروی انتظامی نمیتواند معابر را کنترل کند. عدهای حتی درگیر میشوند. ضمن اینکه امسال کنترل پیشگیری در منطقه نبودند که شاید دلیلش کرونا باشد. بههرحال چادرهایی که سر ایستگاهها نصب میشوند، امسال نبودند. حالا یا به علت کرونا تعطیل شدند یا چیز دیگر، نبودند. بچههای گروهها و باشگاهها به صورت خودجوش و داوطلبانه هفتگی تقسیم میشوند و در معابر میروند و چادر میزنند و به کوهنوردان مشاوره میدهند. البته مثلا در کلکچال بچههای هلالاحمر حضور داشتند یا در شیرپلا زیر آبشار دوقلو حضور دائمی است؛ اما خبری از نیروهای داوطلب نبود».
نجاریان همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا میشود اختلال در جیپیاس را دلیل این واقعه دانست، گفت: «من اطلاعی ندارم؛ اما در چنین شرایطی جیپیاس به چه کار میآید؟ کسی که پوشش غیرحرفهای دارد، اصلا جیپیاس دارد؟ شما پوشش ملت را ببین! جی پیاس برای آنها معنا ندارد. برای کوهنوردان حرفهای در مسیرهای خراب نقطه زده میشود و با جیپیاس برمیگردند. در توفان نقطهگذاری چه کاری برای تو میکند؟ باید مسیر را بگیری و فرار کنی. در قله کلکچال به جمشیدیه کاملا مسیر مشخص است و ماشینرو است. در چنین مسیری جیپیاس چه کمکی میتواند به ما بکند؟ در آن توفان و سرما اصلا چه کسی میتواند از جیپیاس استفاده کند؟ اصلا افت ولتاژ اتفاق میافتد و در یک آن باتری موبایل میخوابد و امکان استفاده از آن نیست».
کسی به هشدارها توجهی نکرد
پیش از واقعه روز پنجم دی، هشدارهایی درباره بدی هوا در ارتفاعات داده شده بود. بعد از وقوع این حادثه مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی با انتقاد از اینکه متأسفانه مردم توجهی به هشدارهای هواشناسی نکردهاند، اظهار کرد: از روزهای ابتدایی هفته گذشته سازمان هواشناسی کشور با صدور چندین هشدار تأکید کرده بود که در روزهای پنجشنبه و جمعه (چهارم و پنجم دی) مردم از فعالیتهای کوهنوردی خودداری کنند.
صادق ضیاییان با اشاره به اینکه سازمان هواشناسی در هفته گذشته در چندین هشدار تأکید کرده بود که از فعالیتهای کوهنوردی در مناطق مختلف کشور ازجمله شمال تهران در روزهای پایانی هفته خودداری شود، اظهار کرد: ما در هشدار نارنجی روز دوشنبه (یکم دی) تصریح کرده بودیم که در روزهای پنجشنبه و بهویژه جمعه (چهارم و پنجم دی) در برخی مناطق کشور ازجمله شمال تهران بارش برف، کولاک و مهآلودگی خواهیم داشت، همچنین در هشدار شماره ۶۶ روز چهارشنبه (سوم دی) نیز مجدد بر این موضوع تأکید کرده و هشدار داده بودیم که صعود به ارتفاعات با توجه به شرایط جوی بسیار خطرناک است و باید از آن پرهیز شود.