شنیدهها حکایت از آن دارد که ظرف یک هفته گذشته، تمام درخواستها و رایزنیهای مقامات ایران با سفیر ترکیه در ایران برای دریافت مجوز ورود اهالی «کوران» به روستای کردنشین «دریشک» و از روستاهای مرزی ترکیه بینتیجه مانده، چون دولت ترکیه، تا ظهر دوشنبه، ورود هر تبعه ایرانی به خاک کشور خود را انکار کرده است.
۸ روز بعد از وقوع بهمن در منطقه مرزی ایران و ترکیه و مفقودی ۵ کولبر در این حادثه، ساعات پایانی دوشنبهشب ۶ بهمن ماه، اهالی روستای «کوران» که خروارها برف در روستای «دریشک» از توابع منطقه مرزی ترکیه را برای یافتن پیکر عزیزانشان زیر و رو میکردند، خبر دادند که جسد پنجمین کولبر هم پیدا شد.
اعتماد در ادامه نوشت: متین اصلانی فرزند عثمان، یاور اصلانی فرزند لقمان، بیلن احمدی فرزند صادق، کامران کمالمقدم فرزند حاتم و پیمان خدری فرزند خورشید، ۵ کولبر ساکن روستای مرزی «کوران» از توابع منطقه «صومای برادوست» بودند که از صبح روز دوشنبه ۲۹ دی ماه برای حمل و فروش کالا، راهی معابر غیررسمی مرزی به سمت روستاهای ترکیه شده بودند، اما ظهر دوشنبه و پس از وقوع بهمن مفقود شدند. تا روز چهارشنبه، اخبار رسیده آمیختهای از بیم و امید بود. ظهر جمعه، خبر نهایی رسید؛ با همان قدرت ویرانکنندهای که از تحملمان خارج است، با همان طعم تلخی که هیچ وقت آماده چشیدنش نیستیم...
عصر دیروز، وقتی پیکر این کولبران، در گورستان «کوران» زیر خاک آرام گرفت، مردم محلی خبر دادند که دولت ترکیه، تا ظهر دوشنبه و یک هفته پس از وقوع این حادثه تلخ، نهتنها هیچ گونه همکاری با دولت ایران نداشته، مرزبانان ترکیه، ساکنان روستای کوران را که برای جستوجو و نجات هموطنانمان به سمت مرز رفته بودند، تهدید به شلیک مستقیم کردهاند.
شنیدهها همچنین حکایت از آن دارد که ظرف یک هفته گذشته، تمام درخواستها و رایزنیهای مقامات ایران با سفیر ترکیه در ایران برای دریافت مجوز ورود اهالی «کوران» به روستای کردنشین «دریشک» و از روستاهای مرزی ترکیه بینتیجه مانده، چون دولت ترکیه، تا ظهر دوشنبه، ورود هر تبعه ایرانی به خاک کشور خود را انکار کرده، اما مدعی بوده که اگر هم فردی از اتباع ایرانی، از معابر غیر رسمی و به صورت غیرقانونی پا به خاک کشور ترکیه گذاشته، یا عامل ترور بوده یا قصد تعرض به خاک این کشور داشته و بنابراین، لزومی به امدادرسانی نیست.
به دنبال این شنیدهها، برخی منابع آگاه هم گفتند که در نهایت، هنگ مرزی ایران، با هدف کمک به مرزنشینان هموطن، مجوز به عبور مجاز از گذرگاه مرزی ایران و ترکیه داده و در نهایت، از ظهر دوشنبه و در هشتمین روز بعد از وقوع بهمن و در حالی که دیگر هیچ امیدی به زنده ماندن کولبران مدفون زیر آوار برف نبوده، مردمان «کوران» پس از ساعتها جستوجو، موفق شدهاند جسد یخ بسته ۵ کولبر ایرانی را از زیر خروارها برف بیرون بکشند.
محلیها، گفتند که از نماینده سازمان پزشکی قانونی حاضر در منطقه که جواز دفن کولبران فوت شده را صادر میکرد، شنیدند که متوفیان، حداکثر تا ۵ دقیقه بعد از دفن شدن زیر بهمن، زنده بودهاند و شدت سنگینی بهمن در حدی بوده که تمام منافذ تنفسی کولبران، در همان ثانیههای اول، مسدود شده است.
ظرف سالهای گذشته، دولت ایران، بارها اعلام کرده که وضعیت معیشت مرزنشینان استان آذربایجان غربی را باید متفاوت از وضعیت مشابه در استانهای کرمانشاه و کردستان تحلیل کرد. مسوولان دولتی مدعی هستند که در شمال استان آذربایجان غربی و در روستاهای واقع در منطقه مرزی ایران و ترکیه، «کولبر» و «کولبری» مفهوم ندارد، چون اصلا در این منطقه، معبر کولبری وجود ندارد برخلاف آنکه در جنوب استان و در شهرستانهایی همچون پیرانشهر و سردشت، به دلیل فعالیت بازارچههای مرزی، کولبری یک شغل شناخته شده است که از امکاناتی همچون دفترچه کولبری و معافیت واردات محدود هم بهرهمند میشود.
به زبان ساده، مسوولان دولتی، با بیجواب گذاشتن این ابهام که «اگر در یک منطقه مرزی، دولت نتوانسته بازارچه مرزی را فعال نگه دارد، بازارچه تعطیل، چارهای جز حمل غیرمجاز کالا برای مرزنشین باقی نمیگذارد»، تاکید و اصرار دارند که پدیده «کولبری» فقط در مناطقی معنا پیدا میکند که بازارچه مرزی دایر باشد و در واقع، به جای حل مساله که چیزی نیست جز چگونگی تامین معاش مرزنشینان، صورت مساله را پاک میکنند و هرگونه حمل کالا به آن سوی مرز توسط مرزنشین بیمعاش را به «جرم» و «غیرقانونی» و «غیررسمی» ملقب میکنند.
آزاد یوسفیراد؛ روزنامهنگار ساکن ارومیه و سردبیر نشریه «ولات»، میگوید: «وقتی از مقامات درباره وضعیت معیشت کولبران منطقه مرزی ارومیه پیگیری میکنیم، به کل منکر وجود پدیده کولبری در این شهرستان میشوند و با تسامح، از واژه عابر غیرمجاز استفاده میکنند. ارومیه ۵ بخش دارد که مناطق سیلوانا و صومای برادوست، از جمله مناطق این شهرستان است و روی نوار مرزی با ترکیه قرار گرفته و فاصله روستای کوران (از توابع صومای برادوست) با اولین روستای مرزی ترکیه کمتر از ۱۰ کیلومتر است به این معنا که شما با یک کوهپیمایی ۳ ساعته به این روستای مرزی میرسید.»
بنا به اطلاعاتی که به خبرنگار ما رسیده، از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی (بهمن ۱۳۹۸) تا ۲۹ دی ۱۳۹۹، ۱۶ کولبر در نوار مرزی ایران و ترکیه، هدف شلیک مستقیم مرزبانی ترکیه قرار گرفتهاند و از این تعداد، ۵ نفر کشته و ۱۱ نفر مصدوم شدهاند، اما نکته مهم این است که تعداد کولبران مصدوم و قربانی شلیک مستقیم مرزبانی ترکیه، از نیمه امسال افزایش داشته به این معنا که به نظر میرسد کدورتهای سیاسی ناشی از اختلافات منطقهای دولتهای ایران و ترکیه و همچنین، بهرهبرداری منفعتطلبانه دولت ترکیه از شرایط اقتصادی ایران، از مهمترین دلایل افزایش حملات تهاجمی مرزبانی ترکیه به کولبران ایرانی ظرف ماههای اخیر است.
با وجود آنکه دولت ترکیه مدعی است تعداد زیادی از افرادی که به صورت غیرمجاز از مرز شرق و جنوب شرق این کشور وارد منطقه کردنشین ترکیه میشوند، قصد حرکات تروریستی و ایجاد تفرقه دارند و تلاش میکند با این توجیه، برخورد مسلحانه با ورودیهای غیر مجاز را، منطقی و حتی قانونی جلوه دهد، اما حتی ضرورت مبارزه با تروریسم، نافی لزوم رعایت حقوق انسانی شهروندان یک کشور نیست. ضرورت مبارزه با تروریسم، حتی مجوزی برای زیر پا گذاشتن حقوق انسانی شهروندان یک کشور نیست.
تا امروز و با گذشت یک هفته از حادثه تلخ فوت ۵ کولبر ایرانی در خاک ترکیه و ممانعت مرزبانی کشور همسایه از هر گونه امدادرسانی به حادثهدیدگان و مخالفت با انتقال اجساد به خاک ایران، دولت ترکیه هیچ واکنشی نسبت به این حادثه تلخ نداشته و البته تا عصر دوشنبه ۶ بهمن ماه، دولت ایران هم صرفا به تایید مفقودی این ۵ کولبر اکتفا کرد و شنیدهها از منابع محلی در منطقه «صومای برادوست» حکایت از آن دارد که حتی نیروی امدادی هم برای کمک به مردم «کوران» و جستوجوی مفقودان اعزام نشد.
ساعات پایانی دوشنبهشب ۶ بهمن ماه، روابط عمومی وزارت امور خارجه به نقل از سخنگوی این وزارتخانه اعلام کرد: «بر اساس جزییات دریافتی از ادارات ذیربط، در پی سقوط بهمن و مفقود شدن ۵ نفر از کولبران ایرانی در منطقه مرزی ایران و ترکیه، وزارت خارجه در کنار تماسهای تلفنی و ملاقات سرکنسول کشورمان در ارزروم و پیگیریهای ستاد بحران استان آذربایجان غربی، با ارسال دو فقره یادداشت به مقامات ترکیه؛ از طرف سفارت ایران در آنکارا به وزارت خارجه ترکیه و از طرف اداره کل کنسولی به سفارت ترکیه در تهران، خواستار مجوز ورود تیم تفحص هلال احمر ایران به محل حادثه و همکاری نیروهای ترکیه با آنان جهت یافتن این عزیزان شد که البته این تلاشها تا انتقال پیکرها به کشور ادامه خواهد داشت.
بر اساس آخرین گزارشهای دریافتی، اتباع ایرانی مفقود شده در مرز ترکیه، متاسفانه جان خود را از دست دادهاند. البته جنازه آنها پیدا شده که پس از انجام هماهنگیهای معمول به کشورمان منتقل خواهند شد.»
سخنگوی دستگاه دیپلماسی که ظهر روز دوشنبه در نشست خبری با خبرنگاران، درباره وضعیت کولبران مفقود در خاک ترکیه، اظهار بیاطلاعی محض کرده بود، در ساعات پایانی دوشنبهشب، ضمن تشکر از همکاری مقامات مرزی و هلالاحمر ترکیه تاکید کرد: «مسوولان مرزی همواره تاکید داشتهاند که اتباع کشورمان، از عبور غیرمجاز از مرز خودداری کنند تا با توجه به وضعیت منطقه، گرفتار شرایط تاسفبار پیش آمده برای این ۵ هموطن نشوند.»
یوسفیراد؛ روزنامهنگار متولد منطقه «سیلوانا» میگوید: «در منطقه مرزی، حتما عبور و مرور غیر رسمی اتفاق میافتد. اگر در حین این عبور و مرور غیررسمی، کالای بدون مجوز هم حمل شود، جرمی اتفاق افتاده و مسوول رسیدگی به جرم و صدور حکم و تعیین مجازات، قاضی و یک مرجع قضایی است. نمیشود صادرکننده حکم و مجری مجازات، یک نفر باشد. مرزبانی ترکیه، طی سالهای گذشته، بارها آمر مجازات علیه اتباع ایرانی و به خصوص، کولبران بوده با این توجیه که معابر رسمی این کشور برای کولبری مسدود است و هرگونه ورود غیرمجاز به خاک این کشور جرم است. ظرف سالهای گذشته، کولبران ایرانی به دفعات توسط مرزبانی ترکیه هدف شلیک مستقیم و حتی شلیک به سر قرار گرفتهاند در حالی که مرزبان میتوانست با شلیک تیر هوایی یا حتی هشدار به ایست و شلیک زمینی، ورود غیرمجاز را متوقف کند.»
یوسفیراد با انتقاد شدید از رفتار دولت ترکیه در قبال استمداد مردم محلی و مسوولان استان میگوید: «ظرف روزهای گذشته، وقتی از استانداری آذربایجان غربی با سفارت ترکیه در ایران تماس گرفته شد، مسوولان سفارت در پاسخ به درخواست استاندار برای صدور مجوز تردد امدادگران و انجام عملیات جستوجوی حادثهدیدگان در خاک ترکیه و در روستای دریشک که محل وقوع بهمن بود، منکر هرگونه ورود به خاک این کشور شده و گفته بودند که اصلا ترددی در نوار مرزی ما اتفاق نیفتاده که ما به شما مجوز تجسس و پرواز بالگرد در منطقه مرزی بدهیم.
روز دوشنبه، بالاخره بعد از یک هفته، اجازه ورود به خاک ترکیه صادر شد و بیش از ۱۰۰ نفر از اهالی روستای کوران، راهی محل حادثه در خاک ترکیه شدند در حالی که دیگر چیزی جز جسد، آنجا وجود نداشت. باید مادران این کولبران را میدیدید که چطور پای جسد فرزندانشان شیون میکردند. مردم این منطقه هیچ راهی برای امرار معاش ندارند. اغلب روستاهای صومای برادوست، مثل خانه ارواح، خالی از سکنه شده، چون در این منطقه، بارندگی نیست و آب نیست و کشاورزی نیست و زمستان در این منطقه ۵ ماه طول میکشد.
مردمی که از روستاهای صومای برادوست به ارومیه پناه آوردهاند هم حال و اوضاع بهتری ندارند و حاشیهنشین شهر شدهاند و با کارگری روزمزد، زندگیشان را میگذرانند. وقتی در یک منطقه حاصلخیز، همه امکانات از دست رفته، چرا جوان این منطقه کولبری نکند؟ فکر میکنید کولبری در این منطقه آسان است؟ مرداد ماه به صومای برادوست بیایید، زمینها خشک و بیابان است ولی جاده کوهستانی منطقه، زیر ۴ متر برف فرو رفته. جوان این منطقه میداند که اگر میرود برای کولبری، یعنی میرود به استقبال مرگ. اگر شانس بیاورد و هدف شلیک مرزبانی ترکیه و هنگ مرزی ایران قرار نگیرد، از یخزدگی و دفن شدن زیر بهمن میمیرد.»
محلیها میگویند که دوشنبهشب و بعد از پیدا شدن جسد پنجمین کولبر مفقود شده در روستای مرزی ترکیه، جواز دفن هم صادر شد. محلیها میگویند از ۵ کولبری که ظهر دوشنبه ۲۹ دی، گرفتار سقوط بهمن شدند، ۲ کولبر، کمتر از ۲۰ سال سن داشتند؛ پیمان کامران، ۱۷ ساله، یاور، ۱۹ ساله. میگویند ۳ کولبر، متاهل بودند؛ متین که پدر یک فرزند بوده، کامران کمال که پدر ۲ فرزند بوده، بیلن که پدر ۲ فرزند بوده. نان و معاش در مناطق مرزی غرب ایران، گاهی معادل جان قیمت دارد.
یکی از محلیها از هیبت خوفانگیز «مورداغی» میگوید؛ از همان صخرههای سر به فلک کشیده که تا شهریور هر سال هم سپیدپوش است و پشت و روی همین صخرههاست که کولبران، سقوط میکنند و یخ میزنند و زیر خروارها برف فشرده دفن میشوند و سر و قلب و پا و دستشان، آماج گلولههای سرگردان هنگ مرزی و مرزبانی ترک میشود و میگوید که نوار «ماکو» تا «ارومیه» را که روی نقشه ایران نگاه کنی، همه، مسیر رفت و آمد پنهانی کولبرهاست و میگوید همه این نوار مرزی، کولاکخیز است و کولبر هم وقت کولاک، راهی میشود؛ وقتی که دید مرزبان، تار میشود و جای گود افتاده پاهای کولبر روی حجم نیم متری و یک متری و دومتری برف را نمیبیند و میگوید: «همین کولاک است که جوانهایمان و مردهایمان را از ما میگیرد و میبلعد و سیر هم نمیشود...»