بپذیریم که هرچه از مبداء انقلاب دورتر شده ایم "جمهوریت" نظام که حاصل مبارک انقلاب است کم رنگتر و اهتمام به آن کمتر شده است هچنانکه از اسلامیت سازگار با جمهوریت و مردم سالاری (در عرصه حیات اجتماعی) دورتر شده ایم. اصلاح طلبی باید همّ خود را به شناخت درست جمهوریت و پای بندی به لوازم آن و ترویج آن در جامعه معطوف کند
اعضای منتخب احزاب عضو شورای هماهنگی اصلاحات درخصوص تشکیل نهاد اجماع ساز با سیدمحمد خاتمی دیدار و گزارشی از روند شکلگیری و تکمیل جبهه و نهاد را ارائه دادند.
سیدمحمد خاتمی ضمن تشکر از اعضاء محترم و خشنودی از شکل گرفتن جمع اجماع ساز و هماهنگ کننده گفت: راجع به اصل نهاد مطالبی دارم که اگر خداوند توفیق داد بعداً عرض میکنم.
اینک میکوشم چند مطلب کلی راجع به کشور و اصلاحات و نیز بعضی امور فوری که به اقتضاء شرایط و فرصتها وجود دارد بیان کنم:
اصلاحات و اصلاح طلبی بنظر من آئینهای است که وجدان قوام یافته ملت در کوران حوادث دو قرن اخیر را بازمی تاباند و روح انقلاب اسلامی آن سان که صاحبان انقلاب یعنی مردم، از همه گرایش ها، طبقهها و بخشها میخواستند، چیزی نیست جز اصلاحات بنیادین واقعی.
پدیده مبارک اصلاحات دیرپا که از بیست سال پیش در این مرز و بوم نماد و نمود بیشتری پیدا کرده است عبارتست از حرکت مدبرانه به سوی استقرار مردم سالاری سازگار با دین، در صورت ”جمهوری اسلامی“ و ”جمهوری اسلامی“ گران سنگترین حاصل انقلاب است.
تردیدی در وجود اشکالهای ساختاری، رویکردی و رفتاری در جمهوری اسلامی به خصوص با تعریف رایج و رسمی از آن وجود ندارد و از قضا مهمترین رسالت اصلاحات واقعی شناخت و ارائه راه حلهای مناسب اصلاح طلبانه برای اصلاح امور و دفع و رفع آن اشکالات و مشکلات است و ضامن دستیابی به اصلاحات واقعی رشد فکری و سیاسی ملت بزرگوار است.
اما بهنظر من امر فوری و مهم، پای بندی به اصل جمهوری اسلامی هم به لحاظ نظری و هم عملی است. همواره باید به خود تذکر دهیم و بر هوشیاری خود و مردم بیفزائیم که آن سوی جمهوری اسلامی بسی سیاه و ناگوار است. وعدههای موهوم گذر از جمهوری اسلامی با توجه به واقعیت ها، شرایط تاریخی اجتماعی و فرهنگی و ساخت و بافت جامعه ما، وعده به سرابی است که هیچگاه ملت به آن نخواهد رسید و مشقت حرکت به سوی آن سراب موهوم بر دردها و رنجها خواهد افزود.
در موقعیت کنونی آنچه برای مجموعههای معروف به اصلاحات و اصل اصلاح طلبی مهم است اینکه:
یکم: پراکندگی و از هم گسیختگی میان جمعهای اصلاح طلب سم مهلک است. هرچند اختلاف نظر و رویکردها و سلیقهها و رفتارهای متفاوت و متنوع وجود دارد و بجای خود مفید هم هست، ولی با توجه به وحدت هدف میتوان و باید در عمل با تدبیر راه هم گرائی و ائتلاف را پیمود.
دوم: کشور و ملت با مشکلات بزرگ دست بگریبان است از جمله دشمن کامیها و اقدامهای خصمانه علیه ملت ایران از بیرون که بصورت تحریم ها، فشارهای اقتصادی و سیاسی و حتی توسل به خبیثانهترین شیوهها یعنی ترور علیه مردم و دانشمندان و خدمتگزاران که خواستار اقتدار و پیشرفت و سربلندی کشورند و انقلابند رخ میدهد. هوشیاری نسبت به توطئهها و آمادگی برای مقابله با آنها در عین اصلاح سیاستها و رویکردهائی که به دشمن در عملی کردن توطئه هایش کمک میکند و پرهیز از عکس العملها و اقدامهائی که عملاً به نفع دشمن و به زیان ملت تمام میشود لازم است.
سوم: فساد در داخل (که منحصر به فساد اقتصادی نیست) که هم حاصل شکاف میان بخشهای مختلف جامعه و کندی یا توقیف امر توسعه همه جانبه و افزایش رکود و تورم و به نوبهی خود تشدید کننده این دردها و افتها است واقعیتی است تلخ؛ و نتیجه، فشار هرچه بیشتر بر مردم بخصوص طبقات کم امکاناتتر است که متاسفانه روز بروز بر تعدادشان افزوده میشود و بدتر از همه آسیب دیدن سرمایه اجتماعی و افزایش بی اعتمادی و کاهش امید به آینده بهتر است.
بخش مهمی از این آسیبها و مشکلها ناشی از فشار بیرونی است و بخش دیگر ناشی از سیاستها، رویکردها و عملکردهائی است که میتوانست بهتر از آن باشد که هست.
چهارم: بپذیریم که هرچه از مبداء انقلاب دورتر شده ایم "جمهوریت" نظام که حاصل مبارک انقلاب است کم رنگتر و اهتمام به آن کمتر شده است هچنانکه از اسلامیت سازگار با جمهوریت و مردم سالاری (در عرصه حیات اجتماعی) دورتر شده ایم. اصلاح طلبی باید همّ خود را به شناخت درست جمهوریت و پای بندی به لوازم آن و ترویج آن در جامعه معطوف کند و نیز در معرفی اسلامیتی که در انقلاب اسلامی بود و جانشین رژیم استبدادی وابسته را "جمهوری اسلامی" پیشنهاد کرد و دفاع از آن کوشا باشیم.
پنجم: عدالت از جمله جان مایههای انقلاب اسلامی بود، عدالتی که در نگاه اصلاح طلبانه دامنه اش گستردهتر از عدالت اقتصادی است (هر چند بی عدالتی اقتصادی محسوستر و چهره آن از دیگر جنبهها زشتتر است). باید فراتر از شعار و شعارزدگی این اصل مهم مورد اهتمام باشد توصیه ام به اصلاح طلبان اینکه بیش از پیش منادی این فضیلت و نیز جستجوگر و ارائه دهندهی راه کارهائی باشند که ما را به ساحل امن عدالت میرساند. عدالت آموزشی، عدالت حقوقی و سیاسی، عدالت برای امکان دستیابی همگان به اطلاعات، ثروت و قدرت و منزلت و آزادی و بالمال تامین زندگی مطلوب برای همه بخصوص طبقههای محروم باید سرلوحه دعوت و برنامههای اصلاح طلبان باشد.
ششم: در کنار این اولویت لازم میدانم به یک امر فوری و دارای اوّلیت نیز تذکر دهم.
بنظر میرسد که فرصتی فراهم آمده است که اگر درست از آن بهره برداری شود میتواند منشآ تحول مثبت و بهبود زندگی جامعه باشد. بهره برداری از این فرصت برای نجات ”برجام“ و رفع تحریمهای ظالمانهای که بخصوص حکومت نامطلوب پیشین آمریکا تحمیل کرد لازم است. برجام دست آورد مهم دولت و ملت بود که امید به بهبود زندگی و امنیت و پیشرفت را در جامعه افزایش داد؛ و در دولت اول جناب روحانی آثار مطلوبی را بجای گذاشت، ولی برخورد بسیار بد و زشت دولت پیشین آمریکا ورق را برگرداند. بهره گیری از این فرصت و بطور کلی اتخاذ رویکرد تعاملی با جهان در عین پای بندی به عزّت و استقلال و رعایت مصالح ملی، راهی است که اگر پیموده شود هم نظام مستحکمتر خواهد شد و هم ملتی که با مشکلات بزرگی روبرو است برخوردارتر خواهد بود. کمک به دولت محترم برای بهره گیری از این فرصت و نیز اهتمام به آن به عنوان یک معیار برای انتخابات پیش رو برای همه بخصوص اصلاح طلبان یک اصل محکم به حساب میآید.
هفتم: اینک که به لطف خداوند دوستان عزیز هرچند دیر، ولی بالاخره به تصمیم مهم برای انسجام بیشتر و استقرار نهاد اجماع ساز و هماهنگ کننده رسیده اند، ضمن تایید آنچه جمع به آن رسیده است در مورد انتخابات پیش رو آنچه به نظر من اهمیت دارد اینکه شرایطی فراهم آید که مردم با گرایشهای مختلفی که دارند همگان احساس کنند که نامزد مطلوبشان در صحنه حضور دارد و رای آنان واقعاً در بهبود اوضاع موثر است و امیدوار باشند که نامزد منتخب هم جداً به وعدههایی که میدهد باور دارد و در عمل نیز همه تلاش خود را برای تحقق آنها بکار میگیرد.
انتخابات پرشور با حضور حداکثری مردم میتواند بزرگترین عامل رفع مشکلات مردم و دفع خطرات از کشور باشد و این حاکمیت است که باید شرایط آنرا فراهم آورد؛ و آنچه به شما مربوط میشود اینکه با بهره گیری از نظر کارشناسان مجرب و مسئولان ذی ربط بخصوص فکرهای جوان اولویتها را بشناسید و بررسی کنید که چه کارهائی باید کرد و از میان بایدها چه امور را میتوان انجام داد بعبارت دیگر خط مشیهای کلی و رویکردهای اساسی را مشخص کنید در سه عرصه سیاست داخلی معطوف به تامین حقوق ملت و دموکراسی و مصالح ملی، سیاست خارجی معطوف به تنش زدائی و تعالی با رعایت سه اصل مهم حکمت، عزت و مصلحت و عرصه اقتصادی رویکرد توسعه همه جانبهی عدالت محور و دانش مدار و ... آنگاه ببینید آیا در صحنه چهرههای مقبول و توانا و مومن مورد قبول شما حضور دارند یا نه؟ اگر بودند میتوان برنامه هائی را که علی القاعده دارند بررسی کرد. آنکه برنامه هایش با معیارهای مورد قبول شما سازگارتر و در عمل کردن به آن تواناتر و دارای وجاهت بیشتر است. با احترام به همه نامزدها گزینش و معرفی شود و اگر به هر دلیل توفیق معرفی نامزد مشخص را نداشتید لااقل رویکرد و برنامه خود و آنچه را به خیر ملت و مردم و کشور میدانید ارائه داده اید.