جامعه به اندازه سال ۸۴ فراموشکار نیست که مجالی برای ورود احمدینژاد دوم به عرصه سیاسی کشور فراهم شود. همچنین اینگونه مواضع و توییتها یا ملاقات با چند چهره اصلاحطلب نمیتواند ضرغامی را یکباره به گزینه جریان اصلاحات، تحولخواه یا حتی معتدل در انتخابات ریاستجمهوری نزدیک کند.
صبحانههای کاری، لایوهای اینستاگرامی و پستهای متفاوت برای جلب توجه بیشتر، رویکردی شبیه به تاکتیکهای پوپولیستی محمود احمدینژاد در تبلیغات انتخاباتی ۱۳۸۴. در آن دوره البته پوشیدن لباسهای ساده و ثبت عکسهای ظاهرا مردمی برای نشان دادن شعار دفاع از فقرا بازخورد بهتری داشت. اما عزتالله ضرغامی، رییس سابق سازمان صداوسیما تلاش میکند از ظرفیت فضای مجازی برای ساختن چهره متفاوتی از خود نزد افکار عمومی استفاده کند.
اعتماد در ادامه نوشت: صبحانه کاری همراه با ابراهیم اصغرزاده، حسین کروبی، عموهای فیتیلهای، حجتالاسلام نقویان، مسعود کیمیایی و حتی عادل فردوسیپور قرار است تصویر متفاوتی از او بسازد؛ مدیری با پذیرش تنوع آرا و نگاههای سیاسی مختلف که از مسیر گفتگو تعامل با جریانهای فکری کاملا متفاوتی را دنبال میکند و احتمالا بر همین اساس هم میتواند گزینه مناسبی برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ باشد، چراکه از مقبولیت لازم در بین گروههای مختلف سیاسی برخوردار است.
البته سوی دیگر ماجرا واکنشهای کاربران فضای مجازی به خوبی نشان میدهد که صبحانههای کاری متنوع و رنگارنگ دستاورد مطلوبی برای ضرغامی به همراه نداشته و احتمالا برخی از همین افرادی که آن سوی میز مشغول گفتگو با او هستند نیز در انتخابات آتی به رییس اسبق سازمان صدا و سیما رای نخواهند داد.
صبحانههای کاری متنوع نمیتواند سبقه و کارنامه ضرغامی در نگاه جانبدارانه سیاسی به عنوان رییس سازمان صدا و سیما را پنهان کند. اتفاقا صدا و سیمای ضرغامی مظهر تکصدایی رسانهای در عرصههای مختلف خصوصا حوزههای فرهنگی و سیاسی بود. سیاست حذف و سانسور موجب شد ریزش مخاطبان در این دوران آغاز شود و در پایان دوره ریاست او به اوج خودش برسد. رویکردی که موجب کاهش چشمگیر تاثیرگذاری صدا و سیما در جامعه و در سوی دیگر تقویت موضع و فعالیت شبکههای ماهوارهای شد.
کارنامه ضرغامی در دوره ریاست صداوسیما به خوبی نشان میدهد که پسِ لبخندهایی که مقابل دوربینهای عکاسی نقش میبندد، اثری از رضایت چهرههای فرهنگی و تعامل با نگرش و سلیقههای متفاوت نیست. برخلاف اواسط دهه ۸۰ اینبار سیاستهای پوپولیستی احمدینژادی هم جواب نمیدهد، فضای مجازی معادلات رسانهای را به گونه دیگری رقم زده، تصویرهای ثبت شده با کامنتهای متفاوتی بازنشر میشود که خبر میدهد از سر درون.
ژست انتقادی نسبت به برخی تحولات کشور نمیتواند تصویر رییسی را به فراموش بسپارد که نماد تکصدایی در رسانه ملی بود و کمترین انتقادی را تحمل نمیکرد. برای ساختن تصویر جدید شاید حداقل به یک دهه زمان بیشتری نیاز باشد تا اهالی رسانه بتوانند گذشته و سبک کاری عزتالله ضرغامی را فراموش کنند.
جامعه به اندازه سال ۸۴ فراموشکار نیست که مجالی برای ورود احمدینژاد دوم به عرصه سیاسی کشور فراهم شود. همچنین اینگونه مواضع و توییتها یا ملاقات با چند چهره اصلاحطلب نمیتواند او را یکباره به گزینه جریان اصلاحات، تحولخواه یا حتی معتدل در انتخابات ریاستجمهوری نزدیک کند.
ضرغامی همچنان به عنوان چهرهای تندرو در جریان اصولگرا شناخته میشود که البته مورد وثوق بخش قابل توجهی از همین جریان هم قرار ندارد. سابقه اجرایی او بیشتر در حوزه رسانه و صدا و سیما تعریف شده که بر همین اساس رزومه کافی برای رسیدن به کرسی ریاستجمهوری محسوب نمیشود و از سوی دیگر احزاب و گروههای مختلف اصولگرا هم بر سر انتخاب چنین گزینهای به توافق نخواهند رسید، چراکه او را کاندیدای جدی و صاحب رای ارزیابی نمیکنند. حتی به نظر میرسد خود ضرغامی هم از تایید صلاحیت خودش به عنوان رجل سیاسی برای رسیدن به ریاستجمهوری مطمئن نیست.
او حالا برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ به شکل غیر مستقیم اعلام آمادگی کرده است؛ خبری که دلیل رویکرد متفاوت ضرغامی را در ماههای گذشته خصوصا در فضای مجازی و توییتهای جنجالی نمایان میکند. رییس سابق سازمان صدا و سیما که در تعبیر متفاوتی مدعی شده نیمکتنشین نظام است و در مواقع لازم به زمین مسابقه وارد خواهد شد، حداقل نباید فراموش کند که در ترکیب اصلی و در پست ریاست صدا و سیما بیش از اینکه نقش گلزن داشته باشد، گل به خودی بود و اگر برای رسیدن به پست ریاستجمهوری در نوک خط حمله تلاش میکند، احتمالا بازیکنان دیگری پیش از او در فهرست تعویضها قرار میگیرند که نوبت به نیمکتنشین سالهای اخیر که خارج از میدان بودهاند، نخواهد رسید.