در نامه محمود احمدی نژاد خطاب به جو بایدن آمده است: بدانید که ادامه فشار به ملتها و یا آغاز جنگی دیگر، هیئت حاکمه آمریکا را به اهدافش نخواهد رساند و شرایط را برای همه طرفهای درگیر بسیار سختتر خواهد کرد. حکومتها و دولتها جز نمایندگی ملتها در برقراری امنیت و نظم عمومی و تنظیم مناسبات ملی و بینالمللی شأنی ندارند و در این زمینه صرفاً باید بر اساس خواست و اراده ملتهای خود عمل نمایند.
محمود احمدی نژاد در نامهای به جو بایدن نوشت: امروز ایرانیان دلبستهتر از همیشه به آزادی و عدالت و امیدوارتر از همیشه به آینده روشن بشری و مومنتر از همیشه به طلوع خورشید جهان انسانی و مشتاقتر از همیشه، تولد انسان جهانی را به انتظار نشسته اند.
به گزارش وب سایت دولت بهار، متن کامل نامه محمود احمدی نژاد به جوبایدن رئیس جمهور تازه برگزیده شده آمریکا به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای جوزف رابینت بایدن جونیور
رییس جمهور ایالات متحده آمریکا
سلام علیکم
با برگزاری مراسم تحلیف جنابعالی و آغاز دوره ریاست جمهوری، نظر به اهمیت نقش بی نظیر دولت ایالات متحده در تحولات جهانی و نیز مسائل مناطق مختلف جهان و از جمله منطقه بسیار مهم خاورمیانه، لازم است قبل از هر چیز برای آن جناب دعا کنم تا با تجدیدنظر اساسی در سیاستهای سنتی دولت آمریکا، اتخاذ روشهای صادقانه و اجرای برنامههای عادلانه، در مسیر توسعه صلح و آزادی و نفی ستم و تبعیض و کاهش فقر و فساد گامهای موثری بردارید.
امیدوارم این فرصت بسیار مهم و تاریخی را -چون بسیاری از پیشینیان خود- از دست ندهید، خصوصاً آنکه پس از بیش از نیم قرن فعالیت جدی سیاسی و تلاش و اصرار شما در رسیدن به این جایگاه، این فرصت سرانجام در آخرین دوره از حیات سیاسی، به شما سپرده شد و شما دیگر فرصت جبران خطاهای زمامداری آمریکا (و متاسفانه جهان) را نخواهید داشت.
از این رو یک بار دیگر شما را دعا کرده و از مقدسات آسمانی که شما باور و احترام به آنها را آشکار میسازید توفیق رستگاری برای جنابعالی آرزو میکنم.
در این نامه اینجانب به روند برگزاری انتخابات در آمریکا و مباحث پیرامون آن اشارهای نمیکنم و صرفاً توجه جنابعالی را به برخی از مهمترین مسائل جلب مینمایم و امیدوارم در اصلاح دیدگاه و روند تصمیم گیریها موثر و مفید واقع شود.
۱- همه انسانها مخلوق خداوند یگانه و در اصل خلقت مساوی و دارای حقوق برابر هستند. همه حق دارند از آزادی کامل، عدالت، احترام، امنیت و محبت بهره ببرند، همه حق دارند فرصت رشد و کمال و پیشرفت داشته باشند و در رفاه و آسایش زندگی نمایند. در امور اجتماعی و تعیین سرنوشت، همگان دارای حق مساوی هستند.
خداوند ثروت طبیعی را برای زندگی متعالی انسانها و بهره مندی از حقوق فوق الذکر در اختیار گذاشته و همگان را به طور مساوی در آن شریک قرار داده است.
متاسفانه «خود برترانگاری» و تلاش و اصرار عدهای قلیل برای تسلط بر دیگران و بهره مندی انحصاری یا ممتازه از ثروت طبیعی و فرصتهای اجتماعی، امکان برخورداری عمومی و عادلانه از ثروت طبیعی و طی کردن مسیر رشد و کمال و تامین رفاه و پیشرفت را از اکثریت جامعه انسانی سلب کرده است.
امروز تمرکز و انحصار ثروت و قدرت در دست عدهای قلیل، در اغلب کشورها و در سطح بین الملل، آزادی، کرامت و دیگر حقوق اجتماعی اکثریت مردم را به محاق برده است.
دموکراسی کنترل شده، عملاً آرمان درخشان دموکراسی به معنای آزادی کامل و اختیار اعمال اراده مستمر آحاد مردم در تعیین سرنوشت و اداره کشورها و امور بین الملل را بی معنا ساخته و به استیلای حلقههای بسته قدرت و ثروت بر جوامع انسانی در سطوح ملی و بین الملل منتهی شده است.
امروز به واسطه عملکرد اقلیت مذکور، فقر و عقب ماندگی، فاصله عمیق طبقاتی، اختلافات و درگیری ها، مسابقه تسلیحاتی، نا امنی و جنگ در بخش بزرگی از جهان، فرصت زیست انسانی را از اکثریت ساکنین زمین سلب کرده است.
۲- با توجه به تسلط هیئت حاکمه آمریکا بر نظامات پولی و بانکی بین المللی، شورای امنیت و سازمان ملل متحد و شبکههای رسانهای و اطلاعاتی مجازی و غیر مجازی جهانی، استقرار در بیش از ۱۰۰۰ پایگاه نظامی، اطلاعاتی و امنیتی در اغلب کشورها، داشتن گستردهترین و پیشرفتهترین زرادخانه سلاحهای اتمی، شیمیایی، میکروبی و هارپ و احراز عنوان بزرگترین فروشنده سلاحهای کشتار جمعی به کشورها، آیا میتوان افکار عمومی ملتها را دور زد و بر سیاستها و رفتار هیئت حاکمه ایالات متحده، که عامل اصلی وضع جاری جهان است سرپوش گذاشت.
چگونه میتوان وضع موجود را که محصول اندیشه داروینیستی حاکم بر هیئت حاکمه پشت صحنه ایالات متحده آمریکا و تمایل شدید آنان برای تسلط بر جهان و حفظ برتری بلامنازع، قدرت، رفاه و امنیت خود با تحمیل حقارت، ضعف، فقر و ناامنی به دیگران است، نادیده انگاشت.
به نظر جنابعالی آیا این رفتارها میتواند با حقیقت و گرایشات فطری انسانی برای دوستی و مهربانی، همزیستی مسالمت آمیز و احترام و کرامت انسانی سازگاری داشته باشد.
در منشاء شیطانی و ضد انسانی چنین نگاه و رفتاری میتوان تردید کرد؟
به راستی چرا هیئت حاکمه پشت صحنه آمریکا این اندیشه که همگان در کمال احترام، دوستی، امنیت و رفاه زندگی کنند و در پرتو آزادی و عدالت، و برای ساختن آیندهای بهتر همکاری و مشارکت داشته باشند را بر نمیتابد؟
آیا نمیتوان هزینههای سنگین نظامی و امنیتی و تبلیغی که هدفی جز سلطه گری نمیتواند داشته باشد را صرف رفع فقر و عقب ماندگی ملتها نمود و جهانی انسانیتر و سرشار از برادری و امنیت و شادی برپا کرد؟
۳- خوشبختانه در مسیر تکامل جامعه انسانی، دوران امپراتوریهای جهانی به پایان رسیده و از این رو سیاستهای حاکمیت ایالات متحده آمریکا برای تداوم استیلا بر کل جهان، در عمل با بنبست آگاهی، خواست و اراده ملتها مواجه شده است. نشانههای این بن بست هم در داخل آمریکا و هم در عرصه بین الملل به روشنی قابل مشاهده است.
آیا وقت آن نرسیده است که دولتمردان آمریکایی، همانگونه که مردم آمریکا اراده کرده و اعلام مینمایند، با اتخاذ تصمیمات درست مانند؛ توقف دخالت در امور دیگر مناطق و کشورها، توقف تولید و فروش سلاحهای کشتار جمعی و امحاء زرادخانه ها، جمع آوری پایگاههای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی آمریکا از سراسر جهان، توقف خلق دلار توسط فدرال رزرو و پایان دادن به برداشت از جیب مردم جهان، به رسمیت شناختن و احترام به حقوق اساسی دیگر ملتها از جمله حق تعیین سرنوشت و بازگشت نیروهای نظامی آمریکا به داخل کشور خودشان، نقش و مسئولیت خود را در اصلاح وضع، به نفع عدالت و انسانیت، به خوبی ایفا نمایند.
قبلاً جناب آقای باراک اوباما فرصت کم نظیری برای انجام این مسئولیت تاریخی و انسانی در اختیار داشت لیکن با تسلیم شدن در برابر سرمایه داران پشت صحنه سیاست آمریکا و قرار گرفتن در مسیر سلطه گری آنان، فرصت را از دست داد و جناب آقای دونالد ترامپ هم از فرصتها استفاده نکرد.
اینجانب طی مکاتباتی با این آقایان این مسائل و ضرورت انتخاب حقیقت و راه مردم و انجام مسئولیت بزرگ انسانی را به وضوح تذکر داده بودم.
امیدوارم جنابعالی اراده لازم برای ایستادگی در برابر خواستههای نامشروع سرمایه داران پشت صحنه دولت آمریکا را داشته باشید و از فرصت استثنایی حضور در کاخ سفید به خوبی و در خدمت مردم بهره ببرید و نام نیکی از خود به جا بگذارید.
۴- در موضوع خاص و البته بسیار مهم رابطه دو کشور ایالات متحده آمریکا و ایران نیز باید بر مطالبی مجدداً تصریح نمایم.
علی القاعده شما نیز باید بدانید که ایران تحت هر شرایطی، هرگز به دوران قبل از انقلاب که مقامات ایالات متحده، دولت و ملت ایران را جزء مایملک و قلمروی حکمرانی خود به حساب میآوردند بر نخواهد گشت.
روشن است که ملت ایران «گر چه از نحوه اداره کشور خود به شدت ناراضی اند» لیکن، با انقلاب عظیم و فداکاریهای کم نظیر فرزندان خود به ویژه در دفاع مقدس در برابر جنگ تحمیلی صدام که با حمایت ایالات متحده و برخی متحدان اروپایی آن انجام شد، به همگان اعلام کردند که مانند همیشه تاریخ همچنانکه هیچگاه به دنبال تجاوز و سلطه بر دیگران نبودهاند، هرگز اجازه تسلط بر سرنوشت خود را نیز، به بیگانگان، نمیدهند.
بدانید که ادامه فشار به ملتها و یا آغاز جنگی دیگر، هیئت حاکمه آمریکا را به اهدافش نخواهد رساند و شرایط را برای همه طرفهای درگیر بسیار سختتر خواهد کرد.
حکومتها و دولتها جز نمایندگی ملتها در برقراری امنیت و نظم عمومی و تنظیم مناسبات ملی و بینالمللی شأنی ندارند و در این زمینه صرفاً باید بر اساس خواست و اراده ملتهای خود عمل نمایند.
انتخاب هر جهت گیری و محوریت دیگری به عنوان مبنا برای برنامهها و اقدامات حکومتها و دولتها امری باطل بوده و در برابر قوانین اساسی مشترک شناخته شده و مورد قبول و احترام جامعه و حقوق بین الملل، محکوم و بلکه مستوجب مسئولیت قانونی است.
امروز دو ملت بزرگ ایران و آمریکا در بالاترین تراز از درک ضرورت همزیستی مسالمت آمیز و علاقه مندی نسبت به توسعه و تعمیق روابط دوستانه، به دلیل وجود محدودیتهای ناشی از اعمال سیاستهای خصمانه، ناخرسند از وضعیت ناخواسته تحمیلی موجود، منتظر گشایش جدی در افقهای ارتباطی، همدلی و همکاری در عرصههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با یکدیگر هستند.
با تکریم شایسته ملت بزرگ آمریکا، لازم است یک بار دیگر بر جایگاه بلند ملت ایران در پایهگذاری تمدن بشری و نقش بی بدیل آنان در توسعه دانش و پیشرفت جامعه انسانی و ارائه منشی انسانگرا و جهان مدار و پرچمداری در گسترش عشق و صلح تاکید نمایم.
با یاد کردن از سرزمین بسیار بزرگ و تاریخی ایران و نکوداشت نام پر آوازه کوروش کبیر که، چون پیام آوران آسمانی، منادی آزادی و صلح برای بشر و روشنی و خرّمی برای جهان بوده است، حوزه پر افتخار ایران بزرگ فرهنگی امروز را به شهادت میگیرم که مردمان اقالیم سیاسی متعدد را در میراثی عظیم از دانش و بینش و منش متعالی و غرور آفرین، در جلوه گاه گلستان شعر و ادب فاخر و علوم و فنون واسع، و بی کرانهای از اقیانوس اندیشههای عرفان ناب و حکمتهای فلسفی ژرف به هم پیوند داده است.
ایرانیان از درازنای تاریخ، همواره معلم دانش، مبشر آزادی، مبلغ آگاهی و مروج صلح و دوستی بوده اند.
اکنون آنان پس از هزارهها ایستادگی بر سر ارزشها و فضایل الهی_انسانی و دفاع شجاعانه و قهرمانانه در برابر یورشها و تهاجمات بسیار، روی سپیدشان را مرهون جاری خون سرخشان در پای میهن سبزشان هستند.
امروز ایرانیان دلبستهتر از همیشه به آزادی و عدالت و امیدوارتر از همیشه به آینده روشن بشری و مومنتر از همیشه به طلوع خورشید جهان انسانی و مشتاقتر از همیشه، تولد انسان جهانی را به انتظار نشسته اند. این ملت بزرگ دستان گرم محبت خود را به سوی برادران و خواهران خود در ایالات متحده آمریکا و همه جای جهان، از هر ملت و قوم و قبیله و از هر رنگ و نژاد و مذهب، دراز کرده اند. آنان منتظرند تا در یک حرکت شکوهمند و مشترک جهانی، با نفی زیادهخواهیهای اقلیتی شیطان صفت و سیاستهای اختلاف افکن و ضد بشری آنان، با توکل بر خدا و تکیه بر میراث گرانقدر همه پیامبران، مصلحان، مجاهدان، عدالت طلبان و آزادی خواهان تاریخ، در نمایش باشکوهی از وحدت و یکپارچگی، نظم جدیدی را برپا کنند. این نظم نه بر پایه رقابت قطبهای قدرت، مسابقه تسلیحاتی، جنگ افروزی و توسعه فقر، فحشاء، ظلم و فساد، بلکه نظمی بر اساس عقل و فطرت، مبتنی بر شیدایی برای عشق و تنفر از نفرت، جهانی عاری از جنگ، فقر، تبعیض و ستم و لبریز از صلح، ثبات، آرامش، پیشرفت و رفاه را به ارمغان خواهد آورد.
در چنین شرایطی واضح است که تخاصم بین دو کشور ایالات متحده و ایران نتیجهای جز خسارت برای دو ملت و دیگر ملتها نخواهد داشت.
بهترین اقدام این است که با تغییر سیاست ها، عقلای دو طرف، بر اساس عدالت و احترام، تقابل را به تعامل و همکاری در چارچوب منافع دو ملت و البته کمک به صلح و امنیت منطقهای و جهانی و بسط آزادی و عدالت در جهان تغییر دهند.
اذعان میفرمایید که در هر صورت دولتها اجازه ندارند مانع از دوستی، تعامل، رفت و آمد و همکاری بین ملتها شوند.
تردید ندارم که رابطه متقابل دو ملت ایران و آمریکا و به تبع، دولت ها، ظرفیت عظیمی از همدلی و تلاش جمعی برای اعتلای دو ملت و گسترش دوستی، صلح، عدالت و امنیت در جهان فراهم خواهد ساخت.