اتحادیه بازیگران نامزدهای بهترین بازیهای سال ۲۰۲۰ را اعلام کرد. در میان نامزدهای مختلف اسم کری مولیگان هم به چشم میآید که برای فیلم «زن جوان نویددهنده» امرالد فنل نامزد دریافت جایزه انجمن بازیگران شده است. نامزدهای جوایز انجمن بازیگران از آن جهت اهمیت دارد که سالهای گذشته نشان داده بسیار به فهرست بازیگران نامزد اسکار شباهت دارد و حتی تا نود درصد برندههای انجمن بازیگران هم با برندگان اسکار یکی است.
به گزارش روزنامه هفت صبح، پیش از این هم بازی کری مولیگان برای همین فیلم نامزد جایزه گلدن گلوب هم شده بود. اما آنهایی که فیلم را دیدهاند شاید به این نتیجه برسند که نه کری مولیگان بازی خاصی در آن دارد و نه خود فیلم در حد و اندازهای که تحسین شده مهم است. در حقیقت بیشتر تحتتاثیر جو اجتماعی و جنبشهای ضد تبعیض جنسیتی و سیاستهای سالهای اخیر هالیوود فیلم را بزرگ کردهاند.
به بهانه نامزدی کری مولیگان که اتفاقا بازیگری است که توسط منتقدان زیاد تحسین شده تصمیم گرفتیم فهرستی از بازیگرانی درست کنیم که در قرن بیست و یکم منتقدان به آنها خیلی توجه کردهاند و طرفدار هم زیاد دارند، اما واقعیت این است که شاید بیش از اندازه تحویل گرفته شدهاند. انتخابها شخصی است و اگر طرفدار این بازیگران هستید زیاد به دل نگیرید.
کری مولیگان بازیگر ۳۵ساله متولد انگلستان است. از کودکی عاشق بازیگری بود و ۱۶ساله بود که در نمایشی که کنت برانا در آن حضور داشت بازی کرد. مولیگان در مدارس هنرهای نمایشی ثبتنام کرد. سال ۲۰۰۴ برای اولینبار به صورت حرفهای روی صحنه تئاتر رفت. سال ۲۰۰۵ توانست با بازی در نقش کیتی برنت خواهر کوچکتر خانواده برنت در فیلم «غرور و تعصب» جو رایت سینما را هم تجربه کند. نقش فرعی که چندان اهمیتی هم نداشت، اما در فیلمی خوب.
بعد از بازی در چند سریال تلویزیونی و یکی دو فیلم نه چندان مهم ناگهان سال ۲۰۰۹ با بازی در فیلم «تحصیلات» لون شرفیگ مورد توجه قرار گرفت. خود فیلم هم خیلی تحسین شد، اما اگر الان آن را نگاه کنید اثر چندان درخشانی هم به نظر نمیرسد. فیلم در بخش فیلمنامه و فیلم نامزد اسکار شد و یک نامزدی هم برای کری مولیگان به همراه آورد. بعد از آن مولیگان به عنوان بازیگر نقشهای جدی شناخته شد و اکثر اوقات هم سعی کرده در فیلمهایی بازی کند که کاراکترهایش در آنها نقش جدی محوری داشته باشند، ولی حقیقت اینجاست که تا به حال شاهد هیچ بازی تکاندهندهای از او نبودهایم و اکثر اوقات سوژه فیلمهایش بیشتر از بازی او تکاندهنده بودهاند.
بازیگر ۴۸ساله آمریکایی البته حضور جدیاش در سینما از دهه نود شروع شد. البته در دهه هشتاد هم در چند سریال تلویزیونی بازی کرد. البته بعدتر به عنوان فیلمنامهنویس، تهیهکننده و حتی کارگردان هم در سینما شروع به فعالیت کرد. خانواده هنرمندی هم داشت و مادرش هم در تئاتر فعال بود. در دهه ۹۰ بیشتر در فیلمهای سینمای بدنه بازی میکرد. مهمترین فیلمی که با آن شناخته شد «آرماگدون» بود که سال ۱۹۹۸ روی پرده رفت و افلک را به عنوان بازیگر نقشهای اول مطرح کرد.
افلک روند بازی در فیلمهای عامهپسند را با شروع هزاره سوم هم ادامه داد. سال ۲۰۰۱ با بازی در فیلم «پرل هاربر» خیلی گل کرد. افلک از آن بازیگرانی است که همیشه بیش از حد جدی گرفته شدهاند. او را برای بازی در نقش بتمن انتخاب کردند که البته طرفداران بتمن خیلی از این قضیه خوشحال نشدند. سال گذشته هم بازیاش در فیلم «راه بازگشت» در نقش یک مربی بسکتبال که زندگیاش دستخوش بحران شده مورد توجه قرار گرفت.
مربی که نمیتواند بحرانهایش را مدیریت کند، اما برای مدیریت یک تیم بسکتبال انتخاب میشود. از آن کاراکترهای همدلیبرانگیز است، اما خود بازی افلک مثل اکثر بازیهایش سرد و دافعهدار بود. اسکارهایی هم که گرفته برای تهیه فیلم «آرگو» و نوشتن فیلمنامه «ویل هانتینگ نابغه» بوده است. برای بازیگری حتی نامزد اسکار هم نشده. برادرش کیسی افلک به مراتب بازیگر بهتری است.
حضور رایان گاسلینگ در این فهرست البته با تردیدهایی صورت گرفت. واقعیت اینجاست که او گاهی بازیهای دوستداشتنی از خودش ارائه داده است. حتی در «لالالند» که زیر سایه گرمای بازی، اما استون قرار میگیرد، اما به لحاظ لحن و بازی کارش را درست انجام میدهد. در فیلم «ولنتاین غمگین» درک سیانفرانس که اصلا درخشان است در نقش مردی عاشق، اما الکلی که میخواهد با چنگ و دندان یک رابطه از دست رفته را حفظ کند.
اما جالب اینجاست که گاسلینگ برای فیلم «بران» محصول ۲۰۱۱ ساخته نیکلاس وندینگ رفن به شدت تحسین شد. در حالی که بازیاش در آن فیلم چندان چشمگیر هم نبود و بیشتر کاراکترش بود که احتمالا باعث ایجاد جذابیت میشد. جایی که رایان گاسلینگ درست ایستاده در فیلم «نخستین انسان» شزل است در نقش لویی آرمسترانگ. مردی که قدم روی کره ماه گذاشت، اما به لحاظ روحی و عاطفی آدم شکستخورده و منزوی و گوشهگیری است. سکوت فیلم «نخستین انسان» و شیوه شخصیتپردازی کاراکتر آرمسترانگ جوری است که سرمای بازی رایان گاسلینگ اینبار به نفعش تمام شده. گاسلینگ دو بار تا به حال نامزد اسکار شده است.
هر چند کارش را از نیمه دهه ۹۰ آغاز کرد، اما این بازیگر ۴۵ساله همه شهرتش را مدیون فیلمهایی است که در قرن بیست و یکم بازی کرده است. سال ۲۰۰۳ برای بازی در فیلم «هیولا» برای اولینبار نامزد جایزه اسکار شد و جایزه را هم به خانه برد. فیلمی که چندان مهم نبود، ولی اعضای آکادمی عاشق نقشهایی هستند که در آن صورتها به هم میریزند و شخصیتها بیمار و روانپریش هستند. هم بازی در فیلمهای جدیتر و هم تجاری را تجربه کرد. همین سال گذشته فیلم «بمب شل» را داشت. یکی از آن فیلمهایی که مربوط به جریانات ضدتبعیض جنسیتی است و بیشتر بهخاطر مضمون فیلم بازیاش هم دوباره نامزد جایزه اسکار شد در حالی که واقعا بازیگر شگفتانگیزی نیست و بازیهای متفاوتش بیشتر مدیون فضا و گریم فیلمهاست.
تام هاردی اصلا بازیگر قرن بیست و یکم است. سال ۲۰۰۱ با بازی در فیلمهای کوتاه کارش را شروع کرد. این بازیگر ۴۳ساله اهل انگلستان است. خیلیها میگویند بعد از دنیل کریگ او میتواند جیمز باند بعدی باشد. اولین حضورش در سینما در فیلم «سقوط شاهین سیاه» ریدلی اسکات محصول ۲۰۰۱ بود. از آن بازیگرهایی است که نقشهای چالشبرانگیز را دوست دارد و همین کمکش کرده که بیشتر به چشم بیاید. در نقش بین در فیلم «شوالیه تاریکی برمیخیزد» ظاهر میشود و در فیلم جاسوسی «بندزن خیاط سرباز جاسوس» جلوی دوربین میرود و با نولان در «اینسپشن» به ذهن دیگران سفر میکند.
یعنی گستره نقشهایی که بازی کرده متفاوت است. سال ۲۰۱۵ برای بازی در فیلم «از گور برگشته» الخاندرو گونزالس ایناریتو نامزد دریافت اسکار شد. فیلمی که در شرایط سخت محیطی ساخته شده بود و همین باعث شد که هم بازی هاردی و هم دیکاپریو به چشم بیاید. اما به عقیده بسیار بهترین بازیاش در فیلم «لاک» استیون نایت است. در حالی که نود درصد فیلم دوربین فقط روی صورت اوست که پشت ماشین نشسته و برای بیان احساساتش فقط باید از صورتش استفاده کند. اما همانجا هم بازیگر سردی است.
سال ۲۰۰۶ با بازی در یک سریال تلویزیونی بازیگری را شروع کرد. خیلی زود به موفقیت رسید. سال ۲۰۱۰ در فیلم «استخوان زمستانی» دبرا گرانیک نقش دختر نوجوانی را داشت که در کوهستان دنبال پدرش میگردد و برای همین فیلم هم نامزد دریافت جایزه اسکار شد. از سال ۲۰۱۲ با بازی در فیلمهای نوجوانپسند «بازی گرسنگان» در نقش کتنیس تبدیل به بازیگری محبوب برای جوانان و نوجوانان شد. استعداد بازیگریاش را بیشتر از همه در فیلمهای دیوید.
او. راسل مثل «کتابچه امیدبخش» و «کلاهبرداری آمریکایی» و «لذت» (جوی) نشان داده است و برای هر سه آنها نامزد جایزه اسکار شده و برای «کتابچه امیدبخش» توانست اسکار را به خانه ببرد. به جز فیلمها راسل واقعا بازیاش چندان تعریفی ندارد که سال ۲۰۱۵ تبدیل به گرانقیمتترین بازیگر هالیوود شود! یکی از آخرین بازیهای مهمش در «مادر!» دارن آرنوفسکی بود.
آنجلینا جولی با بازی در نقش لارا کرافت در اقتباس سینمایی از بازی «مهاجمان مقبره» به شهرت رسید هر چند از اول دهه نود با بازی در فیلمهای کوتاه ویدئویی کارنامه حرفهایاش آغاز شده بود. به عنوان همسر برد پیت و یک انساندوست و سفیر سازمان ملل در کارهای بشردوستانه احتمالا شهرت بیشتری از بازیگری دارد. به هر حال بازیها و فیلمهای مهمش آنهایی هستند که احتمالا به یاد نمیآورید. جولی دو بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. یکبار سال ۱۹۹۹ برای فیلم «دختر، مزاحمت» و بار دیگر سال ۲۰۰۸ برای فیلم «بچه جایگزین». فیلمهای تجاری او مثل «ملفیسنت» و «توریست» و «آقا و خانم اسمیت» بیشتر در خاطر ماندهاند. همینها نشان میدهد واقعا بازیگر ویژهای نیست.
ساندرا بولاک از دهه ۸۰ بازیگری را آغاز کرده است، اما دو باری که نامزد جایزه اسکار شده یکی در سال ۲۰۰۹ برای فیلم «نقطه کور» و دیگری در سال ۲۰۱۳ برای فیلم «جاذبه» ساخته آلفونسو کوارون بوده است. در فیلم «جاذبه» البته بخش زیادی از بار فیلم بر دوش اوست. چون دو سوم فیلم او را میبینیم که تنها در فضاست. با این حال کمتر پیش میآید که شما فیلمی را فقط به خاطر بازی ساندرا بولاک ببینید. او هم از آنهایی است که به نظر میرسد بیشتر از استحقاقش تحویلش گرفتهاند.
ویژگی والبرگ انتخاب نقشهای خوب و همکاری با کارگردانان مهم است از مارتین اسکورسیزی تا دیوید او. راسل. از قضا برای همکاری با همین دو کارگردان هم در هزاره سوم برای فیلمهای «مرحوم» و «مبارز» نامزد دریافت جایزه اسکار شد. اما در کارنامهاش ۷۲ فیلم کوتاه و بلند به چشم میخورد که بقیه آنها را کمتر کسی به یاد دارد. بیشتر در فیلمهای اکشن بازی میکند و البته در فیلمهای کمدی «تد» هم شاید به یادش بیاورید. از آن بازیگرهایی است که میشود گفت «آن» ندارد. هر قدر هم خوب بازی کند آن کیفیتی که بازیاش شما را مسحور کند کمتر در او دیده میشود.