عوامل زمینهساز خشمهای فروخورده که یک اتفاق کوچک و سطحی گاه منجر به بالاترین نوع برخورد، خشونت و قتل میشود!
دکتر حمید حیدرپناه*؛ در روزگاری که «چطوری جوندل؟» تکیهکلام خاص و عام شده و عمده نگاه متولیان معطوف به آهنگ سمی «ساسیمانکن» و اختلاف بر سر صدازدن همسران با اسم کوچک است؛ به عرض برسانم که مردمان یک استان دورافتاده، آنچنان هم «برقرار نیستند» و تلاش برای زنده ماندن مهمترین دغدغه اصلی آنهاست.
جایی که نه یک «زکریای ناراضی» دارد که دردهایش را فریاد بزند و نه یک سلبریتی «شِبِهچگوارا» که برای رنجهایش توییت بزند!
دیار فراموششده ایلام، سرزمینی با پتانسیلهای بالای فرهنگی، مذهبی که سهم بالایی در نفت، گاز و منابع طبیعی دارد، اما مردمش با کمترین امکانات رفاهی زندگی را در فقر و روزمرگی میگذرانند و جوانان تحصیلکردهاش اسیر غول بیکاریاند.
سرزمین طرحهای ناتمام صنعتی که تنها سهمش یک پتروشیمی و پالایشگاه بوده که مدیریتش را غیربومیان تصرف و سهم مردمانش آلودگی محیط زیست و کارگری روزمزد است!
ناکامیهای زندگی، نبود امکانات و بسترهای مناسب برای شادی و سرگرمی، اقتصاد بیمار و بازار بیرونق اشتغال و سرمایهگذاری بخشهایی از دردهای فروخفتهی این دیار است که نه فریادرسی دارد و نه نسخه شفابخشی!
دردهایی که پیشزمینه تبدیل شدن به یکی از کانونهای خودکشی جهان است که علاوه بر زنانش، مردان گرفتار در شرایط سخت زندگی و نوجوانان و جوانان ناکام مانده از رسیدن به آرزوها را هم به کام مرگ خودخواسته فرستاده است.
عوامل زمینهساز خشمهای فروخورده که یک اتفاق کوچک و سطحی گاه منجر به بالاترین نوع برخورد، خشونت و قتل میشود!
هنوز یکماه از حادثه هولناک قتل خانوادگی و خودکشی کارمند بانک نگذشته که یک مامور شریف و خوشنام پلیس به همراه سرباز وفادارش با شلیک یک قاتل فراری به شهادت میرسند و در طی یک روز دو همسایه بخاطر ریختن مصالح ساختمانی درگیر و با شلیک اسلحه پدر و دختر خردسال به کام مرگ میروند، درست همان ساعات است که در یک شهرستان دیگر و یک منطقه عشایری به صورت مجزا شاهد درگیری خانوادگی و قصه تکراری شلیک و مرگ و البته خودکشی دو نوجوان در فردای همانروز هستیم.
سوال اصلی اینجاست که چرا هیچ کارگروه و نشست اضطراری برای بررسی این شرایط تشکیل نمیشود؟
چرا متولیان عرصه ملی نیمنگاهی به این گوشهی دورافتاده از نقشه نمیاندازند که ببینند چه خبر است؟
کی قرار است از خواب زمستانی بیدار شوند؟
چرا مدیران حوزه اجتماعی و فرهنگی سکوت کردهاند؟
تا کی باید شاهد قربانی شدن مردمان این دیار در میان انبوهی از مشکلات اقتصادی، توسعهنیافتگی، فقر، بیکاری، خودکشی، خشونت ناشی از بغضهای فروخفته باشیم؟
«فریاد همی دارم و فریاد رسی نیست پندار درین گنبد فیروزه کسی نیست» (سلمان ساوجی).
*جامعهشناس
ببینم با این نوشته یه شارلاتانی رو برای تبلیغات انتخاباتی میفرستی ایلام، طبق معمول فریاد "آی مردم مظلوم و شهید پرور استان ایلام" سر بده و از این مردم همیشه فریب خور رای جمع کنه!