شکست و ناکامی کشورهای ثروتمند غربی در ایجاد نوعی وحدت رویه جهانی در مقابله با پاندمی ویروس کرونا، مدتهاست که به مثابه یک ناکامی بزرگ اخلاقی تفسیر میشود. با این حال، اکنون که انتشار مداوم ویروس در دیگر نقاط جهان باعث ظهور اَشکالِ جهش یافته ویروس کرونا میشود، این ناکامی جنبه عملیِ قابل توجهی را نیز به خود گرفته است.
فرارو- "دارون عجم اوغلو*" استاد برجسته علم اقتصاد در "دانشگاه ام آی تی/MIT آمریکا" در گزارشی برای پایگاه خبری "پراجکت سیندیکیت"، به چالش "ملی گرایی" در امر واکسیناسیون ویروس کرونا در کشورهای مختلف جهان میپردازد و به طور خاص به این نکته اشاره میکند که سیاست کشورهای غربی در انجام واکسیناسیون، صرفا برای جمعیت کشورهای خودشان، اثربخشیِ جهانی در مقابله با پاندمی ویروس کرونا را زیر سوال میبرد و در نوع خود علاوه بر اینکه زمینه را برای جهشهای بیشترِ ویروس کرونا فراهم میکند، موجب میشود تا واکسیناسیونهای انجام شده در کشورهای غربی نیز (با توجه به ظهور اقسام جهش یافته و خطرناک ترِ ویروس کرونا)، از کارایی کمتری برخوردار شود.
عجم اوغلو در این رابطه مینویسد: «اگرچه کارزارهای مرتبط با واکسیناسیون عمومی در کشورهای غربی با سرعت بالایی دنبال میشوند، با این حال، هنوز چشم انداز روشن و مشخصی مبنی بر پایان پاندمی ویروس کرونا وجود ندارد. در این راستا، کشورهایی نظیر ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای ثروتمند غربی، بایستی فقط و فقط خودشان را سرزنش کنند.
به گزارش فرارو، از تقریبا اوایل تابستان سال ۲۰۲۰ میلادی این نکته کاملا روشن شده بود که تا زمانیکه جمعیت جهان در کشورهای مختلف، به واکسیناسیون و سطح ایمنی قابل قبول در برابر ویروس کرونا نرسند (یعنی میزان افراد مستعد به ابتلا به ویروس کرونا، به پایینترین حد خود نرسد)، پاندمی کرونا همچنان ادامه خواهد یافت. در این چهارچوب، به هیچ عنوان کافی نخواهد بود اگر هر کشور به تنهایی بخواهد به سمت واکسیناسیون عمومی حرکت کند. تا زمانیکه ویروس کرونا در بخشهای مختلف جهان در جریان باشد، همچنان باید منتظر ظهور جهشهای مختلف از سوی آن نیز باشیم. این جهشها قادرند ویروس کرونا را مسریتر و کشندهتر کنند.
از ماه دسامبر سال گذشته میلادی، سه گونه بسیار خطرناک و اپیدمیک ویروس کرونا مورد شناسایی قرار گرفتهاند. در این میان، "کرونای انگلیسی" با قابلیت انتقال و کشندگی بالا، با سرعتی قابل توجه در اروپا و آمریکا گسترش یافته است. "گونه آفریقاییِ" ویروس کرونا از قابلیت اپیدمیک به مراتب بیشتری برخوردار است و "گونه برزیلی" این ویروس نیز میتواند از همه حتی خطرناکتر باشد.
ظهورِ گونههای جدید ویروس کرونا (گونههای جهش یافته آن) به این معناست که حتی اگر در بریتانیا به طور کامل واکسیناسیون انجام شود، اینکه بگوییم بریتانیاییها دیگر در معرض هیچ خطری نیستند، کاملا اشتباه است. تنها در صورتی که بریتانیا به طور کامل خود را از بقیه جهان جدا کند، امکان برقراری امنیت کامل برای شهروندان بریتانیایی در مواجهه با ویروس کرونا امکان پذیر است (امری که در واقعیت تا حد زیادی امکان پذیر نیست). در این راستا، شهروندان بریتانیایی که به خارج از این کشور سفر میکنند میتوانند اقسامِ جهش یافته ویروس کرونا را در بازگشت خود به کشورشان، به آن وارد کنند و برخی از این نمونههای جهش یافته قادرند مصونیتی که واکسنهای کرونا ایجاد کرده اند را از بین ببرند.
به طور خاص، کرونای برزیلی بسیار خطرناک است. نرخ انتقال آن حدودا ۸۰ درصد برآورد شده و قویا واکسنهای مختلف کرونا را نیز از حیث ایجاد امنیت برای انسانها به چالش میکشد. با این حال با توجه به اینکه عفونت و شیوع هر چه بیشتر بیماری، امکان جهشهای بیشتر را فراهم میکند، امکان وخیمتر شدن شرایط نیز وجود دارد. این مساله بداین معناست که واکسیناسیونهای کنونی که علیه ویروس ابتدایی کرونا انجام میشوند، لزوما قادر به مهارِ نمونههای جهش یافته آن نیستند و این موضوع خود میتواند چالش برانگیز باشد.
اساسا واکسنهای کرونا باید از انعطاف پذیری کافی برخوردار باشند تا بتوانند با اقسام جهش یافته ویروس کرونا، مقابله کنند. با این حال، نبودِ کنترل جهانی در مورد ویروس کرونا موجب میشود تا خیلی زود، جهشهای جدیدی از این ویروس ظهور کنند و واکسنهای موجود را با چالشی اساسی از منظر کارآمدی رو به رو کنند.
در این راستا، تنها در صورتی که در کل جهان، واکسیناسیون با سرعتی قابل توجه دنبال شود و اغلب مردم جهان واکسینه شوند، میتوان از خطر بروز نمونههای جهش یافته ویروس کرونا که کارآمدی واکسنها را نیز هدف قرار میدهند، کاست. با این همه، امکان انجام واکسیناسیون در سطح جهانی، در برهه کنونی جندان محتمل به نظر نمیرسد. این مساله تا حد زیادی به این دلیل است که واکسنِ کافی در کشورهای در حال توسعه وجود ندارد. به لیل زیرساختهای ضعیف بهداشتی و حمل و نقل در مناطق مختلف آسیا، آفریقا و خاورمیانه، دستیابی به هدفِ واکسیناسیون گسترده و مقابله با جهشهای جدید ویروس کرونا، واقعا مشکل است. امری که نیاز به اتخاذ سیاستهای روشن و درست جهت مقابله با مشکلاتی از این نوع را به یک الزام تبدیل میکند.
چالش اساسی دیگری که در بحث واکسیناسیون سراسری ویروس کرونا در جهان وجود دارد این موضوع است که در زمینه واکسنهای کرونا که تاکنون تولید شده اند، نوعی "ناسیونالیسم/ملی گرایی" شکل گرفته است (روس ها، چینیها و غربیها هر کدام به صورت جداگانه بر واکسن خود تاکید دارند و واکسنِ طرف مقابل را ناکارآمد میدانند). این مساله در قالب مشکلِ اساسیِ فقدان همکاری موثر بین المللی در مقابله با پاندمی ویروس کرونا، از برخورد موثر با ویروس کرونا در جهان جلوگیری کرده است. موضوعی که خود زمینه را برای جهشهای بیشترِ ویروس مذکور فراهم کرده است.
انجام همکاریهای هماهنگ جهانی جهت ارائه واکسن به کشورهای اقصی نقاط جهان، در مقابله موثر با ویروس کرونا، به شدت لازم و ضروری است. در این راستا، موثرترین واکسنها بایستی به صورت فوری در مناطقی مورد استفاده قرار گیرند که ویروس کرونا به نحو قابل توجهی با سرعت بالا در حال شیوع است. از سویی، باید توجه داشت که مثلا واکسنهای چینی از قدرت ایجاد مصونیت کمتری در برابر ویروس کرونا برخوردار هستند و درست به همین دلیل، بایستی به این نکته در امر واکسیناسیون جهانی کرونا توجه ویژهای کرد.
کشورهای غربی نه تنها در امر واکسیناسیون کرونا همکاری قابل توجهی نداشته اند، بلکه حتی به تازگی آمریکا و اتحادیه اروپا در موضع گیری، پیشنهادِ "پاسپورتِ واکسنی" را نیز ارائه کرده اند. پیشنهادی که بر اساس آن فقط و فقط افرادی که واکسن ویروس کرونا را دریافت کرده اند حق مسافرت بین المللی را دارند. بدون تردید این ایده هم چندان مناسب نیست، زیرا افراد واکسینه شده لزوما در برابر انواع جهش یافته کرونا نظیر نوعِ خطرناک برزیلی آن مقاوم نیستند. این مساله موجب میشود تا حتی افرادی که پاسپورت واکسنی را دریافت کرده اند، به اقسام جهشیافته در کشورهای خطرناک مبتلا شوند و در برگشت به کشورهای خود و یا دیگر کشورهای جهان، به دلیل عدم ایمنی خود در برابر اقسام جهش یافته، آن را (نوعِ جهش یافته کرونا را) در میان مردم گسترش دهند.
این مشکلات تا زمانی که ما با پدیده بحران شیوع ویروس کرونا به مثابه یک بحران جهانی برخورد نکنیم، همچنان ادامه خواهند یافت. در جهانی که در آن همکاری بین المللی وجود نداشته باشد، یک کشور که در امر واکسیناسیون موفق عمل کرده، تنها یک راه حل برای دفاع از خود دارد: کشور مذکور باید با ابتداییترین اصولِ "جهانی شدن" مقابله کند تا خود را در برابر کرونا همچنان ایمن نگه دارد. در کمترین حالت، تقریبا همه مسافران بین المللی باید در سایتهایی ایمن، برای دست کم دو هفته، در قرنطینه قرار گیرند. این امر باید بدون توجه به اینکه آنها خارجی و یا شهروندان کشور خودی هستند، و یا واکسینه شده اند یا خیر، باید انجام شود. در این راستا، اگر کشورهای غربی همچنان بر واکسیناسیون خود و بی توجهی به دیگر بخشهای جهان ادامه دهند، باید خود را در کمترین حالت، برای جهانی بدون انجام مسافرتهای بین المللی و متعاقبا، امکان ظهور اقسام جهش یافته هر بیشترِ ویروس کرونا، آماده کنند».
* دارون عجم اوغلو، وی استاد برجسته علم اقتصاد در دانشگاه ام آی تی/ MIT آمریکا است.
ویروس لعنتی آمریکایی