bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۸۰۴۵۰
دکتر رضا طالعی‌فر

نقش رسانه‌های غربی در مهدویت ستیزی

نقش رسانه‌های غربی در مهدویت ستیزی

نظر به اعتقادات گسترده به امام زمان به عنوان منجی آخرالزمانی در بین شیعیان (با محوریت ایران) نسبت به سایر گرایش‌ها و فرق اسلامی، لذا عمده تلاش رسانه‌های مکتوب غربی در راستای مهدویت ستیزی، تلاش در جهت تخریب شیعه و خشونت طلب و جنگ‌افروز معرفی کردن آن هاست.

تاریخ انتشار: ۱۷:۰۷ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۹

دکتر رضا طالعی‌فر*؛ در دنیای امروز کمتر از گذشته صاحبان قدرت در غرب در فکر تهیه و تدارک جنگ‌های نظامی و مبارزات خشن آنچنانی هستند چرا که آن‌ها تحقیقا درک کرده اند که با فریب افکار عمومی می‌توان به هر هدف دست نیافتنی دست یافت و استفاده از رسانه‌ها در عصر حاضر از هر جنگ افزاری برتر و موثرتر است برای ربودن اندیشه‌ها و مغز‌های بشری تا جانستانی از آن‌ها.

با این‌که از حیث نوع عملیات و فعالیت رسانه‌ها، اختلافاتی میان رسانه‌های اعم از سنتی یا نوین وجود دارد، اما نقطه ثقل مشترک بین همه آن‌ها اثرگذاری روی افکار عمومی است و شدت چنین اثرگذاری تا جایی است که می‌توان بدان لقب "هدایتگر اذهان" داد (به دلیل جایگاه محوری‌ای که در عصر کنونی در نزد افکارعمومی پیدا کرده است)؛ لذا غرب با شناخت کامل از این چنین تاثیرگذاری، با به خط کردن رسانه‌های دیداری و شنیداری خود، مهم‌ترین محمل تحمیل سلطه فرهنگ لیبرالیستی‌اش را طرح‌ریزی و پایه‌ریزی کرده است و با این ابزار، به تهدیدی نرم در قبال مسایل مرتبط با امنیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشور‌های مختلف تبدیل شده است.

نظام استکبار غربی با نفوذ و لابی‌های گسترده‌ای که در اختیار دارد رسانه‌های مکتوب پرنفوذ را نیز تحت سیطره خویش در جهت اهداف شوم این نظام فکری قرار داده است تا بتوانند به مقابله جدی و همه جانبه با مهدویت گرایی و ظهور منجی بپردازند و گفته می‌شود که امروز جنگ انتشارات، یکی از تاکتیک‌های فرهنگی و سیاسی دشمن می‌باشد.

روزنامه‌ها و مجلات که بخش وسیعی از رسانه‌های گروهی و ابزار تبلیغاتی در جهان را به خود اختصاص داده اند، همچون سلسله اعصاب جامعه هستند که قادرند به نوعی، افکار، عقاید، بینش و منش افراد و جوامع را تحت کنترل و هدایت خود درآورند؛ لذا در این مجال نگارنده به گزیده‌ای از عملکرد این رسانه‌ها به شرح زیر اشاره می‌نماید:

۱. نظر به اعتقادات گسترده به امام زمان به عنوان منجی آخرالزمانی در بین شیعیان (با محوریت ایران) نسبت به سایر گرایش‌ها و فرق اسلامی، لذا عمده تلاش رسانه‌های مکتوب غربی در راستای مهدویت ستیزی، تلاش در جهت تخریب شیعه و خشونت طلب و جنگ‌افروز معرفی کردن آن هاست.

۲. در اکثر مقالات تحلیلی مندرج در رسانه‌های مکتوب غربی در خصوص مهدویت مورد اشاره اسلامی، این گزاره اعتقادی به نوعی با تلاش ایران برای دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای مرتبط داده شده است تا اینگونه در ذهن مخاطبان ناآشنا القا شود که هدف از ایران برای ساخت و توسعه فناوری هسته‌ای عملا در مسیر تحقق آرزو و آمالی بزرگتر و جهانشمول‌تر یعنی آماده سازی برای جنگ‌های آخرالزمانی و زمینه سازی ظهور حضرت مهدی (عج) است و نه مسایل بشردوستانه و استفاده پاک از فناوری هسته‌ای (برخلاف تاکیدات مکرر مسوولان جمهوری اسلامی ایران).

۳. رسانه‌های مکتوب غربی با تصویرسازی خشن از رویداد‌های آخرالزمانی و به راه انداختن پروپاگانداری خبری و تحلیلی درباره جنگ آرماگدون، تصویر مطلوب دوران بروز و ظهور منجی آخرالزمان را به محاق برده و تصویری دهشتناک برای بشریت در این دوره ترسیم کرده‌اند و بدون اشاره به ویژگی‌های مهم استقرار حکومت مهدی (عج) که منجر به بسط و گسترانده شدن عدالت و رفع محرومیت‌ها و مظلومیت‌های بشریت خواهد بود، یکسره مسایلی، چون خونریزی‌های وسیع، کشتار، ترس و وحشت، هرج و مرج گسترده از آن دوران را مدنظر تحلیل‌های خود قرار داده اند و از چنین منظری به آن رویداد مهم می‌نگرند.

۴. در گروهی از مقالات مندرج در رسانه‌های مکتوب غربی، نویسندگان اشاره به این مهم دارند که استفاده ایران از گزاره مهدویت، استفاده‌ای کاملا سیاسی و در جهت منافع و مطامع سران جمهوری اسلامی برای بسط و توسعه قدرت خود در منطقه و به عقب راندن تفکرات سنی مذهبان و سایر ادیان حاضر در منطقه است تا بتوان به گسترش هر چه بیشتر تفکر شیعی در منطقه کمک نمود. حتی در برخی تحلیل‌های افراط گرایانه‌تر و تند و تیزتر ادعا‌های بی اساس و واهی مطرح شده است مبنی بر اینکه ایران برای تسریع در آمدن امام مهدی (عج) و حاکم کردن و بسط تفکر شیعی از هرگونه کشتار و خونریزی وسیع ابایی ندارد.

۵. غرب در همه رسانه‌های خویش از جمله رسانه‌های مکتوب، از واژه منجی‌گرایی هدفی جز ایجاد التهاب، تشویش و هراس آفرینی نداشته و ندارد و نوعا مقالاتی مورد تایید ژورنال‌ها و روزنامه‌های معتبر غربی است که چنین رویکردی را در پیش گیرند و لذا نوشته‌ها و تحلیل‌هایی که با مطرح نمودن قضیه منجی گرایی در دوران آخرالزمان سعی در امیدآفرینی و تصویرسازی مطلوب از آن دوران پیش رو داشته باشند، مورد نظر سردبیران این رسانه‌ها قرار نمی‌گیرند.

۶. رسانه‌های مکتوب غربی نیز همچون سایر رسانه‌های این نظام تفکر، در دروغ پردازی و تبدیل آن به حقیقت، خبره هستند. گفته می‌شود یک دروغ اگر به حد تواتر برسد می‌شود یک حقیقت و دیگر کمتر کسی به دروغ بودنش شک و تردیدی به خود راه می‌دهد.

انواع و اقسام دروغ‌های عنوان شده در خصوص جنگ مهدی باوران با مسیحیان در آخرالزمان، ارتباط دهی موضوع هسته‌ای کشور به امام زمان و آماده‌سازی جهت ظهور و انواع و اقسام داستان‌پردازی و گمانه‌زنی در این خصوص، تخصیص یکسری از ویژگی‌های ساختگی به مهدی باوران از جمله خشونت طلبی و ... همه و همه نشان از یک طراحی هوشمندانه و دقیق غربی در عرصه رسانه‌های مکتوب با هدایت لابی پرنفوذ و پرقدرت صهیونیسم، جهت شیوع مطلوب های خویش و جا انداختن آن در سطح جهان و طراحی آینده مطلوب و در خدمت منافع غربی دارد و در این مسیر رسانه‌های مزبور در راستای هدف مهدویت ستیزی و فرهنگ ظهور بر هر ۳ جنبه مهم پیام رسانی یعنی محتوایی، ساختاری (قالبی) و بعد روان شناسی پیام‌های تحریف شده در تحلیل‌های ارایه شده اشان تاکید دارند.

۷. در قسمتی از مقالات منتشره در رسانه‌های مکتوب غربی، مطرح شدن قضیه ظهور حضرت حجت و مهدویت گرایی و بودجه اختصاص داده شده بدان (اعم از بودجه‌های برگزاری همایش ها، بزرگداشت نیمه شعبان و...) از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران در تقابل با مشکلات عدیده اقتصادی همچون تورم و بیکاری و... نمایش داده می‌شود تا به مخاطب خویش القا نماید که نظام از هزینه‌های معمول اقتصاد برای تبلیغ و ترویج عقاید مهدویت‌گرایی و منجی‌گرایی، هزینه می‌کند و از طریق این روش به نوعی زدگی و اعتراض خاموش نسبت به مقوله مهدویت‌گرایی را در این دسته از مخاطبان خود به وجود آورد.

در پایان امید است که بتوانیم با هوشیاری، تمرکز و تلاشی مضاعف ضمن آگاهی و تدقیق در طرح‌ها و دسیسه‌های دشمن، زمینه را برای برپایی و گسترانده شدن عدالت و رفع محرومیت‌ها و مظلومیت‌ها توسط امام عصر (عج) آماده سازیم.

*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه