افزایش مطالب منتشر شده راجع به سعید محمد جهت معرفی این چهره کمتر شناخته شده به افکار عمومی درحالی از آذر ماه آغاز شد که در آن زمان هنوز ۶ ماه تا انتخابات باقی بود و در حالی که جامعه چندان او را نمیشناخت، شاهد روند افزایشی مطالب راجع به او بودیم. این امر از یکسو شائبه هزینههای بالای تبلیغاتی او را تقویت میکند و از سوی دیگر نشان میدهد که تا به امروز بیش از برخی از گزینههای دیگر جدی گرفته شده است.
نزدیک به ۳ ماه تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری مانده است و کاندیداهای انتخاباتی رفتهرفته اعلام کاندیداتوری میکنند و فضای سیاسی شفافتر از گذشته میشود. نیروهای سیاسی، فعالان رسانهای و فعالان مدنی نیز درخصوص انتخابات و کاندیداهای آن حالا بیش از پیش اظهارنظر میکنند. در این میان، شبکههای اجتماعی مجازی بستر مناسبی برای تحلیل مواضع کاندیداهای احتمالی انتخابات و بازخوردها به آن است. بسیاری از کاربران این شبکهها موافقت یا مخالفت خود را نسبت به هر یک از کاندیداهای احتمالی ابراز میکنند و کانالها و صفحات خبری نیز بیش از گذشته راجع به کاندیداهای انتخابات اخبار مثبت یا منفی منتشر میکنند.
اعتماد در ادامه نوشت: در این میان اگرچه بررسی کیفی تحرکات انتخاباتی کاندیداها تاحدودی ناممکن یا نیازمند بررسیهای جزیینگر و واکاوی عمیقتر است، اما احتمالا بتوان براساس کمیت کنشهای انتخاباتی این کاندیداها در شبکههای اجتماعی به تصویری به نسبت روشن درباره حال و روز هر یک از آنان دست یافت، چراکه هرقدر میزان محتوای منتشر شده راجع به هر یک از کاندیداهای احتمالی در این مقطع بیشتر باشد، میتواند به این معنا باشد که کاربران شبکههای اجتماعی او را کاندیدای مهم و جدی تلقی میکنند و به همین دلیل بیشتر راجع به او مینویسند؛ حتی اگر با او مخالف باشند.
از سوی دیگر برخی کاندیداهای انتخاباتی از هماکنون در شبکههای اجتماعی تبلیغات انتخاباتیشان را آغاز کردهاند و حتی با حمایت مادی و معنوی از برخی اکانتها یا کانالها، از آنها میخواهند که راجع به آنها محتوای تبلیغاتی منتشر کنند.
به همین جهت تحلیل میزان محتوای منتشر شده راجع به هر یک از کاندیداهای انتخاباتی طی ماههای اخیر میتواند به ما اطلاعاتی در مورد میزان هزینههای آن فرد در شبکههای اجتماعی بدهد یا به ما نشان بدهد که آن کاندیدا تا چه حد از دید کاربران شبکههای اجتماعی، یک کاندیدای جدی و درخور توجه است. برای به دست آوردن این اطلاعات، دادههای منتشر شده راجع به کاندیداهای احتمالی، در ۳ شبکه اجتماعی توییتر، اینستاگرام و تلگرام، طی ۴ ماه اخیر با روش دادهکاوی جمعآوری شده است و نتایج آن را به تفکیک هر شبکه اجتماعی در ادامه میخوانید.
بسیاری از خبرنگاران، فعالان رسانهای و فعالان سیاسی در توییتر عضو هستند و مواضع، دیدگاهها و نظرهایشان را در این شبکه اجتماعی بیان میکنند. به دلیل ماهیت توییتر، این شبکه اجتماعی برای بسیاری از سیاستمداران و کاندیداهای بالقوه انتخاباتی مهم است. یافتههای به دست آمده از این شبکه اجتماعی نشان میدهد که در میان سایر گزینههای مطرح تا اوایل بهمن ماه محمدجواد ظریف بیشتر مورد توجه کاربران توییتر بوده است که البته علت آن، نه مسائل انتخاباتی که مباحث و مسائل سیاست خارجه بوده است.
اما از اوایل بهمن ماه و به دنبال خبر محکومیت مهدی جهانگیری و همچنین سفر قالیباف به مسکو، ناگهان اخبار مرتبط به اسحاق جهانگیری و محمدباقر قالیباف، دو کاندیدای احتمالی دیگر انتخابات پیشرو افزایش پیدا کرد و از سوی دیگر مطالب راجع به ظریف روندی نزولی طی کرد.
اما از اسفند ماه، میزان محتوای منتشر شده راجع به کاندیداهای احتمالی شرایط متفاوتی پیدا کرده است؛ به نحوی که تا نیمه اسفند، میزان محتوای تولید شده راجع به سعید محمد بیش از سایر گزینههای احتمالی کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری بوده است. پس از سعید محمد، بیش از همه راجع به سعید جلیلی، سیدابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف توییت شده است.
افزایش ناگهانی توییتها راجع به سعید محمد و سعید جلیلی (آنهم در مقایسه با سیدابراهیم رییسی، محمدباقر قالیباف و محمدجواد ظریف که فارغ از بحث انتخابات، به دلیل جایگاه و سمتهایشان در نظام سیاسی کشور قاعدتا باید بیشتر مورد توجه افکار عمومی بوده و سوژه اخبار باشند) نشان میدهد نه تنها کاربران توییتر آنها را جدیتر گرفتهاند، بلکه احتمالا از این بستر برای تبلیغ درخصوص آنها نیز استفاده میشود و برخی از گروهها برای جلب توجه بیشتر راجع به این دو نفر هزینههایی میکنند و این در حالی است که دیگر گزینههای بررسی شده، از جمله حسین دهقان که از مدتها پیش اعلام کاندیداتوری کرده بود، چندان مورد توجه کاربران توییتر قرار نگرفتهاند.
در تلگرام کانالهای خبری بسیار زیادی وجود دارد که روزانه اخبار مربوط به ایران را منتشر میکنند. به همین جهت، به طور طبیعی اخبار مربوط به مسوولان بیش از سایر چهرههای سیاسی تکرار میشود. همین روند را میتوان در یافتههای به دست آمده از کاندیداهای احتمالی در نمودار زیر دید. اخبار مربوط به محمدباقر قالیباف، محمدجواد ظریف، سیدابراهیم رییسی و اسحاق جهانگیری بیش از دیگر چهرههایی که از آنان به عنوان کاندیداهای احتمالی انتخابات پیشرو میشنویم، تکرار شده است.
اما نام دو چهره دیگر نیز جلبتوجه میکنند. یکی حسین دهقان است که نامش پس از این ۴ نفر، بیش از همه تکرار شده است و به نظر میرسد در اخبار کانالهای تلگرامی مورد توجه قرار گرفته است. سعید محمد نیز چهره دیگری است که وضعیت و میزان توجه کانالهای تلگرامی به او در میان اسامی بررسی شده جای توجه دارد.
در اسفند ماه که تعدد اخبار مربوط به اکثر مسوولان فروکش کرده است، شاهد تکرار نام سعید محمد و رشد میزان اخبار درباره این کاندیدای احتمالی در کانالهای تلگرامی هستیم، به نحوی که حتی بیش از اسحاق جهانگیری، محمدباقر قالیباف و محمدجواد ظریف، نام سعید محمد به کار رفته است. اینکه مطالب منتشر شده در کانالهای تلگرامی راجع به حسین دهقان و سعید محمد -به عنوان دو کاندیدای احتمالی با پیشینه نظامی- تا چه میزان خودجوش بوده، موضوعی است که تحقیق جداگانهای را میطلبد.
شبکه اجتماعی اینستاگرام احتمالا دیرتر از تلگرام و توییتر سیاسی خواهد شد، چراکه در این شبکه اجتماعی مطالب روزمره، سرگرمی و فرهنگی و اجتماعی مخاطب بیشتری دارد. از سوی دیگر به نظر میرسد تاکنون کسانی که احتمالا قصد شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را دارند، در این شبکه اجتماعی سرمایهگذاری نکردهاند.
طی ۴ ماه اخیر نام محمدجواد ظریف بیش از سایر گزینههای بررسی شده در اینستاگرام به کار رفته است؛ هرچند از اواسط آذر ماه تعدد پستهای حاوی نام او نیز روندی نزولی را طی کرده است. به جز ظریف، نامهای سیدابراهیم رییسی، اسحاق جهانگیری، سعید محمد و محمدباقر قالیباف نیز جزو نامهای پرتکرار در اینستاگرام است.
در تحلیل اینستاگرام این نکته را باید مدنظر داشت که استوریها، کامنتها، صفحات خصوصی و... در این تحلیل حضور ندارند و به طور کلی به علت دشواری استخراج داده از اینستاگرام، نمیتوان این نتایج را به تمام صفحات اینستاگرامی تعمیم داد.
تحلیل «روند» درخصوص تعداد مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی راجع به کاندیداهای احتمالی شرکت در انتخابات با استفاده از ابزارهای دادهکاوی، فهم بهتری از رفتار انتخاباتی هر یک از این افراد به دست میدهد. یافتههای به دست آمده از شبکه توییتر، تلگرام و اینستاگرام نشان میدهد که بسیاری از این گزینههای احتمالی در موضوع انتخابات فعال نیستند یا اگر فعال هستند، از سمت کاربران شبکههای اجتماعی چندان جدی گرفته نشدهاند.
به طور طبیعی، محتوا و اخبار راجع به مسوولانی که احتمال کاندیداتوریشان در انتخابات پیشرو مطرح است، بیش از سایر چهرههای سیاسی است و بیشترین محتوا درباره آنان منتشر شده است و به همین دلیل مطالب مربوط به محمدجواد ظریف، محمدباقر قالیباف، سیدابراهیم رییسی و اسحاق جهانگیری بیش از سایر گزینههای مورد بررسی بوده است.
اما در میان افراد مورد بررسی، نام سعید محمد طی یک ماه اخیر برجستهتر از بسیاری از این مسوولان بوده است. سعید محمد یکی از آخرین کسانی است که اعلام کرده قصد دارد در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. با این حال نام او از مدتها پیش بر سر زبانها افتاده بود و در شبکههای اجتماعی مطالب متعددی در رابطه با او، آنهم به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات پیشرو منتشر میشد؛ مطالبی که بخش قابلتوجهی از آن دارای محتوای تبلیغاتی و انتخاباتی بوده است.
براساس دادههای به دست آمده، سعید محمد از اواسط آذر ماه فعالیتهای تبلیغاتی-انتخاباتی خود را در ۲ شبکه، توییتر و تلگرام افزایش داده و از آن تاریخ به بعد، علیرغم افت مقطعی حجم این فعالیتها در دیماه، روند محتوای منتشر شده راجع به او صعودی بوده است. این سیر صعودی تا آنجا پیش رفته که مطالب مربوط به او در توییتر بیش از سایر مسوولان و در تلگرام نیز بیش از مسوولانی نظیر محمدباقر قالیباف و محمدجواد ظریف بوده است.
افزایش مطالب منتشر شده راجع به سعید محمد جهت معرفی این چهره کمتر شناخته شده به افکار عمومی درحالی از آذر ماه آغاز شد که در آن زمان هنوز ۶ ماه تا انتخابات باقی بود و در حالی که جامعه چندان او را نمیشناخت، شاهد روند افزایشی مطالب راجع به او بودیم. این امر از یکسو شائبه هزینههای بالای تبلیغاتی او را تقویت میکند و از سوی دیگر نشان میدهد که تا به امروز بیش از برخی از گزینههای دیگر جدی گرفته شده است؛ چراکه افراد دیگری، نظیر حسین دهقان هم در خصوص انتخابات فعال هستند، اما این میزان از تولید محتوا درخصوص آنها رخ نداده است.
به هر حال آنچه از یافتههای بالا قابل درک است، آن است که سعید محمد حداقل از ۶ ماه پیش از انتخابات ریاستجمهوری در ایران، فعالیتهای خود را جهت معرفی خود به جامعه در شبکههای اجتماعی آغاز کرده است و در این خصوص از برخی صفحات و شبکههای اجتماعی نیز بهره برده و این در حالی است که بسیاری از گزینهها و کاندیداهای احتمالی انتخابات پیشرو یا هنوز اقدامی برای استفاده از شبکههای اجتماعی نکردهاند یا هنوز مورد توجه کاربران این شبکهها قرار نگرفتهاند.