اگر آمریکا واقعا میخواهد متحدانش را نزدیک و وفادار به خود نگه دارد، باید به سهم خود در مسائل بین المللی هزینه بپردازد. این مساله نباید بدان معنا باشد که دیگر کشورها دقیقا همان رفتاری را انجام دهند که آمریکاییها مطلوب میدانند.
فرارو- "نشریه آتلانتیک" در گزارشی، نوعِ برخورد دولتِ "بایدن" با متحدان این کشور را در عرصه بین المللی نقد کرده و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که خودخواهیهای دولت آمریکا در تعامل با متحدانش، عملا موجب میشود تا آنها در مسائل اساسی نظیر مقابله راهبردی با چین در عرصه بین المللی، به یاری واشنگتن نشتابند.
آتلانتیک در این رابطه مینویسد: «"جو بایدن" رئیس جمهور تازه کارِ آمریکا پیشتر شعار "بازگشت آمریکا/America is Back" (اشاره به بازگشت آمریکایِ مسوول به امور جهانی) را سر داده است. با این حال، تحقق شعارِ وی نباید به هزینه دوستان و متحدان آمریکا عملیاتی شود. "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه امریکا اخیرا در جریان نشست وزرای خارجه سازمان "ناتو"، شدیدا از تلاشها و اقدامات دولت آلمان جهت وارد کردن گاز طبیعی از روسیه از طریق پروژه "خط لوله نورداستریم ۲" انتقاد کرد. بلینکن هشدار داد که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا اعتقاد دارد که "پروژه مذکور، یک ایده بَد و نادرست هم برای اروپا و هم آمریکا است. از سویی، اجرایی شدنِ این پروژه، خود تهدیدی بزرگ برای اهداف امنیتی اتحادیه اروپا است".
به نظر میرسد که جو بایدن نه تنها اقدامات تنبیهی را علیه یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا یعنی آلمان، شبیه به دوره ترامپ پیگیری میکند بلکه حتی برخی ناظران بر این باورند که احتمال دارد محدودیتهای ایجاد شده از سوی دولت بایدن علیه دولت آلمان، به مراتب از اقدامات تقابلی دولت ترامپ علیه این کشور، سختتر هم باشد.
به گزارش فرارو، موضع گیری بلینکن در قبال آلمان همچنین نشان دهنده یکی از نواقصِ عمده سیاست خارجی دوران اوباما بود: "آمریکا واقعا فکر میکند که دیگر کشورها به معنای واقعی کلمه، خیر و صلاح خود را نمیدانند و نمیفهمند". با این حال، رویههای دولت آمریکا جهت متوقف کردن پروژه نورد استریم ۲ که برای آلمان خیلی مهم است، کاملا غلط هستند. این مساله مخصوصا در شرایطی که دولت بایدن برای مقابله با چالشهای اساسی خود نظیر مهار چین، به همکاری متحدان خود نظیر آلمان نیاز دارد، بیش از پیش از اهمیت برخوردار میشود. بایدن یک انتخاب دارد: "آیا باید او بر روسیه که اولویت کمتری برای آمریکا دارد تمرکز کند و یا باید حمایت متحدان آمریکا از این کشور را تضمین کند؟ به نظر میرسد که دولت بایدن در آستانه یک انتخاب اشتباه قرار دارد".
وابستگی کشورهای اروپایی به منابع انرژی روسیه، امری کاملا مهم است: کشورهای اتحادیه اروپا ۳۰ درصد از نفت خام، ۴۰ درصد از گاز طبیعی، و ۴۲ درصد از ذغال سنگ مورد نیازشان را از روسیه وارد میکنند. از این منظر باید گفت عملا بازار انرژی اروپا تا حد زیادی به روسیه وابسته است و این موضوع، مساله جدیدی نیست.
با این حال، دولت بایدن در مخالفت با پروژه نورد استریم ۲، بهانههای مختلفی را مطرح میکند. پروژه نورداستریم۲ با دورزدنِ اوکراین، میزان صادرات گاز روسیه به آلمان را دو برابر خواهد کرد که این مساله ۳ میلیارد دلار درآمدهای گازی روسیه را افزایش میدهد. از سویی، متحدان اروپاییِ آمریکا که در اروپای مرکزی واقع شدهاند، از ترس وابستگی بیش از حد اروپا به گاز روسیه و عدم اعتراض دولت آلمان به این مساله، عملا بر شدت انتقادهای خود از این خط لوله افزوده اند (این دسته از دولت ها، از خطوط لوله انتقال انرژی که از خاکشان میگذرد، کسب درآمد میکنند. احداث پروژه نورد استریم ۲ میتواند این درآمدها را تحت تاثیر قرار دهد).
از طرفی، کنگره آمریکا نیز عمیقا به دنبالِ تضعیف پروژه نورداستریم ۲ است. کنگره آمریکا سعی دارد تا شرکتهای بیمه و همچنین آن دسته از شرکتهایی که در ساخت پروژه نورد استریم ۲ نقش دارند را قویا تحریم کند. مخالفت جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا با پروژه نورد استریم ۲ تا حد زیادی یادآورِ مخالفتهای رونالدریگان رئیس جمهور سابق آمریکا با پروژه "خط لوله سیبری" است که اتحاد جماهیر شوروی و آلمان در دهه ۱۹۸۰ میلادی آن را ساختند.
به نظر میرسد که بایدن نیز نخواهد توانست همچون ریگان، جلوی پروژه انرژی میان دو طرف را بگیرد. پروژه نورد استریم ۲ تقریبا تا ۹۵ درصد تکمیل شده است. بیش از یک دهه است که آلمان در نادیده گرفتن اعتراضات دولت آمریکا و همچنین کشورهای اروپای مرکزی به این پروژه، کاملا منسجم و متحد عمل کرده است. آلمان که تا حد زیادی از انرژی هستهای فاصله گرفته، به شدت سعی دارد تا امنیت انرژی خود را تامین و به طور خاص، دسترسی اش به منابع انرژیِ کَم کربن را تضمین کند.
اینکه در برهه کنونی دولت آمریکا از دولت آلمان بخواهد تا اهداف و منافع ملی خود را فدا کند، تا حد زیادی غیرمنطقی و ریاکارانه خواهد بود. خودِ آمریکا هم در دوره بایدن قویا اولویتش در عرصه سیاست خارجی را بر حمایت از بازارها و منافع اقتصادی آمریکا در اقصی نقاط جهان قرار داده است. به هیچ وجه درست نیست که اساسا دولت هایِ آمریکا مایلند تا شرکا و متحدانشان، هزینههای سنگینی را پرداخت کنند و آنها خود هیچ انجام ندهند. این توقع علاوه بر اینکه زیاده خواهانه است، کاملا غیرمنطقی نیز به نظر میرسد و آمریکا را در میان متحدانش منزوی خواهد کرد.
جنجال سازیهای دولت بایدن علیه پروژه نورد استریم ۲ در شرایطی ابراز میشوند که دولت جدید آمریکا عمیقا از متحدان اروپایی خود میخواهد تا علیه چین متحد شوند. بلینکن در سفر اخیر خود جهت شرکت در نشست وزرای خارجه ناتو، به نوعی سعی کرد احیای اتحاد آمریکا و اروپا در مساله چین را نیز به نمایش بگذارد.
ایالات متحده آمریکا تلاشهای زیادی را انجام داده تا متحدانش را راضی کند که از فناوری ۵G چین و همچنین تجهیزات "شرکت هوآوی" استفاده نکنند. اتحادیه اروپا همچنین به جریان تحریمهای آمریکا علیه چین پیوسته است. انتقادهای گسترده دولت بایدن به انعقاد توافق تجاری میان چین و اتحادیه اروپا موجب شده تا قرارداد مذکور به تصویب نرسد. با این حال، تمامی اینها حاکی از این هستند که آمریکا در پیشبرد سیاستهای خود در برابر کشوری نظیر چین، خودخواهی میکند و به هیچ عنوان، منافع دوستان و متحدانش را در نظر نمیگیرد.
اگر آمریکا واقعا میخواهد متحدانش را نزدیک و وفادار به خود نگه دارد، باید به سهم خود هزینه بپردازد. این مساله نباید بدان معنا باشد که دیگر کشورها و دموکراسیها دقیقا همان رفتاری را انجام دهند که آمریکاییها مطلوب میدانند. در این راستا، دولت بایدن باید رویکرد خود را در مساله پروژه نورد استریم ۲، تا جای ممکن تعدیل کند و منافع آلمان را نیز در نظر گیرد. اگر آمریکا در مورد مسائل اینچنینی دست به مصالحه نزند، بدون تردید قادر نخواهد بود در مشکلات و چالشهای بزرگترش، حمایتِ دوستان و متحدانش را به خود جلب کند».