دواپس متدولوژیای است که بسیاری از مشکلات موجود درحوزه فناوری را مورد توجه قرار میدهد. بهجای واگذاری کارهای بیشمار به چندین تیم که با یک اپلیکیشن کار میکنند، با استفاده از متدولوژی دواپس تیمهای کوچک بخشهای کوچکتری از کار را از ابتدا (توسعه) تا پایان (عملیات)، پوشش میدهد و در این روش با تقسیم مسوولیت کامل کل فرایند، کیفیت افزایش مییابد.
دنیای امروز با فناوری هدایت میشود. در صنایع گوناگون، شرکتهای تکنولوژیمحور درحال تبدیل شدن به شرکتهای پیشرو هستند، حتی اگر بر حسب اتفاق به فروش یا فعالیت در اموری غیر از فناوری مشغول باشند. تحولآفرینانی مانند نتفلیکس، آمازون و تسلا راهگشا بودهاند و کسانی که زود فرصتها را تشخیص دادند، حتی اگر بدون پیشبینی، جریانهای درآمدی جدیدی را هم ایجاد کرده باشند، با گسترش سطح تجربه آنالوگ خود تا حد دیجیتال، به موفقیت رسیدهاند.
به گزارش دنیای اقتصاد به نقل از Forbes، شاید شفاف بهنظر برسد، ولی کلید موضوع این است گه اگرچه تحول دیجیتال توسط فناوری توانمند میشود، ولی باید در چارچوب استراتژیهای وسیع کسبوکار هدایت شود. تصمیمهایی که امروز درباره فناوری گرفته میشود بر توانایی شرکت برای تمرکز بر تقاضای بازار و پرهیز از کاستیهای داروینیسم دیجیتال تاثیر دارد. اما تحول دیجیتال تلاش عظیمی است که لازمه آن بازسازی بخش فناوری اطلاعات و ایجاد اپلیکیشنهای جدیدی است که برای بهبود مستمر ارائه خدمات، دادهها را گردآوری کند؛ یعنی ایجاد سختافزارهای بنیادین که اپلیکیشنها بر روی آن ساخته شوند و از طریق فناوری دیجیتال ایجاد ارزش کند.
این رویداد یکشبه رخ نخواهد داد. بیشتر شرکتها با رویکرد سعی و خطا (تکرار) آغاز کردهاند، ولی مهم این است که نتیجه کلی در ذهن باشد. باید به تناسب بخشی از فناوری اطلاعات که امروز ساخته میشود، به فناوری اطلاعات پیشرفته در آینده توجه شود. در هر حال، فناوریهایی که بهکار گرفته میشود و ارتباط آنها با یکدیگر بر انعطافپذیری آینده کسبوکار تاثیر میگذارد.
پیش از این، صرفنظر از بودجه کل و سرمایهگذاریهای سازمانی، بخش فناوری اطلاعات درباره فناوری تصمیم میگرفت. در این مدل، برای درک فناوری نیازی به رهبران کسبوکار نبود. برای دریافت دیدگاههای کارشناسی، اینگونه تصمیمگیریها بهسادگی به بخش فناوری اطلاعات واگذار میشد.
اینگونه بخش فناوری اطلاعات متفاوت، ابزارهای حمایتی را برای افزایش کارآیی کارکنان فراهم میساخت و استقرار و راهاندازی سیستمهای حسابداری و بهروزرسانی و رفع عیب لپتاپهای همکاران را انجام میداد. اگرچه زمان زیادی نگذشته، ولی ما از آن دوران تاکنون تفاوتهای بسیاری را شاهد بودهایم.
ولی بخش پیشرفته فناوری اطلاعات، یکی از مراکز ایجاد ارزش است و همچنین نقشی استراتژیک در سازمان دارد. این بخش از معماران و مهندسان نرمافزار بسیار شایستهای تشکیلشده که اپلیکیشنها را توسعه میدهند و از آنها نگهداری میکنند. اپلیکیشنهایی که به مزیت رقابتی سازمان تبدیل میشوند. این بخش، گفتگو درباره فناوری را به سطح رهبری سازمان و جلسات هیاتمدیره هدایت کرده است.
تصمیمگیریها با همکاری نزدیک با بخش فناوری اطلاعات انجام میشود و بسیار مهمتر از آن هستند که تنها در چند اسلاید پاورپوینت بسیار ساده و قابل درک خلاصه شوند. برای درک پیچیدگیها باید از تجربه و زمینه قبلی برخوردار بود و برای این منظور لازم است که رهبران سازمان فناوری را درک کنند.
نیروهای محرکی که در پس تحول دیجیتال قرار دارند، مانند دواپس (توسعه عملیات یا دواپس (Devops) مخفف «توسعه نرمافزار Development» و «عملیات فناوری اطلاعات Operations» است.) و فناوریهای رایانش ابری که برای محیط سختافزاری یا نرمافزاری ویژهای که طراحی شده، انقلابی در فناوری اطلاعات ایجاد کردهاند؛ و بهعنوان زیربنای اپلیکیشنهای پیشرفته داخلی و برونسازمانی مورد استفاده مشتریان بهشمار میروند و استفاده درست یا نادرست از آنها میزان سرعت سازگاری شرکت با بازار را تعیین میکند.
دواپس متدولوژیای است که بسیاری از مشکلات موجود درحوزه فناوری را مورد توجه قرار میدهد. بهجای واگذاری کارهای بیشمار به چندین تیم که با یک اپلیکیشن کار میکنند، با استفاده از متدولوژی دواپس تیمهای کوچک بخشهای کوچکتری از کار را از ابتدا (توسعه) تا پایان (عملیات)، پوشش میدهد و در این روش با تقسیم مسوولیت کامل کل فرایند، کیفیت افزایش مییابد.
اتخاذ رویکرد دواپس آسان نیست و مستلزم اجرای فناوریهای جدید و تغییر فرهنگ است. اجرای این رویکرد به تعهد کامل رهبری سازمان نیاز دارد. باید مسائل کنونی، نحوه رسیدگی دواپس به آنها و نتایج احتمالی درک شود، سپس نوبت به فناوریهای متن باز و رایانش ابری میرسد.
اگرچه فناوریهای متنباز مدتی وجود داشته، اما بهتازگی جنبشی را تجربه کرده که به تغییر پارادایمی با پیامدهای عظیم منجر شده است. بخش سنتی فناوری اطلاعات وابستگی زیادی به فروشندگان شرکتهای بزرگ دارد که راهحلهایی کلی را ارائه میدهند. اگرچه اینگونه راهکارها برای پذیرش مناسبند، ولی سبب تعصب و انحصار میشوند. منظور از تعصب این است که راهکارهای مذکور فقط با فناوریهای خاص سازگارند که توانایی برای نوآوری را محدود میکنند.
اگر انتظار داشتید بیآنکه تحتتاثیر سرعت فناوری قرار بگیرید، صرفا بر مهارتهای کسبوکارتان تکیه کنید، متاسفانه این انتظار پابرجا نخواهد ماند. فناوری بسیاری از حرفهها را مختل و آنها را مجبور کرده که سازگار شوند. اگرچه معلوم نیست که این موضوع در مورد مدیریت صدق کند. جنبه مثبت این است که به فناوری و دستاوردهای تحول دیجیتال عادت خواهید کرد.