محمد صادق جوادی حصار گفت: اصولگرایان هنوز در همان بازی ستارگان باقی ماندهاند یعنی میگویند کسی که گل میزند و میدرخشد از فلان تیم یا تیم ما باشد از جریان اصولگرا و راست باشد. این بازی کار را به جایی رسانده که الان میگوییم مشکلات کشور باید حل شود، اما آنها میگویند مشکلات کشور حل شود، اما به دست ما حل شود. دیگری میگوید حل شود، اما توسط تیم ما حل شود.
یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اینکه اگر فضای مذاکراتی رخ دهد به نفع جریان اصلاح طلب است آدرس اشتباه دادن اصولگرایان است.
«محمد صادق جوادی حصار» در گفتگو با سایت «نواندیش» درباره تلاش جریان اصولگرایی برای پیروزی در انتخابات و نگرانی آنها از فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان به دلیل ایجاد شدن فضای مذاکراتی گفت: «ابتدا اینکه به نظر من عدهای که در مورد دولت آقای روحانی شکست و پیروزی آن را به حساب اصلاحطلبان میگذارند به نوعی در حال آدرس اشتباهی رفتن هستند، چون همگان میدانند این دولت به عنوان دولت اعتدالی از ظرفیت اصلاح طلبان استفاده کرد، اما در زمین اصلاحطلبان بازی نکرد بلکه برای خودش زمین دیگری تعریف کرد و بیشتر در زمینی بازی کرد که اصولگرایان طراحی کرده بودند و به بیانی به او فشار آورده بودند که در آن زمین بازی کند.»
عضو حزب اعتمادملی افزود: در بهترین وضعیت باید گفت در یک اتوبان دو طرفه روی خط سفید حرکت میکرد و تلاش میکرد هر دو طرف را برای خود نگه دارد و بیشتر اوقات نیز به سمت جناح راست متمایل بود تا جریان چپ. به این دلیل که قدرت فائقه در کشور متمایل به جریانات راست است و این دولت هم چارهای نداشته جز اینکه خود را با جریان راست که قدرت برتر کشور است متوازن و هماهنگ کند.
این چهره سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: از این رو اینکه اگر فضای مذاکراتی رخ دهد به نفع جریان اصلاح طلب است آدرس اشتباه دادن اصولگرایان است. در واقع اگر این گشایشها رخ دهد به نفع مردم است و اگر مردم دلگرم شوند به عرصه برگردند و در انتخابات شرکت کنند آن زمان است که مردم اگر بخواهند انتخاب کنند سابقه سیاسی نشان داده که توده و عمده مردم جامعه تمایلاتشان مطالباتشان با مطالبات جریان اصلاح طلبی نزدیکتر است.
او عنوان کرد: در واقع نگرانی اصولگرایان بیشتر از این باب است که اگر برجام به نتیجه برسد و گشایشهای برجامی آغاز شود ممکن است دلگرمی مردم و بازگشت آنها به عرصه و صندوقهای رأی را به دنبال داشته باشد. در واقع تلاش اصولگرایان در این راستا است که این ممکن را ناممکن کنند و کاری کنند که حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری این اتفاق رخ ندهد و در انتخابات ریاست جمهوری رقیب ضعیفتری داشته باشند.
جوادی حصار یادآور شد: بنده بارها این مثال را مطرح کردم مبنی بر اینکه نهادهای کشور به عنوان مثال ۳ قوه و نهادهای فراقوهای کننده نیروهای نظامی، انتظامی و جریانهای معنوی، اگر بخواهیم نقششان را به عنوان هم پوشاننده در نظر بگیریم که میخواهند همه چیز را بسیج کرده و رو به جلو حرکت کنند به جای سامان بخشی و هدایتگری تبدیل به وضعیت امتیازگیری از یکدیگر شدهاند.
این عضو حزب اعتماد ملی بیان کرد: دقیقا این نهادها به جای اینکه یک نقش خشک کننده کنار زمین بازی را داشته باشند و به نیروهای داخل زمین نظم ببخشند و بر آنها رهبری کنند خودشان وارد میدان بازی میشوند با همان نیرویی که باید مورد حمایتشان باشد کشتی میگیرد و بازی میکند و به آن گل میزند و در نهایت از آن امتیاز میگیرد.
این چهره سیاسی اصلاح طلب عنوان کرد: به بیانی دیگر در حقیقت خودشان با هم دیگر در زمین کشور بازی میکنند و نیروهای یکدیگر را حذف میکنند تا یکی به چشم نیاید اگر بازی فوتبال را در نظر بگیریم سی سال قبل در کشورهای آسیایی و اروپایی این سنت رایج بود که یک ستاره در زمین داشته باشند و همه به آن ستاره پاس بدهند تا آن گُل بزند، اما الان مهم این است که تیم گل بزند.
او اشاره کرد: براین اساس اصولگرایان هنوز در همان بازی ستارگان باقی ماندهاند یعنی میگویند کسی که گل میزند و میدرخشد از فلان تیم یا تیم ما باشد از جریان اصولگرا و راست باشد. این بازی کار را به جایی رسانده که الان میگوییم مشکلات کشور باید حل شود، اما آنها میگویند مشکلات کشور حل شود، اما به دست ما حل شود. دیگری میگوید حل شود، اما توسط تیم ما حل شود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که آیا اصولگرایان در حوزه سیاست خارجی کارنامه درخشانی دارند که بگوییم قابلیت حل مشکلات در حوزه سیاست خارجی را دارند؟ تاکید کرد: بنده این قابلیت را برای یک جریان تعریف نمیکنم این قابلیت را برای کشور تعریف میکنم کشور این قابلیت را دارد که مشکلاتش را هم با منطقه و هم با دنیا حل کند. در واقع به تعبیری ما باید بازیکنان ضعیف را زمین بازی بیرون بکشیم و بازیگرانی را که میتوانند به تمام ظرفیتها فکر کنند وارد میدان کنیم.
او اضافه کرد: این ظرفیتسازی از عهده کسانی برمی آید که این نگاه جامع و کامل را نسبت به ظرفیتهای کشور داشته باشند حال این نگاه در حوزه رهبری شکل میگیرد رهبری باید این کار را انجام دهد یا در حوزه ریاست جمهوری شکل میگیرد ریاست جمهوری باید این کار را انجام دهد یا در جریانهای معنوی و معنویت ساز و یا هماهنگ کننده کشور فارغ از ریاست جمهوری و قوه قضاییه و مقننه شکل میگیرد اینها بیایند این کار را انجام دهند.
جوادی حصار تاکید کرد: در حال حاضر متاسفانه یک اتفاقی رخ داده که بازی را از اصل رها کردند و در قرون بازی میکنند اینکه چه کسی کشور را از مهلکه نجات دهد برایشان مهم است مهم نیست که کشور چگونه از این مشکلات رهایی پیدا کند اصولگرایان میگویند اگر ما برویم و برنده شویم میتوانیم قدرت و ثروت و شوکت خودمان را در کشور تضمین کنیم و یا دیگری هم همین را میگوید.
او اظهار کرد: از نظر من مسئله ایران و جهان کاملا قابل حل است و تمام ظرفیتها نشان میدهد که ما هیچ مشکلی برای حل این موضوع نداشتیم دوره اول حسن روحانی یک برگ روشن شفاف و قابل دفاع است که میتوانیم به استناد آن دوره در مورد تواناییهای کشور و نظام و حتی دولت قضاوت کنیم، اما در همانجا هم مشاهده شد که عدهای فرش را از زیر پای یکدیگر کشیدند و گفتند اگر قرار یک قهرمان جلوه کند چرا ما نباشیم چرا حسن روحانی و یا دولت ائتلافی اصلاح طلبان با روحانی باشد؟! چرا اصلا نظامیها روی کار نیایند؟! چرا نگوییم نظامیهایی که توانستند جنگ را مدیریت کنند اقتصاد و کشور را مدیریت کنند؟! پس ما هم باید ظرفیت خود را نشان دهیم.
این چهره سیاسی گفت: متاسفانه این خرده فرهنگها در مدیریت کشور وجود دارد و ما برای رفع این بحرانها قبل از این که بگوییم آقای روحانی موفق میشود یا مخالفان روحانی، باید به این قضیه نگاه کنیم که پای میز مذاکرات، جمهوری اسلامی ایران موفق میشود یا نمیشود. اگر این گونه به قضیه نگاه کردیم فرقی نمیکند که به تعبیری چه کسی گُل میزند یا پنالتی میزند. ممکن است یک پنالتی زن ماهر برود پشت توپ تا پنالتی را بزند، اما اینکه سند را به نام فرد خاصی بزنیم که همیشه آن فرد پنالتی بزند منطقی نیست.
عضو حزب اعتمادملی تاکید کرد: در مجموع اینها دغدغههای است که ما به عنوان تحلیلگر مسائل جاری کشور داریم، اما نهایتش این است که آن مدیران تصمیم گیری و تصمیم ساز هستند که در لحظات بحرانی باید مسلط و معتمد به نفس خودشان و متکی به آرای ملی پای میز مذاکره سخن بگویند و گفتگو کنند در واقع نباید روحیه آنها را تضعیف کنیم که وقتی پای میز مذاکره گفتگو میکنند دست و دلشان بلرزد مبنی بر اینکه کاری که میکنند مورد حمایت مردم است یا نیست. آنها باید قوت قلب داشته باشند تا پای میز مذاکره، کارشان را انجام دهند.