علی خودسیانی نویسنده و کارگردان تلویزیون میگوید: به اینجا رسیده ایم که سازندگان فقط کار را میسازند تا پولشان را بگیرند و مهم نیست کار چگونه از آب درآمده است. متاسفانه الان اغلب سازندگان سریالهای تلویزیون تبدیل به مرده شور شده اند که برایشان مهم نیست، مردهها به بهشت میروند یا جهنم؛ میگویند کار خودمان را انجام میدهیم.
«شبهای رمضان هر شبکه را که برای تماشای سریال باز میکنی مثلث عشقی، احضار روح، شخصیتهای فضول و آدمهای بددهن را میبینی که همه به هم دروغ میگویند و با هم دشمن اند! اگر این سریالها آینهی تمام نمای جامعه است، خب ما خیلی افتضاحیم! اصلا به فرض که اینگونه باشد؛ تلویزیون یا رسانه، رمان یا ادبیات این که چه هست را نباید نشان دهد، این که چه باید باشد را باید نشان دهد.»
ایسنا در ادامه نوشت: جملات بالا بخشی از گفتههای علی خودسیانی ـ نویسنده و کارگردان تلویزیون ـ است که در نقد سریالهای ماه رمضان عنوان شده است.
او که تجربه همکاری با کارگردانهایی مثل حسن فتحی، بیژن بیرنگ، شاپور قریب، داریوش فرهنگ و محمد رحمانیان را در مقام نویسنده مجموعههای تلویزیونی دارد، درباره خروجی سریالهای رمضان ۱۴۰۰، معتقد است که این سریالها نسبت به سالهای گذشته از سطح کیفی نازلی برخوردارند.
خودسیانی ادامه میدهد: یک زمان ما شکایت میکردیم که چرا مخاطبان تلویزیونِ ما به سمت سریالهای ترکیهای ترغیب میشوند، سریالهایی که بدآموزی دارند و بحث خیانت و روابط چند جانبه در آنها رواج دارد. بعد به جای اینکه برویم سریالهای جذابتر بسازیم، عملا سوژهها و موقعیتهای سریالهای ترکیهای و به مراتب بدتر از آن را به مخاطب دادیم. در هر سریالی که میبینیم، همه به هم دروغ میگویند و با هم دشمن هستند.
این نویسنده تصریح میکند: مخاطب در شبهای مناسبتی، تلویزیون را که باز میکند، در هر شبکه یک مثلث عشقی میبیند. طرف مرده است و بقیه دنبال جنازه میدوند. بعد یک دفعه در یک قسمت به دنبال این هستند که با آن روح حرف بزنند. بدتر از آن، آن روح ارزش نگاه کردن ندارد! اغلب شخصیتها غیرجذاب هستند، آدمهای مسن بد دهن و بی تربیت! همه شخصیتها فضول! ما واقعا چه میسازیم؟! به جای اینکه حداقل یکسری بازیگر درست و حسابی در این ایام ببینیم که شخصیتهای درستی را ایفا میکنند.
او در همین زمینه با اشاره به خروجی نه چندان باورپذیر سریال «یاور»، با اعتقاد بر اینکه سعید مطلبی (نویسنده یاور) از نویسندگان قَدَر تلویزیون است، در عین حال خاطرنشان میکند: آقای مطلبی قبل از انقلاب فیلمنامه مینوشتند، بعد از انقلاب هم با اسمهای مستعار مینوشتند و بعد دوباره کارهایی مثل «ستایش» را چندین سال نوشتند. ایشان نویسندهای نیست که دیالوگ نشناسد. جای تعجب است اغلب دیاگوگها در این سریال شعاری است. کاراکترها به جای دیالوگ، شعار میگویند. اگر دههی ۶۰ این سریال را میساختند مردم میگفتند انقدر شعار ندهید. نمیدانم حالا چرا به اینجا رسیده ایم؟
خودسیانی با اشاره به محتوای سریال رمضانی «احضار» و سطح کیفی آن در گونه ماورا و معرفتی، اظهار میکند: کسانی که در صدر نشسته اند، مثل مدیران، تاثیرگذارند. آن زمان که ساخت چنین سریالهایی آغاز شد، خیلیها نسبت به ساخت چنین سریالهایی (گونه ماورا) اعتراض میکردند. همین حالا هم سازندگان «احضار» دست و پا شکسته جلو آمده اند و دغدغه توجیه کردن دارند؛ اینکه برای مثال توضیح بدهند احضار روح شرعا درست است یا نه. احساسم این است که عوامل و مدیران رسانه با ترس و لرز جلو آمده اند تا مبادا کسی اعتراض کند. به همین دلیل مدام باید توجیه کنند؛ بنابراین در کار هم به جای اینکه نمایش ببینیم آدمها را میبینیم که فقط رفتارهایشان را توجیه میکنند.
این فیلمنامه نویس با بیان اینکه ضعف فیلمنامه را در مجموعههای تلویزیونی قبول ندارد، در این زمینه تصریح میکند: هیچ کدام از فیلمنامه نویس ها، نویسندگان تازه به دوران رسیدهای نیستند. حداقل اگر نویسنده ها، تازه کار باشند، کارگردان و تهیه کننده سریالها افراد قَدَری هستند که سالهای سال، تجربه پشت کار بوده است. اما نمیدانم این چه اتفاقی است که میافتد؟ این سریالها را مخاطب وقتی میبیند، احساس بلاتکلیفی میکند.
او علت اصلی نزول کیفیت سریالهای رمضان را متوجه مدیران رسانه میداند و میگوید: نه نویسنده و نه کارگردان و تهیه کننده در خروجی کار مقصر نیستند. اینها مجبورند هر چه که مدیران میگویند را دیکته کنند. من همین حالا نگارش فیلمنامهای را در دست دارم، آنقدر نظر میدهند که آدم میگوید فقط کار تمام شود و مهم نیست خروجی چه باشد.
نویسنده سریال «مرز خوشبختی» یادآور میشود: انگار مسئولان تلویزیون نمیدانند این مناسبتها چه زمانی است. دو ـ سه ماه مانده به ایام رمضان کار را به سازندگان نورچشمی میدهند که از پس کار هم برنمی آیند. در حالی که اطمینان دارم چندین طرح فوق العاده مناسبتی پشت درهای سازمان صداوسیما مانده اند. آخر هم اعلام میشود، ۸۰ درصد رضایتمندی داشته ایم؛ نمیدانم چگونه این میزان رضایتمندی را محاسبه میکنند.
خودسیانی سپس در نقد مجموعه «احضار» به کارگردانی علیرضا افخمی چنین مطرح میکند: آقای افخمی سالها پیش در سازمان صداوسیما به عنوان ناظر کیفی حضور داشتند و همزمان هم کار میکردند. متنهایی هم که آن موقع نوشته میشد، کمی جسورانهتر بود. اما مجموعه «احضار» به نظر میرسد دست و پا شکسته جلو رفته است، وگرنه ایشان کارگردان باتجربهای هستند و فردی که ۲۰ سال ناظر کیفی باشد و سالهای سال کار مناسبتی برای تلویزیون تولید کند، فیلمنامه خوب را میشناسد، به خوبی هم تشخیص میدهد که فیلمنامه خوب یا بد چه ویژگیهایی دارد. به نظر میرسد همین طوری گفته شده است که کار تولید شود و فرصتی هم نبوده که فیلمنامه بازنویسی شود.
نویسنده سریالهای «نوعی دیگر» و «دنیای شیرین دریا» (به کارگردانی بهروز بقایی در دهه ۷۰) تصریح میکند: به اینجا رسیده ایم که سازندگان فقط کار را میسازند تا پولشان را بگیرند و مهم نیست کار چگونه از آب درآمده است. متاسفانه الان اغلب سازندگان سریالهای تلویزیون تبدیل به مرده شور شده اند که برایشان مهم نیست، مردهها به بهشت میروند یا جهنم؛ میگویند کار خودمان را انجام میدهیم. ما سریالمان را میسازیم و پولمان را میگیریم اینکه مخاطب راضی باشد یا نه مهم نیست. چرا؟ چون خیالشان راحت است که دوباره سال آینده همین بازار را دارند. سالی یک سریال هم بسازند مخارج همهی زندگی و سفر و ... را هم درمی آورند. مخاطب اهمیت چندانی ندارد.
علی خودسیانی در پایان با بیان اینکه رمضان امسال تلویزیون دریغ از هر سال دیگر به ساخت چنین سریالهایی اقدام کرده است، عنوان میکند: من اگر به جای رئیس سازمان صداوسیما بودم، گروه فیلم و سریال را یا یک خانه تکانی اساسی میکردم و افراد جدید میآوردم و یا اینکه کلا این بخش را تعطیل میکردم. اگر یک هزارم هزینههایی که برای ساخت این سریالها صرف میشود را حداقل صرف دوبله سریالهای خوب و به درد بخور کنند، وضعیت بهتر خواهد بود. الان تمام شبکههای خارجی مملو از سریالهای عجیب و غریب و جذاب است. اینجا هم که کپی رایت ندارد، حداقل ۱۰ سریال به درد بخور در تلویزیون میبینیم.