فراروـ قسمت دهم سریال گیسو به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی هومن کبیری روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«پگاه از رضا میخواهد برای برگشتن سهیل به خانه کاری کند و اجازه ندهد رابطه او با کتی صمیمی شود. از طرفی پیمان و سهیل نیز برای خارج کردن پولها از بانک با مشکل مواجه میشوند و...»
رضا بعد از خلاص شدن از چنگ گروگانگیرها بلافاصله به مرکز پلیس مبازه با مفاسد اقتصادی احضار میشود. رضا برای پلیس تعریف میکند که چه بر سرش آمده است؛ اما درباره پدرش و محل مخفی شدن او پیش پلیس هم مثل زمانی که گروگان گرفته شده بود، سکوت میکند. پلیس، اما باز هم از او درخواست میکند که از پدرش بخواهد خودش را معرفی و با پلیس همکاری کند. رضا سری هم به پدرش میزند. او قبل از اینکه آزاد شود، از گروگانگیرها شنید که گیسو به دستور پدرش به قتل رسیده است. فکر این موضوع رضا را راحت نمیگذارد تا اینکه از زبان پدرش میشنود این موضوع واقعیت ندارد.
ماجرای لوسی هم کماکان ادامه دارد. او به کمک پگاه دنبال ردی از پدر و مادرش میگردد که طبق آخرین سرنخ پدرش مرده است و از مادرش نیز خبری نیست. سهیل و پیمان هم بعد از چند روز وقفه کار بیرون کشیدن پول از حسابها را از سر میگیرند و با دردسرهای جدیدی هم مواجه میشوند. آنها مجبور میشوند یکی از این صاحب حسابهای معتاد را از نکبت و کثیفی بیرون بکشند تا به بانک بیاید و امضا کند که حساب تخلیه شود.
ماجرای کلیپ تبلیغاتی از ابتدا خوب پیش نرفت و هنوز هم قابل درک نیست. رضا، سهیل و پیمان به هیچوجه شبیه کسانی که توانایی ساخت و ایدهپردازی برای کلیپ تبلیغاتی را دارند، نیستند و هربار هم وقتی صحبت کار شده است، به سادهانگارانهترین شکل ممکن کنار هم نشستهاند، پیمان خوشمزگی کرده است و مثلاً ایدهای مطرح کرده است و رضا و سهیل هم سر تکان دادهاند. وقتی ایدهای قرار است تا این حد دمدستی پیش برود، اصلاً چه لزومی دارد که مطرح شود؟
سریال گیسو گویی خودش هم خودش را جدی نمیگیرد و دست میاندازد. وسط گروگانگیری، تهدید، قتل و... درگیریهای احساسی نازی، کتی و دیگران هیچ محلی از اعراب ندارد و رضا و سهیل آنقدر بد شخصیتپردازی شدهاند که نه افتادنشان در این دامهای احساسی منطقی است و نه نیفتادنشان. در این میان پگاه تنها کسی است که ویژگیهای یک شخصیت را در خود دارد؛ اما این ویژگیها و شخصیت او هم کمکی به پیشبرد کنش نمیکند. در سریال گیسو عملاً کشمکشی وجود ندارد. پلیس معلوم نیست دنبال کیست. رضا و حاج یونس هم معلوم نیست از دست چه کسی میگریزند و بدون اینکه داستان پیش برود، هر هفته فقط قسمتی به قسمتهای سریال اضافه میشود.