همزمان با پیدا شدن جسد مرد میانسال در چاله آسانسور ساختمان در حال ساخت، شریک وی بهعنوان تنها مظنون این پرونده بازداشت شد.
بهگزارش ایران، ظهر چهارشنبه گذشته پسر جوانی به کلانتری ۱۲۵ یوسف آباد رفت و از ناپدید شدن پدرش خبر داد. وی گفت: پدرم مدتی است که با مرد میانسالی به نام سعید در حال ساخت یک ساختمان بود. ساعت ۳ بامداد چهارشنبه برای سرکشی به ساختمان نیمه ساز و صحبت با شریکش خانه را ترک کرد. او با تاکسی اینترنتی به محل کارش رفت، اما دیگر برنگشت هرچه با تلفن همراهش تماس گرفتیم جواب نداد. برای اطلاع از وضعیت پدرم به همان ساختمان نیمه ساز رفتم، اما شریکش مدعی است که پدرم اصلاً به آنجا نیامده است.
بهدنبال گزارش ناپدید شدن مرد ۵۰ ساله به نام هرمز تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. در ادامه بررسیها از خانواده هرمز، مشخص شد مرد میانسال برای سرمایهگذاری در این ساخت و ساز خانهاش را فروخته بود، اما با شریکش سعید به اختلاف مالی خورده و در این گیر و دار سعید برگه مبایعه نامهای که بین آنها نوشته شده را برداشته و به هرمز نداده است. اختلاف مالی و ندادن برگه مبایعه نامه باعث اختلاف بیشتر بین دو شریک شده بود.
در حالی که تحقیقات برای یافتن هرمز ادامه داشت، ساعت ۲ بعد از ظهر جمعه ۱۷ اردیبهشت و دو روز پس از ناپدید شدن مرد میانسال، گزارش کشف جسد وی در چاله آسانسور ساختمان نیمه کاره به پلیس اعلام شد.
با اعلام این خبر، تحقیقات به دستور بازپرس حبیبالله صادقی ادامه یافت. با حضور تیم جنایی در محل آنها با جسد مرد میانسال در حالی مواجه شدند که یک لنگه کفش به پا نداشت.
با پیدا شدن جسد دو فرضیه از سوی بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت مطرح شد. نخست اینکه مرد میانسال از طبقات بالا به پایین هل داده شده و همین مسأله مرگش را رقم زده باشد. دومین فرضیه وقوع قتل در محلی دیگر و انتقال جسد به آن محل بود. متخصصان پزشکی قانونی نیز زمان مرگ را حدود دو روز قبل اعلام کردند.
جسد هرمز به دستور بازپرس جنایی برای مشخص شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. از سویی باتوجه به اینکه هرمز با شریکش اختلاف داشت و جسد نیز داخل ساختمان پیدا شده بود شریکش بهعنوان تنها مظنون این پرونده جنایت بازداشت شد. این در حالی است که مرد میانسال خود را بیگناه میداند، اما باتوجه به مدارک موجود، بازپرس جنایی دستور انتقال او به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت و تحقیقات برای رازگشایی از قتل هرمز را صادر کرد.
با هرمز اختلاف مالی داشتی؟
نه. ما اصلاً شریک نبودیم که بخواهیم اختلاف داشته باشیم. او نگهبان ساختمان بود.
یعنی از شما حقوق میگرفت؟
نه او ۱۰۰ میلیون تومان پول سرمایهگذاری کرده بود.
چطور با هرمز آشنا شدی؟
دو سال قبل با یکی از دوستانم به خانه هرمز رفتیم و آنجا با او آشنا شدم. هرمز گفت بیکار است و وضعیت خوبی ندارد پیشنهاد دادم که در این کار بیاید.
چه کسی جسد را پیدا کرد؟
من پیدا کردم. با پیمانکار تصمیم گرفتیم ساختمان را بگردیم. به ذهنم رسید تنها جایی که امکان داشت هرمز افتاده باشد و کسی او را پیدا نکند چاله آسانسور است. اول از بالا چراغ قوه انداختیم چیزی ندیدیم. برای اطمینان پایین رفتیم که با جسد هرمز مواجه شدیم.
از کی متوجه ناپدید شدن هرمز شدی؟
چهارشنبه ظهر بود که پسرش بهدنبال او آمد. میگفت سوار برخودروی اینترنتی خانه را به مقصد ساختمان ترک کرده، اما از او خبری ندارند. به او گفتم منم هر چی زنگ میزنم تلفن مرا هم جواب نمیدهد. حتی از پسر هرمز خواستم که به سراغ راننده برود و از او سؤال کند. ظاهراً هم به سراغ راننده خودروی اینترنتی رفته بودند و او هم گفته بود هرمز را مقابل ساختمان پیاده کرده است.
شما که در ساختمان بودی چطور او را ندیدی یا زنگ تلفنش را نمیشنیدی؟
چاله آسانسور در قسمت شمال ساختمان است و ما در حال گودبرداری در قسمت شرقی ساختمان بودیم. برای همین صدا را نمیشنیدیم.