رستم قاسمی گفت: امروز شرایط مردم خوب نیست و همانطور که گفتم مردم دغدغه اقتصادی دارند و به نظرم اگر کسی بتواند برنامههایی در این زمینه ارائه کند، برای مردم خیلی مهم نیست که آن فرد نظامی است یا غیر نظامی. معتقدم مردم دنبال برنامه کاندیداها و کارنامه گذشته آنها هستند و داشتن برنامه به تنهایی کافی نیست؛ چرا که تهیه آن کار پیچیدهای نیست و بسیاری میتوانند بهترین برنامهها را تهیه کنند.
رستم قاسمی به عنوان یکی از نظامیانی که برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرده معتقد است که برای مردم خیلی مهم نیست که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نظامی باشند یا غیر نظامی، بلکه آنچه برای مردم مهم است برنامه کاندیداها و کارنامه گذشته آنهاست؛ با این وجود او تاکید دارد که مشکل کشور اصلاً برنامه نیست؛ چراکه سند چشم انداز و برنامههای توسعه چند ساله وجود دارد و این برنامهها نیز توسط متخصصین نوشته شده اند.
به گزارش ایسنا، او معتقد است که مشکل امروز کشور اجرای برنامههاست و اگر مردم فردی را از میان کاندیداها ببینند که سوابق و کارنامه موفقی در حوزه اجرایی کشور داشته باشند، پای صندوقهای رای حاضر میشوند.
قاسمی که همچنان در یکی از نیروهای سپاه سمت دارد، میگوید که تاکنون چندین مرتبه استعفا داده، اما سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه هنوز با این درخواست او موافقت نکرده است.
متن کامل این گفتگو را در زیر میخوانید:
چرا وارد عرصه کاندیداتوری شدید؟
باید برای پاسخ به این پرسش به کارنامه خودم اشاره کنم؛ من با کارنامه و برنامهای که برای اداره کشور دارم به این جمع بندی رسیدم که امروز اصلیترین مشکل کشور، اقتصادی است. با این نگاه آمده ام که مشکل اقتصادی کشور را حل کنم. معتقدم موضوعات دیگر از جمله مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در کشور مهم هستند، اما همه آنهادر گرو وضعیت اقتصادی کشور است؛ کسی میتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند که خودش فرمان قوه مجریه را در دست داشته باشد و اقتصاد، رونق، اشتغال، صنعت و معدن و هر آنچه که در پیشرفت کشور میتواند تاثیر داشته باشد را بخوبی بشناسد.
معتقدم این تجربه را در همه حوزهها دارم؛ برخی افراد هستند ممکن است در برخی زمینهها مثلا صنعت، انرژی یا حملونقل تجربیاتی داشته باشند، اما من به دلیل مسئولیتهایم در دوران بعد از جنگ، تقریباً در همه حوزهها تجربه دارم و کارنامهام نیز مشخص است. در کنار این تجربیات، برنامهای در حوزههای اقتصادی دارم تا بتوانیم کشور را از تنگنای موجود نجات دهیم.
من در حوزه رونق اقتصاد تجربیاتی طولانی دارم؛ همچنین در حوزه مسکن، صنعت، معدن، انرژی و حتی کشاورزی تجربه طولانی از دوران بعد از جنگ دارم و در این حوزهها فعالیت داشتم و ابرطرحهای کشور را اجرا کردهام. همچنین در دورهای که کشور در سختترین شرایط بود، مسئولیت وزارت نفت را بر عهده داشتم و این صنعت را اداره کردم و اگر از کارکنان نفتی کشور درباره عملکرد من پرسیده شود، آنها خواهند گفت که از کدام وزیر بعد از پیروزی انقلاب رضایت بیشتری دارند.
من در حوزههای بینالمللی نیز دارای تجربیاتی هستم؛ در دوره وزارت نفت با داشتن مسئولیت ریاست اوپک، با روسای اکثر کشورهای برزگ دنیا ملاقات داشتهام و این ملاقاتها نیز نتایج خوبی به همراه داشته است؛ مذاکراتی که بسیاری از آنها به نتیجه رسید؛ برای نمونه وقتی از ترکمنستان گاز وارد میکردیم، در مقطعی که برای جابجایی پول با مشکلاتی مواجه بودیم؛ در سفری که به ترکمنستان داشتم با رئیس جمهوری این کشور ملاقات کردم؛ در این دیدار بستهای پیشنهادی ارائه کردم که به جای دادن پول، به آنها کالا بدهیم؛ وی همان لحظه جلسهای با حضور من و وزرای کابینه تشکیل داد و من در آنجا ماندم تا این توافق را نهایی و برخی نیازمندیهای این کشور در حوزه صنعت را برطرف کردیم؛ با اجرای این توافق دو اقدام بطور همزمان انجام شد؛ نخست اینکه ما صنعت کشور را فعال کردیم و در ثانی مشکلات خود را با ترکمنستان برطرف نمودیم؛ این درحالیست که بر اساس حکمی که اخیراً توسط دادگاهی بینالمللی صادر شده، ما باید به این کشور پول بدهیم.
تاکنون چندین مرتبه به برنامههای اقتصادی خود برای دولت سیزدهم اشاره کردهاید، اما حرفی از برنامه برای سایر حوزهها از سوی شما مطرح نشده است؛ آیا برنامهای برای سایر حوزهها نیز دارید؟
همانطور که گفتم اصلیترین چالش کشور امروز اقتصادی است و بر اساس نظرسنجیها، مردم امروز بسته اقتصادی را مهمترین نیاز خود میدانند و اگر کسی بتواند اصلیترین مشکل کشور را برطرف کند، مشکلات سایر بخشها اعم از فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و ... بر طرف خواهد شد.
یکی از شعارهایی که درباره جنابعالی عنوان شده شعار «ایران به یک رستم نیاز دارد» است؛ لطفاً توضیح دهید که منظور از این شعار چیست؟
این شعاری است که حامیان بیشتر مورد توجه قرار دادند و شعار اصلی من نیست، اما معتقدم که امروز برای اداره امور کشور به دو مولفه اصلی نیاز داریم؛ یکی اقتدار و دیگری سازوکار. امروز نمیتوانیم کشور را به روشهای عهد دقیانوس اداره کنیم درحالی که بسیاری از بخشها کشور با روشهای قدیمی اداره میشود. از جمله اقداماتی که به روشهای قدیمی درحال انجام است، موضوع مبارزه با فساد است؛ به نظر من دیگر نمیتوان برای مقابله با فساد، با افراد مقابله کرد؛ افراد نقش دارند، اما سازوکار مهمترین ابزار جلوگیری از فساد است؛ به نظر من میتوان برای گرفتن بسیاری از مجوزها به جای مراجعه به مراکز و مجامع دارای امضای طلایی، با ابزار و تکنولوژی و سازوکار صحیح به گونهای عمل کرد که جلوی فساد گرفته شود.
در دنیا هم کشورهای بسیاری هستند که در زمینه فساد صاحب رتبه بودند و با استفاده از ابزارهایی توانستند به کشورهای خوبی در زمینه مقابله با فساد تبدیل شوند.
در انتخابات پیش رو تعدادی از کاندیداها را نظامیان تشکیل میدهند؛ به نظر جنابعالی به عنوان یک فرد نظامی که قصد ریاست جمهوری کرده اید، علت حضور چشمگیر نظامیان در انتخابات چیست؟
هر کدام از دوستان دارای کارنامههایی هستند و به نظرم اینکه افراد خود را به مردم عرضه کنند، اقدام خوبیست؛ چراکه در نهایت این مردم هستند که تشخیص میدهند کدام را انتخاب کنند. مردم ما حتماً مردم با بصیرتی هستند و میتوانند انتخابی اصلح داشته باشند.
با توجه به اینکه تاکنون اکثریت کاندیداهای نظامی که اعلام کاندیداتوری کرده اند، وابستگی سازمانی به سپاه دارند آیا تصمیمی سازمانی در این زمینه اتخاذ شده است؟
قاطعانه میگویم که به هیچ عنوان سپاه تصمیم ساختارمندی برای حضور نیروهای سپاهی در انتخابات نداشته و ندارد. سپاه به عنوان سپاه نمیتواند ساختارمند به انتخابات ورود کند و این افراد هستند که به طور شخصی تصمیم به حضور در رقابتهای انتخاباتی میگیرند. من حداقل از خودم مطمئنم که هیچ یک از دوستان مسئول در سپاه به من پیشنهادی در این زمینه ندادند.
به نظر جنابعالی آیا مردم تمایلی به کاندیداهای نظامی نشان خواهند داد؟
امروز شرایط مردم خوب نیست و همانطور که گفتم مردم دغدغه اقتصادی دارند و به نظرم اگر کسی بتواند برنامههایی در این زمینه ارائه کند، برای مردم خیلی مهم نیست که آن فرد نظامی است یا غیر نظامی. معتقدم مردم دنبال برنامه کاندیداها و کارنامه گذشته آنها هستند و داشتن برنامه به تنهایی کافی نیست؛ چرا که تهیه آن کار پیچیدهای نیست و بسیاری میتوانند بهترین برنامهها را تهیه کنند.
به نظر من مشکل ما در کشور اصلاً برنامه نیست؛ چرا که ما سند چشم انداز و برنامههای توسعه چند ساله داریم و این برنامهها نیز توسط متخصصین نوشته شده اند. مشکل امروز ما اجرای برنامههاست. اگر مردم فردی را از میان کاندیداها ببینند که سوابق و کارنامه موفقی در حوزه اجرایی کشور داشته باشند، پای صندوقهای رای حاضر میشوند؛ اینکه به چه کسی رای دهند را باید به خود مردم واگذار کنیم.
پیش بینی شما از رای مردم چیست؟
بد نیست که به تاریخ مراجعه کنیم و ببینیم چه کسانی بحرانها و تهدیدات را بیشتر به فرصت تبدیل کردند؛ نمیخواهم بگویم که صرفاً نظامیها توانستند این کارها را بکنند؛ چراکه افراد دیگر هم بودند، اما وقتی به تاریخ آمریکا نگاه کنید، میبینید که از میان ۴۶ رئیس جمهور این کشور، ۳۱ نفر نظامی بودند و اتفاقاً زمانی در این کشور جهشهایی رخ داده که نظامیان بر آن حاکم بودند. در سایر کشورها از جمله کره نیز مشاهده میکنیم که تاریخ این کشور توسط ژنرال پارک ثبت شده است.
در روسیه هم میبینیم رئیس جمهور این کشور فردی نظامی و امنیتی است که سالهاست کشور را اداره میکند و مردم نیز به او رأی میدهند؛ بنابراین اینکه نظامیان تفکری غیر از سایر کارگزاران دارند، قطعاً صحیح نیست به ویژه اینکه ما نظامیان روزی برای نجات کشور و خدمت به جبهههای جنگ رفتیم و احساس کردیم که آن بهترین جای خدمت کردن دفاع از کشور است.
من درست بعد از پایان جنگ با اینکه بارها به سپاهی بودنم تاکید و افتخار کردم، عمرم را در کارهای اقتصادی کشور گذراندم و از روزهای بازسازی کشور، در کارهای اقتصادی بودم و تجربیات بیشتری در این زمینه دارم.
با توجه به اینکه جنابعالی از جمله نظامیانی هستید که پس از فرماندهی در دوران دفاع مقدس، پا به عرصههای اجرایی و اقتصادی گذاشتهاید، به فرمانده بودن خود در جنگ بیشتر افتخار میکنید یا به مدیر بودن در دوران بعداز جنگ؟
هر دو؛ من به سربازی این مملکت افتخار میکنم؛ در دوران جنگ سرباز بودم و در دوران بازسازی هم نوکر مردم هستم.
در دوران جنگ تحمیلی اصلیترین نیاز کشور دفاع از کشور بود و اگر آن روز دفاع نمیکردیم، مرزهای سرزمینی خود را از دست داده بودیم. آن روز دفاع از کشور در جبههها لازم بود و امروز دفاع از کشور در پشت صندلیهای اقتصادی لازم است. به نظرم امروز هرکسی بتواند در حوزههای اقتصادی تاثیر گذار باشد، اینجا امروز موثرتر از هر جای دیگری است.
از میان کاندیداهای نظامی که برای انتخابات اعلام حضور کردهاند، تنها جنابعالی هستید که در حال حاضر سمتی در سپاه دارید؛ فکر نمیکنید که این حضور باعث ایجاد شائبههایی شود؟
من تاکنون چندین مرتبه استعفا دادم؛ اخیراً نیز مجدداً استعفای خودم را به سرلشکر سلامی دادم و در تلاشم ایشان با این درخواست موافقت کند.
فکر میکنید که کدام اقشار پایگاه رای جنابعالی را تشکیل میدهند؟
یک جمله میگویم که نه شعار است و نه ژورنالیستی و نه پوپولیستی؛ همانطور که شهید سلیمانی خط قرمزی برای خودش داشت، اما دور خود دیواری نکشیده بود و هیچگاه به جناح بندی کشور فکر نمیکرد، من هم امروز به مردم کشور فکر میکنم و معتقدم میتوانم در میان اقشار مختلف مردم پایگاه رای داشته باشم.
یکی از دغدغههایی که امروز درباره انتخابات پیش رو مطرح میشود، موضوع مشارکت مردم در روز رای گیری است؛ برای آوردن مردم پای صندوقهای رای چه دیدگاه و برنامهای دارید؟
معتقدم میتوان مردم با سلائق مختلف را پای صندوقهای رای آورد و این اقدام خوبیست. مردم ما اثبات کردند در جاهایی که برای دفاع از کشور و انقلاب لازم بوده، حاضر شدند؛ گرچه امروز دلخوریهایی از شرایط کشور دارند که قابل پوشش و پنهان کردن نیست و یک واقعیت است و باید از مردم بخواهیم که منهای اینکه به چه کسی رای میدهند، پای صندوقهای رای بیایند؛ من هم نمیخواهم مردم را تهییج کنم تا با حرفهای غیرواقعی پای صندوقهای رای بیایند؛ من با خدای خودم عهد کردم و هیچ جملهای که غیر واقعی باشد را به زبان نخواهم آورد و فکر میکنم اگر با مردم صادقانه صحبت کنیم، مردم بیشتر پای صندوقهای رای میآیند.
تاکنون نظرسنجیهایی درباره میزان اقبال عمومی به کاندیداهای انتخابات انجام و نتایج آن منتشر شده است؛ نظر شما درباره این نظرسنجیها چیست؟
الان نظر سنجیها بیشتر نظرسازی است و هر کسی برای خود نظر سنجی میکند؛ میزان اقبال عمومی هم هنوز قابل پیش بینی نیست. هم در جبهه اصولگرایی و هم در جبهه اصلاح طلبان هنوز آرایشی شکل نگرفته که مردم بخواهند درباره آنها نظر بدهند که این یکی اشکالاتی است که با آن مواجهیم؛ کمتر از دو ماه به انتخابات باقی مانده و هنوز فضای کشور انتخاباتی نشده است.
دلیل این وضعیت راچه میدانید؟
یکی از دلایل این وضعیت جناحهای سیاسی هستند؛ این جناحها و کاندیداها باید بیشتر در صحنه حضور پیدا کنند و خود را به مردم معرفی نمایند. دلیل دیگر انتخاباتی نشدن فضای کشور دلخوریهایی است که مردم دارند؛ با این حال مردم معمولاً در بزنگاه حضور خواهند داشت.
با توجه به وابستگیهایی که جنابعالی به جریان اصولگرایی دارید، در این جریان رقیب اصلی خود را چه کسی میدانید؟
هنوز معلوم نیست؛ چون آرایش سیاسی انتخابات شکل نگرفته است.
چنانچه ائتلاف اصولگرایان در نهایت به گزینهای بجز جنابعالی اجماع نظر کنند، آیا به این نظر احترام میگذارید و از رقابتهای انتخاباتی کناره گیری میکنید؟
تا جایی که اطلاع دارم اردوگاه اصولگرایی هنوز به اجماعی نرسیدند و نمیتوان از امروز در این باره اظهار نظر کرد. باید منتظر ماند و دید فرد نهایی چه کسی است و چه شرایطی دارد و اقبال مردم چگونه است؛ به همین خاطر امروز نمیتوان حرفی در این زمینه مطرح کرد. با توجه به افرادی که تا به امروز اعلام کاندیداتوری کرده اند من کارنامه قابل قبولی دارم.
چه زمانی جزئیات برنامه خود را اعلام میکنید؟
فکر میکنم این دوره معرفی تیم کاندیداها و برنامه هایشان برای مردم بسیار تعیین کننده است، من دو برنامه دارم؛ یکی برای وضعیت معیشتی مردم و دیگری برای روند و ریلگذاری اقتصادی کشور است که جزئیات آن را در روزهای پیش رو اعلام خواهم کرد.
اعضای کابینه جنابعالی را چه کسانی تشکیل میدهند؟
من برعکس دولتهای قبل مشاورین جوان را انتخاب نمیکنم بلکه مشاورانی با تجربه برای اداره مجموعه دولت انتخاب میکنم و کار را به دست جوانان میسپارم؛ چون اولاً جوانان تجربه زیادی ندارند که بتوانند مشاوره بهتری بدهند، بلکه کسانی میتوانند مشاوره بهتری بدهند که تجربیات بیشتری دارند؛ جوانان به عنوان افراد پر انرژی و خلاق میتوانند کار را بهتر پیش ببرند؛ در همین راستا در دولت من جوانان مدیر در کنار مشاوران با تجربه خواهند بود و معتقدم این آرایش، ترکیب مفیدی برای کشور خواهد بود.
امروز فصل پوست اندازی کشور است و تغییر نسلی باید در دولت آینده انفاق بیفتد. بخش مهمی از برنامه من اداره امور در استانهای مختلف توسط جوانان و زنان است.
آیا اقلیتهای مذهبی در کابینه جنابعالی حضور خواهند داشت؟
اقلیتهای مذهبی جزو شهروندان کشور هستند و عدالت حکم میکند هیچ تفاوتی برای اقلیت و غیر اقلیت لحاظ نشویم؛ در حوزه رفاه اجتماعی و اداره کشور من عنوان اقلیت را به هیچ وجه قبول ندارم.
به نظر شما آیا میان شعار «نه شرقی نه غربی» و سیاست رابطه متوازن بین غرب و شرق تفاوتی وجود دارد؟
به نظر من شعار نه شرقی نه غربی مفهومش مقابله با شرق و غرب نیست؛ این شعار به معنای حفظ استقلال جمهوری اسلامی است و هرگز به معنای عدم رابطه با شرق و غرب نیست. به نظر من ما به جز رژیم صهیونیستی، میتوانیم هم با شرق و هم با غرب روابط خوبی داشته باشیم.
در دوران حضورم در وزارت نفت ملاقاتها و همکاریهای خوبی با کشورهای غربی و شرقی از جمله کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای آفریقایی و همچنین کشورهای منطقه و کشورهای شرقی اعم از هند، کره چین و اندونزی داشتم.
نظر شما درباره ارتباط با ابرقدرتهای غرب و شرق چیست؟
هیچ اشکالی ندارد که با ابرقدرتهای غرب و شرق ارتباط داشته باشیم، اما این رابطه باید با حفظ اقتدار مردم ایران باشد.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همواره درباره برقراری ارتباط با ابرقدرتهای غرب اختلاف نظرهایی در داخل وجود داشتهاست؛ نظر شما درباره رابطه با آمریکا چیست و فکر میکنید که چه رابطهای با آمریکا مطلوب نظام است؟
رابطهای که آمریکاییها قابل اعتماد بودن خود را به مردم ایران ثابت کنند؛ مردم ایران در مورد آمریکا بی اعتمادی دارند؛ در دورههای مختلف دولتهای آمریکا به ایران بی اعتمادی را روا داشتند. از جمله اقداماتی که غیر قابل اعتماد بودن آمریکاییها را نشان داد، خروج از برجام بود که در دولت ترامپ افتاد؛ آنها از توافقنامهای که سالها به دنبالش بودند و آن را امضا کرده بودند، بدون هیچگونه بهانهای خارج شدند. آمریکاییها با بازگشت به برجام و اجرای تعهداتشان میتوانند اعتماد مردم ایران را جلب کنند.
شما برجام را توافق خوبی میدانید؟
امروز صحبت کردن درباره خوب یا بد بودن برجام، دردی را از مردم دوا نمیکند؛ اگر من در روند نگارش توافق برجام مسئولیتی داشتم، شاید مطالب دیگری را مینوشتم که امروز کمتر با مشکل مواجه شویم. به هرحال دولت ایران و آمریکا برجام را امضا کردند و برابر گزارشهای آژانس ایران هیچگونه تخطیای از برجام نداشته است و این آمریکاییها بودند که بدون هیچ گونه پایبندی به توافقات بینالمللی، از آن خارج شدند و این آنها هستند که بدون هیچ قید و شرطی باید به برجام بازگردند.
با توجه به اینکه دولت برای آغاز مذاکرات منتهی به برجام در سال ۱۳۹۴ از مقام معظم رهبری کسب اجازه کرد و برجام با تصویب مجلس به اجرا درآمد، هجمهها علیه دولت درباره برجام را روا میدانید؟
در فرمایشات رهبری درباره برجام مطالب بسیاری گفته شده و ایشان در برخی مواقع ایراداتی را نیز به برجام وارد کردند، اما به هرحال این توافق منعقد شده و مجلس نیز آن را تصویب کرده است؛ به هر حال آمریکاییها از برجام تصویب شده در ایران را خارج شدند و باید به آن بازگردند. از سویی دیگر در کشور ما مردم و گروههای سیاسی آزادند و انتقاد و هجمه علیه همه دولتها وجود داشته است.
در دولتی که من حضور داشتم نیز خیلی از دوستان حتی از داخل اردوگاه اصولگراها به دولت انتقادات شدید داشتند؛ دولت باید پاسخگو و انتقاد پذیر باشد، با این وجود نباید خیلی خود را درگیر این مسائل کند؛ قطعاً منتقدان حرفهایی برای گفتن دارند و دولت آینده نیز قطعاً همینطور خواهد بود، دولتها نباید زیاد نگران این حرفها باشند.
اخیراً آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری درباره فساد در فروش نفت در دولت آقای احمدی نژاد و پیدایش بابک زنجانی مطالبی را مطرح کردند؛ با توجه به اینکه آقای زنجانی در دورانی وارد عرصه فروش نفت شد که مسئولیت وزارت نفت با جنابعالی بود، آیا درباره این اظهارات توضیحی دارید؟
با توجه به اینکه عمر دولت ۸ ساله ۳ هزار روز است باید جمله «خرابیها از دولت قبل است» که اعضای دولت آقای روحانی میگویند، در کتاب ثبت رکوردهای گینس ثبت شود. به نظر من باید مقداری برای شعور مردم ارزش قائل شد؛ عمر ۳ هزار روزه دولت در حال تمام شدن است؛ صد روز فدای سرشان، ۳ هزار روز گذشت، اما فقر به گرسنگی تبدیل شده است. متاسفانه دولت فعلی همچنان دولت قبل و مجلسی که هنوز یکسال از عمرش نگذشته را مقصر وضعیت کشور میداند. بر اساس آمار رسمی کشور اگر از سال ۱۴۰۰، برای ۸ سال، رشد ۷ درصدی داشته باشیم، کیک اقتصادی ایران تازه به سال ۹۰ بازمیگردد.
درباره عملکرد آقای بابک زنجانی توضیحی ندارید؟
درباره او بارها گفته ام؛ ما یا قوه قضائیه کشور را قبول داریم تا نداریم؛ در پرونده بابک زنجانی اگر یک کارمند نفت هم متهم باشد، من پاسخگو خواهم بود.
آقای جهانگیری پیشتر و اخیراً نیز مجدداً درباره امضای چهار نفر از اعضای کابینه دولت دهم پای نامهای بدون شماره و سند و واریز میلیاردها دلار به حساب بابک زنجانی مطالبی را مطرح کرده اند. جنابعالی در همین گفتگو یکی از زمینههای ایجاد فساد را امضاهای طلائی عنوان کردید؛ آیا امضایی که شما و ۳ نفر دیگر از همکارانتان در دولت دهم پای نامهی بابک زنجانی زدید، امضای طلائی محسوب نمیشود؟
قضیه این برگه چیز دیگهای است؛ ما یکسری موضوعات تحریمی داریم و یکسری موضوعات داخلی. امضاهای طلایی مربوط به مسائل داخلی است. امروز کشور در شرایط جنگی است و آمریکاییها بعد از جنگ عراق علیه ایران تجربه کردند که هرگز با جنگ نظامی نمیتوانند در برابر ایران موفق باشند. دفاع مقدس درسی به همه داد که ایرانیان مدافع مرزهای کشور خود هستند؛ بنابراین آمریکاییها جنگی را علیه ما آغاز کردند به نام اقتصادی، این جنگ بسیار سخت و پیچیده است؛ هدف آنها از این جنگ، آسیب زدن به همه مردم است.
آقای بابک زنجانی از یکی از شرکتهای خارجی وزارت نفت، نفت میخرد سپس از یکی از بانکهای خارجی که متعلق به یکی از بانکهای بزرگ ایران بود و بیش از ۷۰ درصد پول نفت در آنجا بود ال سی میدهد و سپس آن بانک خارجی را میخرد. فکر میکنم من اولین کسی هستم که در اواسط سال ۹۲ او را از طریق وزارت اطلاعات ممنوع الخرج کردم. ما به دنبال بازگرداندن پول مردم بودیم.
محتویات نامهای که آقای جهانگیری به آن اشاره کردند، چیست؟
آن نامه برای خرید اقلام با استفاده از منابع بانک FIIB بود که در روز امضا متعلق به بانک ملت بود.
چطور به بابک زنجانی اعتماد شد؟
او ال سی داده بود.
آقای روحانی بارها در سخنرانیهای خود از کسانی حرف میزند که در داخل کشور هستند و میخواهند تحریمها برداشته نشود؛ نظر شما در این باره چیست؟
آقای روحانی اسامی کسانی که میگوید را اعلام کند؛ فکر نمیکنم کسی در داخل کشور باشد که نخواهد تحریمها برداشته شود؛ مقام معظم رهبری که فرمان کشور را در دست دارند نمیخواهند مشکلات مردم برظرف شود؟ آیا ایشان نبودند که نرمش قهرمانانه را مطرح کردند؟
فکر کنم که منظور رئیس جمهوری افراد در سطوح پائینتر از رهبری بود.
اگر کسی هست، اعلام کنند و اگر هم جرأت ندارند، پس چرا مطرح میکنند؟ من مطمئنم هر کسی برای منافع مردم و کشور به دنبال رفع تحریم است؛ چراکه تحریمها حتما برای کشور خوب نیستند.
آیا همچنان با دولت در زمینه فروش نفت همکاری دارید؟
بله؛ ما سرباز مملکتیم؛ من در همه دولتها تلاش کردم؛ در دولتهای آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد کار سازندگی انجام دادم و در دورهای نیز وزیر نفت بودم، در دولت آقای روحانی نیز هرکاری که از دستم بر آمده در کمک به دولت انجام دادهام.
طی ماههای قبل دولت با مشکلاتی در زمینه تامین مرغ و روغن مواجه شد؛ آیا در این زمینه نیز همکاریای با دولت داشتهاید؟
بله؛ تا جایی که از دست مان برآمده به دولت کمک کردهایم. از منابع نفتی در اختیارمان برای واردات از کشورهای دوست کمک کرده ایم؛ ما خریدار کالاهای اساسی نیستیم و وزارتخانهها خودشان نیازهای خود را تامین میکنند.
نظر جنابعالی درباره کارآمدی یا ناکارآمدی دولتهایی که از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روی کار آمدهاند، چیست؟
نمیتوان گفت کدام دولتها کارآمدیشان بیشتر از ناکارآمدی آنها بوده یا برعکس؛ هر کدام از دولتها در حوزهای کار کردند؛ بررسی کارآمدی نیازمند دقت در همه حوزه هاست.
علت ناکارآمدی دولتها در جمهوری اسلامی را چه میدانید؟
ناکارآمدیها به این دلیل بروز کرد که خیلی از دولتها تن به جراحیهای اقتصادی ندادند؛ به نظر من کشور به جراحیهایی اقتصادی نیاز دارد که خیلی از دولتها به این جراحی و تغییرات تن ندادند.
به نظر شما عوامل داخلی و خارجی چه سهمی در بروز ناکارآمدی دولتها داشتهاند؟
تعیین سهم این عوامل کار دشواری است؛ در کشور ما قوانین زیادی وجود دارد که بخشی از آنها مازاد نیاز است؛ ما نزدیک به ۱۲ هزار قانون داریم که کمتر کشوری را با این تعداد قانون سراغ دارم.
ساختارها، افراد و دولت هااز جمله عوامل داخلی ناکارآمدی دولتها و تحریمها از جمله عوامل خارجی است که میتوان برای ناکارآمدی دولتها عنوان کرد.