bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۹۰۹۹۸

برزخ، بدتر از دوزخ

برزخ، بدتر از دوزخ

چهار سال پیش بود که سازمان بهداشت جهانی شعارش را این گونه تبیین کرد: بیایید حرف بزنیم و امسال هم شعار، ایجاد جهانی عادلانه و سالم برای همه را اعلام کرده است.

تاریخ انتشار: ۰۰:۰۹ - ۱۵ خرداد ۱۴۰۰

وحید محمود قره‌باغ؛ هر از چند گاهی، شاهد قتل و واقعه‌ای دردناک در کشورمان هستیم آن هم به طرز فجیع؛ بدتر این که غالبا این وقایع توسط خانواده و اطرافیان شخص روی می‌دهد. مساله‌ای که درخور اهمیت است و بررسی خاص خود را می‌طلبد.

از سویی یکی از مهم‌ترین و بحرانی‌ترین مقاطع برای یک شخص، سازمان و در نهایت کشور گذر از فرهنگی به فرهنگ دیگر است. تجربه و به عبارتی تاریخ ثابت کرده است که هر چقدر این برهه کوتاه باشد، تبعات آن نیز کمتر خواهد بود. این مقوله از ابعادی بسیار شبیه به تردید بوده که در نوع خود مخرب است.

به عنوان مثال فرزندی که دهه سوم، چهارم و حتی پنجم خود را تجربه می‌کند و با شرایط فعلی تمایلی به ازدواج نداشته و در واقع ازدواج جایگاهی در جهان بینی و ایدئولوژی کنونی اش ندارد، غالبا با والدینش در تعارض است؛ چرا که والدین این مساله را بر نمی‌تابند. این مهم در مورد عکس این قضیه نیز صادق است. یعنی فرزندی که می‌خواهد زود ازدواج کند و یا وارد رابطه و جهانی دیگر شود.

اما سریع قضاوت نکنیم، به راستی در خصوص این قبیل مسائل چه باید کرد؟ به عبارتی ریشه مشکل کجاست؟ چرا کشوری همچون کشور ما که اخلاق و منطق جایگاه خاصی در فرهنگ و تمدن چند هزار ساله آن دارد، باید شاهد این تعارض‌ها باشد؟ در حالی که این مسائل می‌بایست در فرهنگ غنی و دیرین ما ذوب شود.

از سویی دیگر، وقتی فرهنگ‌ها در کنار هم قرار می‌گیرند، ناگزیر در هم ریشه می‌دوانند. اما مساله به همین جا ختم نمی‌شود. چرا که تنش‌هایی نیز بوجود می‌آید و غالبا تاوان این تنش‌ها را انسان‌های لطیف که همچون برگ سبز بر پای خزان پاییز تعارض فرهنگ‌ها می‌افتند، می‌دهند و چه غم انگیز است و قلب هر انسان با وجدانی را به درد می‌آورد.

بی‌شک هیچ پدر و مادری نمی‌خواهند به سوگ فرزندشان بنشینند تا چه رسد که به دست خودشان نیز پرپر شده باشد، اما طبیعت هر کدام از ما انسان‌ها نیز قواعد و قوانین خودش را دارد و حکم می‌کند، حکمی که گاه با خسران و پشیمانی همراه است. این سنخ مسائل بی ارتباط با مقطع گذرا نیست. این جاست که برزخ و مقطع گذرا، بسی بدتر از خود دوزخ خواهد بود.

اما به راستی زمان آن نرسیده که جایگاهی والا به روانشناسی به صورت عام و روانکاوی شخص به صورت خاص، اختصاص دهیم؟ آیا می‌بایست تجربه تلخ گذشته و البته برخی کشور‌ها را دوباره تکرار کنیم؟

هیچ کس منکر شرایط سخت، خصوصا در بعد اقتصادی در کشور ما نیست، ولی قبول کنیم که بسیاری از مسائل را می‌توان با گفتگو و درک متقابل حل کرد.

چهار سال پیش بود که سازمان بهداشت جهانی شعارش را این گونه تبیین کرد: بیایید حرف بزنیم و امسال هم شعار، ایجاد جهانی عادلانه و سالم برای همه را اعلام کرده است.

بله، زمان آن رسیده که بیشتر به این شعار‌ها بها دهیم تا انسان‌ها با یکدیگر بیشتر حرف بزنند و جانب عدالت را رعایت کنند تا دیگر ناگفته‌ها در قالب انتقام سر از آستین ناگفته‌ها بیرون نیاید.