براساس مطالعات مختلفي كه در دنيا انجام شده، تيلاپيا براي پرورش ماهي يك آفت محسوب ميشود چنانچه استخرهاي پرورش خامه ماهي را نابود كرده، به كپور ماهيان آسيب زده، كدورت و كيفيت آب را تغيير داده، بگذريم كه رفتار تهاجمي آن روي گونههاي بومي تا چه اندازه اثر منفي دارد.
عضو هيات علمي پژوهشكده علوم محيطي دانشگاه شهيد بهشتي با انتقاد از بيتوجهي مسوولان نسبت به هشدارهاي چندساله درباره خطر تكثير گونههاي آبزي غيربومي و از جمله تيلاپيا به عنوان يكي از خطرسازترين گونههاي مهاجم براي تالابها، خواستار انجام ارزيابي ريسك اثرات پرورش تيلاپيا شد و تاكيد كرد كه در صورت تداوم بيتوجهيها، انقراض خاموش و گسترده در اكوسيستم آبي كشور، فراگير و غير قابل جبران خواهد بود.
به گزارش اعتماد، اصغر عبدلي كه اين هشدارها را در آخرين نشست موافقان و مخالفان تيلاپيا و همزمان با روز زمين پاك مطرح كرد، در ادامه صحبتهاي خود گفت: «كشور ما به كنوانسيون تنوع زيستي پيوسته و مساله گونههاي مهاجم يكي از تعاريفي است كه در كنوانسيون تنوع زيستي به صورت برجسته به چشم ميخورد. ما تعهدات بينالمللي و قوانين ملي گوناگوني مانند قانون حفاظت از تالابها را در رابطه با گونههاي مهاجم داريم كه سازمان حفاظت محيطزيست را ملزم ميكند تا در اين زمينه حساس باشد.
گونههاي مهاجم الان در خيلي جاها اگر اولين عامل تهديدكننده تنوع زيستي نباشند، دومين عامل هستند. مشكل اين است كه ما با جابهجايي لارو گونههاي پرورشي از مزارع تكثير به مراكز پرورش ماهي، مخازن سدها و تالابها عملا در حال پخش و گسترش ابعاد تهديدات گونههاي مهاجم هستيم. اين كار سالها و دهههاست كه انجام ميشود از جمله اينكه سالها قبل در همين درياچه مصنوعي چيتگر، ماهي كپور پرورشي ريختند و الان ميليونها ماهي غيربومي در همين درياچه مصنوعي وجود دارد.
همين بلا را بر سر بسياري از تالابها و رودخانهها آوردهايم و در خيلي از آببندانها، در تورهاي صيادي بايد بين هزاران گونه ماهي غيربومي بگرديد تا بلكه يكي، دو گونه بومي پيدا كنيد. پرورشدهندگان ماهي كپور ميگويند كه گونه غيربومي مهاجم به حدي زياد است كه اصلا توليد ندارند چون همه غذايي كه در استخرهاي پرورش ميريزند، صرف رشد گونههاي غيربومي ميشود.
ماهيان غيربومي در تالابهاي ما غالب شدهاند. هزاران شغل به همين واسطه از بين رفته، صيادان زيادي بيكار شدهاند. چطور قرار است كه اين ماهيان غيربومي را از بين ببريم؟ آيا راهحلي داريد؟»
عضو هيات علمي پژوهشكده علوم محيطي دانشگاه شهيد بهشتي در اشاره به نمونههاي متعدد ديگر گفت: «تيلاپياي زيلي در تالاب شادگان، ظرف 3 سال بيش از 40درصد را به خود اختصاص داد و الان صيادان آن را به اسم داعش ميشناسند. صيادان شادگان معترضند و ميگويند بايد تيلاپياي زيلي را از بين برد چون همهچيز را نابود ميكند.
ميگويند تيلاپياي زيلي از عراق آمده اما آيا براي آن راهكاري هست؟ ما حدود 20 سال پيش هشدار داديم كه اين گونه توانايي تبديل شدن به گونه مهاجم را دارد. در نظر داشته باشيد كه گونههاي مختلف تيلاپيا متفاوت هستند و ميزان تهاجم آنها هم بسته به گونههاي مختلف فرق ميكند.
ميزان تهاجمي بودن تيلاپياي نيل حتي بيشتر هم هست چون برخلاف تيلاپياي زيلي تخم را در لانه نميگذارد بلكه در دهان نگه ميدارد. طبق اعلام رسمي سازمان حفاظت محيطزيست، تيلاپياي نيل از گونههاي مهاجم و مضر براي تالابهاست و ما در تلاش هستيم كه جلوي ورود اين گونه مهاجم را بگيريم.
براساس مطالعات مختلفي كه در دنيا انجام شده، تيلاپيا براي پرورش ماهي يك آفت محسوب ميشود چنانچه استخرهاي پرورش خامه ماهي را نابود كرده، به كپور ماهيان آسيب زده، كدورت و كيفيت آب را تغيير داده، بگذريم كه رفتار تهاجمي آن روي گونههاي بومي تا چه اندازه اثر منفي دارد.»
عبدلي افزود: «ارزيابي اثرات زيست محيطي شايد در دهه 70 يا 80 ميلادي مورد توجه بود اما الان بايد ارزيابي ريسك انجام شود. ارزيابي ريسك بايد در سطح ملي انجام شود، چراكه هيچگونه مديريتي بر توزيع و جابهجايي گونههاي مختلف ماهيان غيربومي در كشور وجود ندارد.
فاضلاب استخرهاي پرورش ماهي تيلاپيا در يزد بدون هيچگونه كنترلي وارد طبيعت ميشود و اين هم دليل نگراني است. باور دارم در اكوسيستمهاي آبي كشور با يك انقراض گسترده و خاموش مواجه هستيم. سوالم اين است كه آيا اكوسيستمهاي آبي ايران تحمل بيشتر گونههاي غيربومي را دارد؟ ما با پرورش ماهي مخالف نيستيم و معتقديم آبزيپروري پايدار و سازگار با محيطزيست بايد در اولويت قرار گيرد چون شيلات فقط آبزيپروري نيست.»
در ادامه اين نشست، حميدرضا رضايي، عضو هيات علمي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان، به اهميت حفاظت از تنوع زيستي اشاره كرده و گفت: «از بين رفتن تنوع زيستي در جهان حاصل سه عامل اصلي است كه عبارتند از: تخريب زيستگاه و تغيير كاربري آن، برداشت بيرويه از موجودات زنده و معرفي گونههاي غيربومي و مهاجم.
با توجه به اينكه حضور گونههاي غيربومي ميتواند باعث برهم زدن تعادل اكوسيستم و حتي انقراض گونههاي بومي شود، لذا وظيفه ماست كه به منظور حفظ تنوع زيستي ارزشمند كشورمان موضوعاتي نظير تيلاپيا را با دقت بيشتر مورد توجه و ارزيابي قرار دهيم .تجارب حضور گونههاي غيربومي در اكوسيستمهاي آبي كشورمان به اندازهاي تلخ بوده كه ضرورت كنترل گونههاي غيربومي ديگر را يادآور ميشود.
خطرات ناشي از اين مساله بايد پيش از ورود گونهها به كشور بررسي شود و نميتوان يك نسخه را براي همه جا پيچيد. سوال اين است كه آيا پروتكلها و ضوابط براي ورود تيلاپيا به كشور رعايت شده و اگر نشده چه مسائل و راهكارهايي را بايد در وهله كنوني مدنظر قرار داد.»
محمود حافظيه، معاون پژوهش و فناوري موسسه تحقيقات شيلات نيز در ادامه اين نشست به بحث امنيت غذايي اشاره كرد و گفت: «بدون ترديد براي هر گونه وارداتي نيازمند توجه به مسائل حفاظت محيطزيست هستيم. يكي از بهترين غذاها آبزيان هستند. در حال حاضر 140 كشور، پرورش تيلاپيا را در دستوركار دارند اما موضوع گونههاي مهاجم هم هست كه ضرورت توجه بيشتر و دقت را يادآوري ميكند.
در بحث تيلاپيا سازمان اجرايي، سازمان شيلات است و موسسه تحقيقات علوم شيلاتي كه وابسته به سازمان آموزش، تحقيقات و ترويج وزارت جهاد كشاورزي است؛ كارهاي تحقيقاتي در زمينه تكثير، پرورش، توليد و ارزيابيهاي زيست محيطي را انجام داده و همين تحقيقات، سازمان حفاظت محيطزيست را قانع كرد كه در 4 استان كشور اقدام به صدور مجوز براي پرورش ماهي تيلاپيا كند. موسسه تحقيقات از ابتدا رويكرد زيستمحيطي داشته و توليد تيلاپيا در محيطهاي بسته قابل كنترل را با تناژ بالا پيشنهاد كرده. مردم پيش از آنكه ما مصرف تيلاپيا را تبليغ كنيم، گوشت و فيله آن را پسنديدند.
در سنواتي كه تيلاپيا وارد كشور شد، مردم با خريد 15 تا 20 هزار تن استقبال خود را نشان دادند. از طرف ديگر كشور ما با مساله كاهش منابع آبي و از دست دادن بخش عمده آبهاي زيرزميني مواجه است؛ اين شرايط ايجاب ميكند كه ماهي مصرفي متناسب و با رعايت بستههاي محيطي معرفي شود.
موسسه تحقيقات شيلات كشور در بحث امنيت غذايي، پرورش تيلاپيا را در محيطهاي بسته مدنظر قرار داد. بايد توجه داشت كه براساس آمار فائو، آينده آبزيپروري دنيا با 7.3 ميليون تن نخست به تيلاپيا، سپس ميگو و گربهماهي گره خورده لذا نگاه صرف زيستمحيطي كه هيچ كاري نكنيم و به محيط دست نزنيم، براي ما در سناريوي ديگري قرار ميگيرد. ديدگاه ما اين است كه ضمن توجه به حفاظت محيط زيست ميتوان با مديريت صحيحتر با رشد و توسعه آبزيپروري در جهان همگام شد.»
اميد صديقي، كارشناس اكولوژي ماهيان آبهاي داخلي سازمان حفاظت محيطزيست هم در ادامه اين نشست، ضمن اشاره به مساله مهاجم بودن گونه تيلاپياي نيل گفت: «كارشناسان شيلات ميگويند كه تيلاپياي موزامبيك را اتحاديه جهاني حفاظت جزو 100 گونه مهاجم معرفي كرده اما اين بدان معنا نيست كه تنها گونه موزامبيك مهاجم است بلكه تيلاپياي نيل را هم بايد گونه خيلي مهاجم تلقي كرد.
در تالاب شادگان با وضعيت فاجعهباري از نظر گونه مهاجم مواجه هستيم و بيش از 60درصد منطقه را تيلاپياي زيلي اشغال كرده. منابع مختلف علمي نشان ميدهد تهديدها و مخاطرات ناشي از تيلاپياي نيل دستكمي از تيلاپياي زيلي ندارد. ما بررسي طرح موسوم به پرورش تيلاپيا را از سال 86 شروع و براساس مطالعاتي كه انجام داديم، با اين پروژه مخالفت كرديم.
جلسات زيادي در اين زمينه داشتيم و درنهايت مشخص شد كه تهديدها و مخاطرات اين گونه بيشتر از مزاياي آن است. شرايط در كشور ما خيلي متفاوت است، زيستگاههاي آبي ما بسيار شكننده هستند و فشارهاي زيادي روي آنها وارد است و اين در حالي است كه ما متاسفانه هيچ كنترلي روي جابهجايي گونهها نداريم. اكثر گونههاي غيربومي آبزي كه وارد كشور شد، تقريبا به همه محيطهاي آبي گسترش پيدا كرد و ما نتوانستيم جلوي آنها را بگيريم.»
عليرضا قائدي، سرپرست مركز تحقيقات آبزيان آبهاي شور داخلي موسسه تحقيقات شيلات در ادامه اين نشست، در پاسخ به انتقادها گفت: «من و همكارانم در موسسه تحقيقات شيلات و سازمان شيلات باور زيستمحيطي داريم و معتقديم كه آبزيپروري بايد با رعايت نكات زيستمحيطي باشد و اينطور نيست كه بگوييم آبزيپروري را به هر قيمتي براي محيطزيست تاييد ميكنيم.
مركز تحقيقات شيلات توجه داشته كه بحث پرورش اين ماهي در استانهاي ساحلي مطرح نشود بلكه پيشنهاد پرورش در جاهايي مانند استان يزد بوده كه آب شور غيرقابل شرب و غيرقابل كشاورزي دارند. تمام تحقيقات ما هم بر اين متمركز بوده كه اين ماهي به صورت گلخانهاي و در فضاي بسته باقي بماند. الان هم تيلاپيا در كشور وارد شده و از نظر پرورشي هم اقتصادي است؛ پس به جاي حذف اين ماهي از بحث آبزيپروري بايد يك چارچوب مديريتي براي آن تعريف شود.
انتظار ما در موسسه تحقيقات شيلات اين است كه محيط زيستيها به جاي انتقاد راهحل ارايه دهند تا اثرات زيستمحيطي به حداقل برسد. منشاتيلاپيا در استانهايي مانند خوزستان براي ما مشخص نيست اما در مورد گونههايي كه موسسه تحقيقات شيلات پيشنهاد داده، اگر نگراني هست ما به نوبه خود علاقهمند به دريافت راهكار هستيم.»
اميد صديقي، كارشناس اكولوژي ماهيان آبهاي داخلي سازمان حفاظت محيطزيست هم در پاسخ به ارايه راهكار توسط محيطزيستيها گفت: «از سالها پيش در مورد راهكارها صحبت كردهايم. هر گونه غيربومي بايد ارزيابي ريسك شود و متاسفانه اين اتفاق نيفتاد و فشار زيادي روي ما وارد شد كه مجوزها صادر شود.
قبول دارم كه دوستان شيلات روي اين موضوع كار كردهاند اما كار آنها بيشتر روي تكثير و پرورش بوده و ارزيابي ريسكي كه توسط پژوهشهاي معدود انجام شده، نشان ميدهد كه ريسك اين گونه بالا است به خصوص در شرايط اقليمي ايران اين گونه ميتواند به راحتي پيوند خورده و گسترش پيدا كند و بهشدت هم به گونههاي بومي ما به واسطه رقابت آسيب خواهد زد.
در ظرف سالهاي گذشته شاهد بودهايم كه چه بلايي بر سر اكوسيستمهاي آبي آمده. مكاتبات و اسناد مختلف فقط مخالفت نبوده بلكه راهكار هم بوده لذا تا زماني كه شرايط مديريت و كنترل وجود ندارد، بهتر است روي گونههاي ديگر كار شود.»
نيما پورنگ، رييس بخش اكولوژي موسسه تحقيقات شيلات كشور نيز به پخش شدن تيلاپيا در 15 استان كشور اشاره كرد و گفت: «موسسه تحقيقات علوم شيلاتي بنابر تمامي اسناد و ادله همواره توصيه كرده كه پرورش تيلاپيا در چارچوب شرايط كنترل شده و محيط گلخانهاي باشد. خواهش ما از هر دو سازمان اجرايي (شيلات و محيطزيست) اين است كه پاسخگوي سوالات مطرحشده در بخش اجرايي باشند، چون بدون اين پاسخگوييها نميتوان جمعبندي درستي داشت.
ضوابط و خروجيها بايد توسط سازمان محيطزيست و شيلات دراختيار همه قرار داده شود تا بتوان ارزيابي درستي داشت. جلساتي مشابه اين جلسه ميتواند پايهاي براي رفع نواقص باشد. متاسفانه آييننامه و ضوابط مشخصي براي كنترل و نظارت بر هر گونه انتقال بدون مجوز گونههاي غيربومي در سطح كشور وجود ندارد، براي رسيدن به نتيجه در اين زمينه نيازمند همافزايي و مشاركت بين سازمانهاي مربوطه هستيم.
بايد پاسخ داده شود كه اگر گونهاي به صورت غيربومي وارد كشور شد و توليد دردسر كرد، راهكار چيست و چگونه بايد برخورد كرد. فقدان راهكار پايشي و فقدان برنامه پايشي جهت بررسي پراكنش گونههاي غيربومي و مهاجم يك معضل جدي است كه سازمانهاي اجرايي بايد در اين زمينه پاسخگو باشند. تا زماني كه متوليان اصلي اين كار يعني سازمان شيلات (به عنوان مسوول توسعه طرح تيلاپيا) و سازمان حفاظت محيطزيست (به عنوان مسوول نظارت بر طرح) پاسخگوي سوالات و ابهامات نباشند، نميتوان جمعبندي درستي داشت.»
به دنبال اظهارات مخالفان، محمود حافظيه، معاون پژوهش و فناوري موسسه تحقيقات شيلات، افزود: «حضور ماهي تيلاپيا در خوزستان براساس مطالعات دانشگاه بصره و مطالعات پژوهشكده آبزيپروري آبهاي جنوب كشور قطعا از طريق عراق صورت گرفته كه سازمان حفاظت محيطزيست مسوول آن است كه البته هيچ نظارت و مديريتي در اين مورد نداشته است. معتقدم كه ارزش غذايي ماهي تيلاپيا در مقايسه با گوشت قرمز بيشتر ولي در مقايسه با سالمون و ماهيان مناطق سردسير كمتر است.
موسسه تحقيقات علوم شيلاتي براساس خواست سازمان شيلات و مجوز سازمان حفاظت محيطزيست اقدام به وارد كردن ماهي تيلاپياي نيل به بافق يزد كرد و در اين زمينه فقط وظيفه تحقيقاتي خود را به انجام رساند. در آن سالها سازمان حفاظت محيطزيست از تحقيقات شيلات خواست تا مطالعات ارزيابي زيستمحيطي را انجام دهد و اگر درخواست مطالعات ريسك را طلب ميكرد، بهطور قطع انجام ميشد و امروز در حالي موضوع مطالعات ريسك مطرح ميشود كه ارتباطي با 10 سال پيش ندارد.»
اميد صديقي، كارشناس اكولوژي ماهيان آبهاي داخلي سازمان حفاظت محيطزيست هم افزود: «بايد به شرايط اكوسيستمهاي شكنندهاي كه داريم، توجه شود و لازم است كه يكبار ديگر يك بازبيني جدي روي حوزه آبزيپروري داشته باشيم.
متاسفانه در مورد همين گونههايي كه پرورش ميدهيم، راندمان بسيار پايين است و اين در حالي است كه اكثر محيطهاي طبيعي را استفاده و به نوعي تخريب كرديم. به نظرم در آبزيپروري آنطوركه بايد موفق نبوده و اينبار هم باز به سراغ راحتترين كار رفتهايم. انجام بازبيني را در شرايط كنوني يك ضرورت ميدانم.»
رسول قرباني، عضو هيات علمي دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان هم افزود: «تجربيات بيان شده در معرفي اين گونه به اكوسيستمهاي آبي بيانگر وجود تهديدات جدي است، لذا در مواجهه با گونههاي غيربومي ابتدا بايد ارزيابي ريسك در هر استان به تفكيك صورت گيرد تا در صورت موافقت محيطزيست، مجوز پرورش محدود و در شرايط ويژه صادر گردد.
روشهاي هورموني كه به منظور تكجنسسازي اين گونه تاكنون توسط موسسه تحقيقات علوم شيلاتي كشور انجام شده، به صورت صددرصدي موفقيتآميز نبوده و حتي درصد كوچكي از خطا با توجه به ويژگيهاي اين ماهي ميتواند تبديل به تهديد بزرگي شود. به نظر ميرسد تنوع گونههاي ماهيان بومي و پتانسيل پرورش اين گونهها در ايران به حدي باشد كه نيازي به معرفي گونه جديد با اين ريسك بالا نباشد؛ بنابراين پيشنهاد ميشود به جاي سرمايهگذاري بر اين گونه، مطالعه و سنجش پتانسيل پرورش گونههاي بومي داراي ارزش اقتصادي، در دستور كار سازمانهاي متولي امر پرورش از جمله سازمان شيلات و موسسه تحقيقات علوم شيلاتي كشور قرار گيرد.
همچنين به دليل اهميت موضوع و از آنجايي كه قبلا گزارشها و مطالعات مختلف، حضور گونههاي مختلف تيلاپيا را در اكوسيستمهاي آبي ايران تاييد كردهاند، مطالعه پراكنش، پايش منظم و دقيق جمعيت تيلاپيا در اكوسيستمهاي آبي، راهكارهاي كنترلي و جلوگيري از توسعه آن به ساير اكوسيستمها توصيه ميشود.»