ظریف در دولت احتمالی آینده میتواند همچنان وزیر خارجه دولت اصلاح طلب بعدی بماند؛ می تواند نقشی فراتر از وزیر یابد و مثلا در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی عهده دار پرونده هستهای و اتمام برجام شود و حتی میتواند در مقام معاون اول رئیسجمهوری ایفای نقش کند.
پس از آنکه محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در یک پیام ویدیویی از مردم خواست در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند و به نامزد مورد علاقهی خود رای بدهند، خبر رسید که عبدالناصر همتی با ظریف صحبت کرده و حمایت وی را دریافت کرده است. همزمان، محمد جواد ظریف پذیرفته است که در پست معاونت اول رییس جمهوری یا در مقام وزیر در دولت احتمالی همتی، عهده دار مسئولیت شود. عبدالناصر همتی نیز در یک توئیت این موضوع را رسما اعلام کرد.
به گزارش روزنامه سازندگی، پیش از آغاز رقابت ها، محمد جواد ظریف یگانه کاندیدایی بود که بیشترین حمایت را از سوی جریان اصلاحطلبی در توشهی خود داشت اما متاسفانه با فشارهای مختلفی که جناح اصولگرا بر وی وارد کرد، مانع از آن شد که وی بتواند رسما اعلام کاندیداتوری کند. کارشکنی ها در حوزه ی وزارتخانه وی آنچنان بود که جمله ی «من کاندیدا نخواهم شد» ورد زبان وزیر خارجه ورزیده ی ایران شده بود تا بتواند در آرامش فعالیت ها و مذاکرات بین المللی خود را انجام بدهد و آنها را به ثمر برساند.با این حال پس از افشای مشکوک فایل صوتی منتسب به او، وی رسما از گردونه ی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری کنار رفت. البته با توجه به رد صلاحیت علی لاریجانی توسط شورای نگهبان، بعید نبود که اگر فایل صوتی نیز منتشر نمی شد، ظریف نیز ردصلاحیت شود.
با این حال اکنون قطعی است که اگر دولت آینده، دولتی اصلاحطلب بود ظریف در یک مقام چشمگیر به ایفای نقش بپردازد و دوباره شاهد نقش آفرینی های او باشیم.
اما ظریف دارای جایگاه و پایگاهی است که حمایت او و حضورش در کنار یک کاندیدا می تواند چنین موثر باشد؟ اگرچه جایگاه هشت ساله ی او در سیاست داخلی و خارجی ایران بهانه ای به دست می دهد که مردم ظریف را بیش از گذشته بشناسند، ولی واقعیت این است که ظریف نشان داد که فراتر از هر دولت و جناح و دسته و حزبی در ایران امروز ما ایستاده است. برای پیروزی وطن مانند یک سرباز پا به میدان، ذره ای دریغ نکرد. او هم نماد ملی گرایی است و هم برآمده از مذهب است. هم وطن پرست است و هم جهان شمول. ظریف، ایرانی میهن پرستی است که طراز جهانی دارد. جهان امروز را می شناسد و می تواند عصای ایران برای رسیدن به جایگاه موثری باشد. به همین دلایل بود که فراتر از هر چهره ی سیاسی ایستاد و علاقه مندان بسیاری پیدا کرد. دوستانش بی شمار بودند و مخالفانش می دانستند که با چه کسی روبرو هستند.
در رقابت های ریاست جمهوری امسال، اولین بار علی لاریجانی در کلاب هاوس خبر داد که از ظرفیتهای ظریف در دولت احتمالی خود استفاده خواهد کرد اما دولت لاریجانی، دولت مستعجل بود و پیش از آن که خود به مقام کاندیداتوری ریاستجمهوری برسد از گردونهی انتخابات توسط شورای نگهبان کنار گذاشته شد.
بدین ترتیب لاریجانی که نامی از ظریف آورده و حمایت ضمنی او را نیز داشت، با عدم احراز صلاحیتها، از نامزدی انتخابات ریاستجمهوری کنار رفت و اعتراضات وی به شورای نگهبان برای اعلام دلایل عدم احراز صلاحیت او به جایی نرسید.
با این حال، ظریف اگرچه در کنار صحنهی انتخابات ماند اما همچنان نام اوست که در کنار هر کاندیدایی می تواند منجر به حرکتی در جبهه خاکستری جامعه ی ایران شود و اتفاقی را رقم بزند. البته باید تاسف خورد که شوربختانه موتور انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیار دیر روشن می شود. خاصه این انتخابات که مزید بر علت نیز بود و با حذف رگباری کاندیداهای اصلاح طلب شوق اولیه برای اعلام نامزد به تاخیر افتاد. این امیدواری باید باشد که قانون انتخابات ریاست جمهوری در ایران یک تکان اساسی بخورد و نامزدهای انتخابات حداقل ۶ ماه فرصت تبلیغات و برنامه ریزی داشته باشند. در این صورت حتی اگر جفایی صورت بگیرد و نامزدهای یک جناح ردصلاحیت شود، زمان باقی است و می توان امیدوار بود که صدای کاندیداهای دیگر به گوش مردم برسد و همه چیز به نقطه پاپانی و روز آخر منتهی نشود.
اکنون عبدالناصر همتی، اولین و البته تنها کاندیدایی است که تلاش میکند از ظرفیتهای ظریف برای دولت احتمالی خود استفاده کند. او از هماکنون باب این که چه نقش و پستی میتوان برای ظریف تعریف کرد تا وی بتواند نقشآفرین موثری باشد، با تنی چند مشورت کرده است.
گویا در این خصوص نیز مشورتهایی نیز به همتی دادهاند. ظریف در دولت احتمالی آینده میتواند عهدهدار یک پست سیاسی باشد؛ میتواند همچنان وزیر خارجه دولت اصلاح طلب بعدی بماند؛ می تواند نقشی فراتر از وزیر یابد و مثلا در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی عهده دار پرونده هستهای و اتمام برجام شود؛ حتی میتواند در مقام معاون اول رئیسجمهوری ایفای نقش کند و با افزایش اختیارات، دولت احتمالی آتی را بچرخاند.
اگرچه پیشگویی برای عهدهداری دولت آینده و رای مردم امر قابل دفاعی نیست اما میتوان از احتمالات سخن گفت و امیدوار بود که اگر مشارکت افزایش یابد و جامعهی خاکستری ترغیب به مشارکت در انتخابات شوند، ورق ممکن است برگردد.
انتخابات ریاستجمهوری در ایران، بسیار پدیدهی عجیبی است. همیشه آنچیزی که عموم تصور میکردند از صندوق، بیرون نیامده است. به همین دلیل است که برخی در جناح اصولگرا از مشارکت مردم در انتخابات ناخرسند هستند و حتی می توان گفت واهمه دارند و به صراحت اذعان میکنند که چرا باید تن به قواعد دموکراسی بدهند و تلاش کنند مشارکت مردم در انتخابات افزایش یابد.
باید این حال، آنچنان فوتبالیست ها می گویند، نباید در ابتدای امر مقهور تیم حریف و نام آنها و امکاناتی که دارند شد. گاه می توان با دست خالی، حماسه آفرید. تاریخ پر است از روزهایی که انسان های عادی، با دستان خالی قهرمان خلق و مردم خود شدند. ناامید نباید شد. بازی ۹۰ دقیقه است. گاه ممکن است گل پیروزی در ساعت و لحظه ای که باور هیچ کس نیست، زده شود.
به همین جهت است که این امیدواری همچنان وجود دارد که اگر جامعهی خاکستری پا در میدان بگذارد میتواند شگفتی خلق کند. و از همین زاویه، وظیفه عمومی چهرههای ملی در این است که نهتنهامردم را به شرکت در انتخابات ترغیب کنند، بلکه میتوانند مستقیما نامزد مورد اشاره خود را نیز اعلام و از او حمایت کنند.
محمدجواد ظریف، از چهرههای ملی ایران است که بنا بر گفتهی خود دل در گروی آیندهی ایران دارد. حضور او در کنار همتی در این انتخابات و نقش احتمالیاش در دولت آینده میتواند گرههای زیادی را باز کند.