bato-adv
bato-adv

ملکه گدایان، فصل دوم قسمت سوم؛ به خونه خودت خوش آمدی ملکه!

ملکه گدایان، فصل دوم قسمت سوم؛ به خونه خودت خوش آمدی ملکه!

سومین قسمت از فصل دوم سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی آزاد در روز چهارشنبه بیست و ششم خرداد ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ قسمت سوم از فصل دوم سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی آزاد روز چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«افرا، ملکه و دیدار در مفت آباد...!»
 
لعیا، افرا را در خانه می‌گذارد و می‌رود، درحالی که البرز و خورشید هم به دنبال افرا می‌آیند. حالا لعیا خیلی راحت دوباره همه گروگان‌هایش را در مشتش دارد؛ اما باز هم ترجیح می‌دهد جور دیگری بازی کند. پارسا را مامور تعقیب خورشید و البرز می‌کند و خودش مشغول کار دیگری می‌شود. افرا از همراهی البرز و خانواده‌اش سر باز می‌زند. برای خورشید گذشت هر دقیقه مساوی نزدیک‌تر شدن به لعیاست. افرا، اما نمی‌تواند بچه‌های مفت آباد را رها کند و با البرز همراه شود، به‌خصوص با اتفاقی که برای کپلک افتاده است، دیگر چشم بستن روی بچه‌ها برای افرا غیر ممکن شده است.
 
افرا از لابه لای حرف‌های خورشید متوجه هویت لعیا می‌شود. با کنار هم گذاشتن تکه‌های پازل تصویر کاملی از ملکه در ذهن افرا شکل می‌گیرد. او می‌خواهد البرز را هم در جریان قرار بدهد؛ اما خورشید مانع می‌شود. بدین ترتیب افرا دست به کار می‌شود و لعیا را به مفت آباد دعوت می‌کند. بانی مفت آباد وارد قصر محقری می‌شود که برای عده‌ای کودک بی‌پناه و بی‌کس تدارک دیده است و افرا ورود لعیا را به خانه خودش تبریک می‌گوید.
 
با جنگ قدرتی که میان پارسا و لعیا شکل گرفته است، داستان هم با جذابیت بیشتری پیش می‌رود. این تقابل محرک خوبی است که خورشید و البرز هم از انفعال خارج شوند و حالا با دو جبهه در کشمکش باشند. یکی لعیا که می‌خواهد آن‌ها را تحت تسلط خودش نگه دارد و دیگری پارسایی که بیشتر به فکر به زیر کشیدن ملکه است و با به دست آوردن فرمول دیگر احتیاجی به البرز و دردسرهایش ندارد.
 
ملکه گدایان در فصل دومش باز هم جذابیتش را به دست آورده است و اتفاقات به نحوی پیش می‌روند که هرلحظه روند قصه می‌تواند به سمت و سوی تازه‌ای بیافتد. لعیا متوجه نفوذ پارسا شده است و سعی می‌کند آرام و بدون گرد و خاک از پس نقشه‌های او بر بیاید؛ اما این‌بار با رفتن به مفت آباد و سر قرار با افرا خودش را در خطر قرار داده است. خطری که می‌تواند عواقب سختی برایش به دنبال داشته باشد.
 
ملکه گدایان به نحوی داستانش را پیش می‌برد که هر قسمت نزدیک به قسمت پایان به نظر می‌آید و این موضوع هم بخشی از بینندگانش را کلافه کرده است و هم بخشی از این جذابیت لذت می‌برند.
bato-adv
bato-adv
bato-adv