یک متخصص معتقد است که هیچ ژنی وجود ندارد که بگوییم به خاطر آن ژن فرد به موادمخدر اعتیاد پیدا کند. او تأکید میکند که گروهی از ژنها وجود دارد که کارکردشان در بدن برخی از افراد سبب میشود گرایش به مواد در آنها افزایش پیدا کند، زیرا عملکرد رفتار تکژنی نیست.
هر بار که ترک میکنند، حریف نیروی درونیشان نمیشوند. کششی عجیب تمام وجودشان را پر میکند. هر چقدر که میخواهند اسیر آن نشوند، راهی برای آن پیدا نمیکنند. مستأصل هستند. انگار دست و پایشان بسته است و چیزی راه گلویشان را میگیرد. آن وقت است که راه میافتند موادشان را از اولین موادفروشی که میشناسند، تهیه کنند. تازه مواد که به بدنشان میرسد، احساس آرامش میکنند. این جملات بین همهشان مشترک است.
به گزارش شهروندآنلاین، آنهایی که بارها ترک کردهاند و بارها دوباره شروع به مصرف کردهاند، بارها این احساس را تجربه کردهاند. مدام میگویند میخواهیم ترک کنیم، اما دست خودمان نیست.
بسیاری از پزشکان بر این باورند که ژنتیک نقش مهمی در ابتلا به اعتیاد دارد. مثل دکتر حمیدرضا خرم خورشید، مشاور علمی و فناوری معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت که معتقد است اعتیاد و بسیاری از بیماریهای غیرواگیر زمینه ژنتیکی دارند و با آزمایش ژنتیک از بدو تولد میتوان درصد خطر این بیماری را پیشبینی کرد و با کنترل عوامل محیطی جلوی بروز آنها را گرفت.
البته او درصد تأثیر ژنتیک را بالا و سهم عوامل ژنتیکی را بین ۲۰ تا ۷۰ درصد میداند.
او توضیح میدهد که اعتیاد و اغلب بیماریهای غیرواگیر چند عاملی هستند. تعداد ژنهای درگیر آنها نیز زیاد است و ممکن است در مورد یک بیماری، بین ۱۰ یا ۱۲ تا ۴۰۰ یا ۵۰۰ ژن در بروز یک بیماری نقش داشته باشند، بنابراین برای تشخیص و پیشبینی بیماری باید تمام این ژنها را بشناسیم.
دکتر کرمی نیز سالها روی این موضوع تحقیق و تأثیر ژنتیک را بر آسیبهای اجتماعی بررسی کرده است. به گفته او سالها دانشمندان به دنبال پاسخ این سوال بودهاند و هنوز پاسخ درستی برای آن پیدا نکردهاند. اما خودش میگوید بسیاری از رفتارهای ما میتواند منشأ ژنتیکی داشته باشد. اما در مورد اعتیاد باید با احتیاط در مورد آن صحبت شود، زیرا اگر بنا باشد که سهم ژنتیک در آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد بالا باشد، بسیاری از افراد معتاد خودشان را مبرا از جرم میدانند و معتقدند نباید مجرم شناخته شوند، زیرا کارهایشان دست خودشان نیست.
این متخصص معتقد است ژنی به عنوان ژن اعتیاد نداریم، اما گروهی از ژنها وجود دارند که در کنار هم میتوانند روند اعتیاد افراد را تسریع کنند.
یک درصدی از افراد وجود دارند که به دلیل ساختار ژنتیکیشان حساستر از سایرین و بیشتر در معرض خطر ابتلا به آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد هستند.
کسانی که مجموعه ژنهایی را دارند که نسبتا آنها را حساستر از دیگران کردهاند نسبت به ابتلا به اعتیاد به موادمخدر حساستر هستند.
او با تأکید بر اینکه هیچ ژنی وجود ندارد که بگوییم به خاطر آن ژن فرد به موادمخدر اعتیاد پیدا کند، تأکید میکند که گروهی از ژنها وجود دارد که کارکردشان در بدن برخی از افراد سبب میشود گرایش به مواد در آنها افزایش پیدا کند، زیرا عملکرد رفتار تکژنی نیست.
هیچ رفتاری تکژنی نیست و مجموعهای از ژنها سبب میشود که رفتار در افراد شکل بگیرد.
در هر فردی بیش از ۲۵ هزار ژن وجود دارد. وقتی فردی دچار آسیبهای اجتماعی میشود در واقع مجموعهای از ژن را در خود دارد که او را در برابر بسیاری از مشکلات حساستر میکند.
این گروه از افراد شکننده هم میشوند و در فشارهای اجتماعی راهحلی برای از بین بردن مشکل خود پیدا نمیکنند و راهحل را در این میبینند که فشار روانی را تا حدودی کاهش دهند، به همین دلیل این افراد در ابتدا به دخانیات و سیگار و سپس به موادمخدر گرایش پیدا میکنند.
دکتر کرمی به گفته خودش بارها و بارها عوامل ژنتیکی را روی افراد معتادی که برای درمان مراجعه داشتهاند، امتحان کرده، اما بر این باور است که همان عوامل گروهی ژنتیک که در افراد مختلف وجود دارد، اگر در محیط دیگری قرار بگیرد، میتواند بسیار موثر هم باشد.
او با اشاره به اینکه بسیاری از رفتارهای ما تحت تأثیر عوامل محیطی است، خاطرنشان میکند که دانشمندان سالهاست که روی میزان تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی بر رفتار ما تحقیق میکنند. هر انسانی نقاط قوت و ضعف خودش را دارد و هیچ کس نمیتواند بگوید من نقطه ضعفی ندارم و برعکس آن. اما متأسفانه در حال حاضر شرایطی در جامعه وجود دارد که کمتر به نقاط قوت فرد توجه میشود و این نقاط ضعف است که بیشتر به آن پرداخته میشود.
وقتی فشار در جامعهای افزایش پیدا کرده و مشکلات استرسی و اضطرابی افزایش پیدا میکند، ظرفیت افراد کاهش مییابد. کاهش ظرفیت بار تحمل میتواند منجر به این شود که فرد به دنبال راهی برای حل مشکلاتش باشد، زیرا موادمخدر سبب میشود که فرد دچار فراموشی لحظهای شود و کمتر بار مشکلات را تحمل کند.
هیچ کس از اعتیاد در امان نیست، چراکه مکانیسم اعتیاد در مغز وجود دارد. وقتی که مغز یک امر لذتبخش را تجربه میکند، گذرگاههایی عصبی در مغز ایجاد میشوند و به همین ترتیب فرد دوست دارد که آن لذت دوباره تکرار شود. با این حال تحقیقات نشان داده است که اعتیاد در برخی افراد زمینه ژنتیکی دارد. منظور از ژنتیک، تفاوتهای زیستی است که افراد را در برابر اعتیاد آسیبپذیرتر میکند. اعتیادی که در بزرگسالی به وجود میآید، معمولا تحت تأثیر ژنتیک است، چراکه تأثیر محیط، معمولا در بزرگسالی به حد زیادی کاهش مییابد.
دکتر داریوش فرهود هم بر این باور است که ژنتیک افراد در اعتیاد به موادمخدر قابل کتمان نیست، اما این تأثیر به اندازه عوامل محیطی نیست. تمام کارهایی که فرد در زندگی انجام میدهد، چه کارهای خوب و چه کارهای بد تحت تأثیر ژنتیک است. صفات ظاهری و بدنی افراد نیز به ژنتیک آنها وابسته است.
او معتقد است که در اعتیاد به موادمخدر نیز زمینه ژنتیکی است و میتوان سهم ۴۰ درصد یا کمتر را به آن تخصیص داد، اما آنچه که اثرگذارتر است، محیطی است که فرد در آن زندگی کرده و بزرگ شده است.
پدر علم ژنتیک ایران با تأکید بر اینکه همه ما انسانها در بدن خود ژن سرطان داریم، ادامه میدهد: «سبک زندگی و نوع تغذیه ما میتواند در رشد یا پنهان ماندن این ژن تأثیرگذار باشد.»
او با تأکید بر اینکه افراد زودرنج و آسیبپذیر و آنهایی که به نسبت حساستر از دیگران هستند، بیشتر در معرض اعتیاد به موادمخدر نیز قرار میگیرند، خاطرنشان میکند: «اگر همین افراد در شرایط دیگری قرار بگیرند، این نوع اعتیاد در آنها میتواند به گونه دیگری نمود پیدا کند، به طور مثال فرد به کتاب خواندن اعتیاد پیدا کند یا اینکه شعر بگوید یا نقاشی بکشد. در واقع این گرایش افراطگونه به هر چیزی میتواند این را نشان دهد که فرد از نظر روحی نیاز به دستاویزی دارد تا او را نجات دهد و اینجاست که محیط سهم خودش را نشان میدهد و گرایش فرد به هر موضوعی میتواند نشاندهنده نوع محیطی باشد که در آن رشد پیدا کرده است.
او گرایش تعداد زیادی از افرادبه موادمخدر را نشاندهنده بالا بودن مشکلات اقتصادی و اجتماعی میداند و بر این باور است که از آنجا که دسترسی به موادمخدر بسیار آسان است و تأثیر آنی بر روح و روان فرد باقی میگذارد، فردی که دچار مشکل شده راحتترین راه را برای حل مشکل روحی و روانی خود مصرف موادمخدر میداند. اما این آرامش کاذب است و میتواند فرد را به آرامش ابدی برساند.
فرهود با اظهار تأسف از اینکه اعتیاد به موادمخدر در کشور ما بسیار بالاست و حتی از خود افغانستان که مرکز کشت و زرع موادمخدر دنیاست، آمار بالاتری داریم، تأکید میکند: «متأسفانه در کشور ما دسترسی به موادمخدر بسیار راحت است و به همین دلیل آمارها روزبهروز افزایش پیدا میکند، از سوی دیگر فشارها و مشکلات اجتماعی نیز در کشور بیداد میکند و به همین دلیل وقتی فشارهای محیطی بالا برود، فردی که در درون عوامل ژنتیکی موادمخدر را داشته باشد، راحتتر به این سمت گرایش پیدا میکند.»
او تأکید میکند: مطالعات نشان میدهد افرادی که دارای والدین معتاد هستند، احتمال گرایش آنان به سمت اعتیاد بسیار بالاتر از کسانی است که والدین معتاد ندارند. افراد در این خانوادهها به علت قرار گرفتن در محیط، مستعد گرایش به اعتیاد هستند و خود این تأثیر محیط روی ژنها دو عامل ایجاد میکند؛ یکی اینکه فرد مصرف موادمخدر را در خانواده میبیند و محیط برای مصرف او مهیا است و دیگر اینکه عوارض و مشکلات ناشی از مصرف مواد را در خانواده میبیند که این عامل میتواند در عدم گرایش فرد به اعتیاد مؤثر باشد.