این هزینه دستکم ۳۰ میلیون تومانی برای هر خانواده ایرانی (۱۰ میلیون سفر و ۲۰ میلیون اقامت و خوراک)، هزینهای است که مدیریت نادرست و غیرمنطقی کشور به آنها تحمیل کرده است
فرارو- امیر هاشمی مقدم؛ خبرهای غیر رسمی و تایید نشدهای در ترکیه مطرح شده که این کشور میخواهد از ماه دیگر به گردشگران هم واکسن کرونا بزند. چه اینکه دوز نخست برای شهروندان این کشور به طور کامل به پایان رسیده و دوز دوم در حال انجام است و دولت برای اطمینان بیشتر، قول داده به افراد بالای ۵۰ سال دوز سوم را هم تزریق کند.
اگر خبر تزریق واکسن به گردشگران در ترکیه درست باشد، بیگمان ایرانیان اصلیترین هدف مسئولین این کشور هستند و چه بسا با توجه به وضعیت ایرانیان بوده که به چنین جمعبندی و تصمیمی رسیدهاند. چه اینکه اکنون شمار قابل توجهی از ایرانیان نیز در حال سفر به ارمنستان برای واکسینه شدن هستند.
خبرهای تاییدشدهای از تشکیل صفهای طولانی ایرانیان برای واکسینه شدن در مراکز بهداشتی این کشور به دست آمده است. یعنی به جای اینکه واکسن از کشورهای تولیدکننده به کشورهای مصرفکننده سفر کند، ایرانیان بهعنوان مصرفکنندگانی که این واکسن در اختیارشان نیست به کشورهای دیگر سفر میکنند تا به آن دست یابند.
با این شیوه مدیریت کرونا، سرمایه قابل توجهی از ایران بیرون میرود. کافی است بدانیم:
ترکیه فاصله میان دو دوز واکسن را یک ماه اعلام کرده که البته به درخواست متقاضی میتواند سه چهار روز زودتر یا دیرتر هم انجام شود. چنانچه یک ایرانی متقاضی دریافت واکسن در ترکیه باشد و بخواهد برای هر دوز واکسن، یکبار به ترکیه سفر کند، باید ۴۰۰ هزار تومان عوارض خروج از کشور برای بار نخست و ۶۰۰ هزار تومان برای بار دوم پرداخت کند. با توجه به اینکه مرز زمینی با ترکیه بسته است و تنها با هواپیما میتوان به این کشور سفر کرد، ارزانترین بلیط هواپیما به مقصد استانبول است که در بهترین حالت دو میلیون تومان رفت و برگشت میشود و برای دو بار سفر کردن، ۴ میلیون تومان میشود؛ بنابراین اگر مثلا یک خانواده ۴ نفره بخواهد واکسنشان را در ترکیه بزنند، هزینه دو بار سفر کردنشان میشود ۲۰ میلیون تومان (نفری ۱ میلیون عوارض دو بار خروج از کشور و ۴ میلیون هواپیما).
تازه اگر ایران برای ورود به کشور، از آنها گواهی تست پیآرسی بخواهد نیز (اکنون میخواهد؛ اما گویا قرار است کسانی که واکسینه شدهاند برای ورود به کشور دیگر نیازی به این گواهی نداشته باشند)، هر بار تست پیآرسی گرفتن در ترکیه هم حدود ۷۵۰ هزار تومان هزینه دارد. با این اوصاف آن خانواده ایرانی به احتمال زیاد و منطقی تصمیم میگیرد که این یک ماه فاصله میان دو دوز واکسن را در ترکیه بماند. با توجه به اینکه تعطیلات تابستان است، برای خیلی از خانوادهها مشکلی پیش نمیآید که حدود یک ماه را در ترکیه بمانند؛ بنابراین ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان هزینه عوارض خروج از کشور و بلیط هواپیمایشان میشود و تقریبا ۲۰ میلیون تومان هم هزینه اقامت و خوراکشان در ترکیه.
توجه کنیم که حتی اگر بخواهند در فاصله میان این دو دوز، به ایران برگردند، هر بار حضورشان در ترکیه دستکم ۴-۳ روز طول میکشد که هزینه هتل و خوراک در آن مدت هم قابل توجه است. با این شیوه، ترکیه هم که در بهترین حالت میانگین سفر ایرانیان به این کشور یک هفته بود، اکنون گردشگران ایرانی را در خود جای داده که یک ماه در این کشور هزینه کرده و به اقتصاد آن یاری میرسانند.
این هزینه دستکم ۳۰ میلیون تومانی برای هر خانواده ایرانی (۱۰ میلیون سفر و ۲۰ میلیون اقامت و خوراک)، هزینهای است که مدیریت نادرست و غیرمنطقی کشور به آنها تحمیل کرده، آن هم در شرایط نابسامان اقتصادی کنونی کشور. اما جان عزیز است و خیلیها در همین شرایط نابسامان اقتصادی، وقتی از دولت خودشان نا امید شدهاند، قید این هزینه را زده و راه کشورهای دیگر را برای واکسینه در پیش میگیرند.
در این یک سال و نیم که از حضور مهمان ناخوانده کرونا در جهان میگذرد، بسیاری از نشریات علمی بینالمللی گردشگری موضوعاتشان را بر گردشگری و کرونا متمرکز کرده و هر ماه فراخوان دریافت مقاله درباره موضوعات مرتبط میدهند. مقالاتی که منتشر میشود هم طیف گستردهای از موضوعات مرتبط را نشان میدهد. اما بیگمان خیلی عجیب خواهد بود اگر مقالهای منتشر شود که نشان بدهد مردم کشوری که مسئولینش میگویند ۶ واکسن کرونا تاکنون تولید کردهاند، برای اینکه واکسینه شوند به کشورهای دیگر سفر میکنند. شخصا از آنجا که پای آبروی کشورم در میان است، هرگز چنین مقالهای نخواهم نوشت؛ اما با نوشته نشدن چنین مقالاتی، ماهیت موضوع دگرگون نمیشود. یعنی همچنان موج پنجم کرونا در کشورمان بیداد میکند و چه بسا که موجهای دیگری را هم باید چشمانتظار باشیم؛ هر روز خانوادههایی عزادار میشوند که چنانچه واکسن کرونا به موفع دریافت کرده بودند، اکنون جمع خانوادهشان همچنان گرم باقی مانده بود؛ در جنوب شرقی کشور ترکیب کمبود تجهیزات پزشکی، بیآبی، بیکاری و فقر و بالاخره کرونای جهشیافته، هممیهنان بلوچمان را عزادار میکند؛ و البته مسئولینمان از آمادگی برای مدیریت جهانی کرونا و صادرات واکسن سخن میگویند.