شاید بهترین کار این باشد که زمان درست شوخی را در نظر گرفت و بعد از افتادن آب ها از آسیاب و رفع مشکل و هنگامی که بستگان عزیز از دست داده و متحملین خسارت تا حدی به خود آمدند، ساختن جوک و پرداختن به لطیفه را در دستور کار قرار دهیم.
محمد ماکویی؛ مردم ایران از نادر مردمی هستند که پس از رفع یک مشکل یاد خاطرات بامزه ای که در هنگام بروز معضل برایشان روی داده بود نمی افتند و در همان هنگامی که با مشکل روبرو هستند هم اینقدر دل خوش و انبساط خاطر دارند که در باره آن جوک ها و لطیفه های خنده دار بسازند.
در مورد قطعی برق، کار ساختن جوک و لطیفه بیشتر اوج می گیرد؛ زیرا وقتی برق قطع می شود و آدم نه می تواند تلویزیون و
ماهواره تماشا کند و نه سراغ اینترنت برود و از اوضاع شبکه های اجتماعی سر در بیاورد و نه حتی می تواند برای خود یک چای ناقابل دم کند، قطعا بهترین راه چاره را در تعریف جوک یا تولید خلق الساعه لطیفه، حسب مورد، خواهد دید.
قطعی برق امسال واقعا با سال های گذشته نمی خواند و تا آن اندازه زیاد شد که کم مانده بود مسئولین و دست اندرکاران در عوض جدول خاموشی ها، جدول روشنایی ها را منتشر نمایند!
در این باب، آقای رییس جمهور نیز انصافا با کتمان همیشگی با موضوع برخورد نکرده و با بیان "در اروپا هم قطعی ۲۴ ساعته را داریم" یاد و خاطره آن فوتبالیست گمنامی که به دلیل هو شدن در استادیوم خود را در قد و قواره مارادونا، که یکبار او را نیز در استادیوم هو کرده بودند، به حساب آورده بود، کاملا گرامی داشت!
سخن نغز آقای رییس جمهور که "خوب است برود تا قدرش را بدانیم" نیز حرفی مقبول و پسندیده بود؛ هر چند طولانی بودن مدت رفتن برق، ناخودآگاه، دانش آموزی را به خاطر می آورد که برای محکم شدن پایه تحصیلی، مردودی یکی دو سال را کم و ناکافی دانسته و آنقدر در یک کلاس در جا زده بود تا پایه اش بتن آرمه گردد!
وقتی برق می رود بعضی ها دنبال جواب سوال "کجا رفته است؟ " می گردند تا با یافتن پاسخ، آن را دوباره به خانه و زندگی مردم برگشت دهند.
در این هنگام، برخی هم نفرین به ادیسون را در دستور کار قرار می دهند؛ زیرا همانطور که مهمترین دلیل طلاق، ازدواج است، عامل اصلی رفتن برق، اختراع آن است و اگر برق اختراع نشده بود و مردم عادت کرده بودند با استفاده از شمع و چراغ نفتی و زغال و هیزم امورات خود را بگذرانند، امروزه از رفتن ناگهانی برق تا این اندازه ناراحت نمی شدند.
گروه سوم، همچنانکه گفتیم، در کار پیدا کردن رفع مشکل یا نفرین باعث و بانی معضل نبوده و سعی می کنند با ساختن انواع و اقسام جوک ها و لطیفه های برقی، شب و روزهای خوشی را برای آحاد جامعه رقم بزنند.
در کنار گروه سوم، دسته چهارمی هم وجود دارند که در برابر سومی ها قد علم کرده و "لطفا برای کمبود و نبود برق جوک نسازید" می گویند.
این عده، انصافا، پر بیراه نمی گویند و حرف حسابشان این است که در شرایطی که نبود برق باعث از دست رفتن جان بسیاری از بیماران شده و شمار فراوانی از آدم هایی که به علت کرونا کسب و کار چندان پر رونقی ندارند، در هنگام قطعی برق، ضرر و زیان هنگفت مالی را به جان می خرند، بستگان عزیز از دست داده و صاحبان کسب و کارهای خراب، جوک ها و لطیفه های برقی ارسالی را به جز نمک پاشیده شده بر روی زخم نخواهند دید.
علیرغم این موضوع، باید به این نکته توجه داشت که در شرایطی که مسئولین و متولیان امور حرف های جدی را بسیار برخورنده تر از حرف های با بن مایه طنز و شوخی گرفته و حرف نزدن را جز نشانه سکوت و رضا نمی دانند، مردم چاره ای هم جز این دارند که برای رفع مشکل دست به دامان آخرین راه حل شده و یک جوری "به دادمان برسید" را فریاد نمایند؟
شاید، در این زمینه، بهترین کار این باشد که زمان درست شوخی را در نظر گرفت و بعد از افتادن آب ها از آسیاب و رفع مشکل و هنگامی که بستگان عزیز از دست داده و متحملین خسارت تا حدی به خود آمدند، ساختن جوک و پرداختن به لطیفه را در دستور کار قرار دهیم تا هم بتوانیم حال مصیبت زده ها و خسارت دیده ها را کمی خوب کنیم و هم مشکل و معضل را مدام در پیش چشم مسئولین و دولتمردان گذاشته و به آن ها "یادمان هست" را گوشزد نماییم!