تصور کنید اگر آیتالله هاشمیرفسنجانی و فرماندهان نظامی کشور به دنبال تأمین موشک از خارج نمیرفتند و منتظر موشک داخلی میماندند، ما نمیتوانستیم هدفهایی نظیر برج رافدین در بغداد را در آستانه اجلاس کشورهای عربی هدف قرار دهیم و عملا در جنگ شهرها شکست میخوردیم که هزینه سنگین انسانی و نظامی برای کشور داشت.
محسن هاشمیرفسنجانی در شرق نوشت: موضوع واکسن کرونا که این روزها فضای رسانهای و افکار عمومی را به خود مشغول کرده و به یکی از مهمترین دغدغه های جامعه تبدیل شده است، ناخودآگاه ما را به دهه ۶۰ و جنگ موشکی شهرها میبرد.
در آن زمان مشغول تحصیل در دوره دکترای مهندسی پلیمر، گرایش کامپوزیت در پلیتکنیک مونترال بودم و در فواصلی که میتوانستم به ایران بیایم، مسئله حمله موشکی به شهرها و بهشهادترسیدن زنان و کودکان بیگناه به دلیل جنایتهای رژیم بعثی عراق بهشدت آزارم میداد. موشکهای اسکاد A و اسکاد B و اسکاد اصلاحشده عراق به شهرهای ایران اصابت میکردند و خرابی های فراوان و تلفات سنگینی برجا میگذاشتند؛ اما توپخانه ایران تنها بردی حدود ۴۰ کیلومتر داشت و میتوانست اهداف مرزی را مورد اصابت قرار دهد.
در همین زمان، تلاشهای فراوان مسئولان کشور، بهویژه آیتالله هاشمیرفسنجانی برای تأمین موشک از خارج برای کشور، با موانع زیادی مواجه میشد. حمایت همزمان دو ابرقدرت شرق و غرب از حکومت صدام و تحریم تسلیحاتی ایران، کشور را در بنبست قرار داده بود و تنها مسیر تأمین موشک، استفاده از روابط دوستانه با دو کشور سوریه و لیبی و تأمین موشک از این دو کشور بود که هم ظرفیت محدودی داشت و هم موشکهای این دو کشور از نسل موشکهای اسکاد بود و بالاخره قذافی تعداد کمی موشک اسکاد B را در اختیار ایران قرار داد؛ آنهم پس از چند شلیک، به دلیل عدم موشکزدن به عربستان، همکاری تیم نظامی لیبی را در پرتاب موشک متوقف کرد و شهید تهرانیمقدم خود پرتاب های بعدی موشکهای باقیمانده را انجام داد.
در این شرایط، موضوع تحقیق و تولید موشک در داخل کشور به دغدغه اصلی مسئولان ارشد نظام و فرماندهان نظامی تبدیل شده بود و چندین پروژه موازی تولید موشک با نامهای مختلفی نظیر نازعات، مجتمع، سجیل، زلزال و شهاب یک در صنایع دفاع (پارچین)، صنایع سپاه، مهندسی جنگ جهاد سازندگی و مرکز تحقیقات صنایع دفاع آغاز شده بود و من در زمانی که در تهران حضور داشتم یا به اتفاق پدر به جبهه سفر میکردم، در جریان این پروژهها و مشکلاتشان قرار میگرفتم. با توجه به رشته تحصیلیام که کاربرد فراوانی در صنایع دفاعی داشت و شرایط بحرانی کشور، به توصیه آیتالله هاشمیرفسنجانی، تحصیل در دوره دکتری را رها کردم و از سال ۱۳۶۵ برای کمک به صنایع دفاعی کشور به ایران بازگشتم و خوشبختانه توانستم تعدادی از نرمافزارها، اسناد و کتابها و همچنین کامپیوتر شخصی (PC) خود را که آن زمان در کشور به آسانی در دسترس نبود، برای استفاده در بخش طراحی موشک به ایران بیاورم.
نکته مهمی که در این میان وجود داشت، پیشرفت همزمان پروژه های تحقیقات و تولید انبوه موشک در داخل بود که در دستگاههای مختلف انجام میشد و مسئولان آن دستگاهها در گزارشهایی که به مقامات ارشد کشور میدادند، از موفقیت بسیار نزدیک خود در تولید موشک خبر میدادند؛ اما صنایع با تکنولوژی بالا، دارای پیچیدگیها و مشکلاتی است که بعضا در پیشرفت پروژه تحقیقاتی در حد بالاتر از ۹۰ درصد و حتی ۹۵ درصد خود را نشان میدهد که شخصا این موضوع را در تولید موشک تجربه کردهام و حتی در فاصله پس از تولید نمونه تا شلیک آزمایشی، شاهد برخی از این مشکلات فنی بودهایم که در یک فقره منجر به انفجار در کارگاه تولید موشک حتی روی استند قبل از پرتاب و بعد از آن شد.
مسئله مهم دیگر، تفاوت مرحله تحقیق و نمونه های آزمایشگاهی با تولید انبوه بود که در مرحله تولید انبوه نیز مشکلات فراوانی از جمله مسائل مربوط به تأمین مواد اولیه، بستهبندی، توزیع، نگهداری و پروتکل های پرتاب پیش میآید که شاید در مرحله تحقیقات مهم به نظر نرسد.
راهبرد مسئولان نظام در این مقطع، ایجاد همگرایی در پروژه تولید موشک داخلی بود که برای استفاده بهینه از امکانات محدود کشور، مقرر شد پروژه شهاب دو بهعنوان پلتفرم تولید موشک ایرانی تعریف شود تا هر موشکی که در دستگاههای مختلف در مرحله تحقیقات و تولید نمونه است، اگر به تولید انبوه برسد، در این پروژه و با امکانات ویژه تأمینشده تولید شود و این تدبیر هم خوشبختانه به نتیجه رسید و اگرچه تا پایان جنگ شاهد تولید انبوه موشک ایرانی نبودیم، ولی با فاصله حدود سه سال، موشکهای ایرانی به تولید صنعتی رسیدند و امروز یکی از نقاط دستاوردهای ایران هستند و بنده هم بهعنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ صنایع دفاعی کشور، به این موفقیت افتخار میکنم.
امروز نیز در تولید واکسن داخلی با شرایط مشابهی مواجه هستیم؛ واکسنهایی مانند برکت، نورا، پاستور و رازی که در پروژه های موازی از سوی دستگاههای مختلف در مرحله تحقیقات هستند و هر دستگاهی نیز خبر از موفقیت خود میدهد؛ اما بروز پیچیدگی های خاص این صنعت در مرحله تحقیقات، تستهای انسانی و اخذ مجوز و همچنین تولید انبوه، موجب شده مانند تولید موشک برنامه زمانبندی پیشبینیشده محقق نشود.
توصیهام به دوستان مسئول و زحمتکشان عرصه تولید واکسن، استفاده از چند تجربه تولید موشک در کشور است؛ نخست: فعالیت موازی در مرحله تحقیقات با حفظ همگرایی و تبادل اطلاعات مناسب است؛ اما اگر در مرحله تولید انبوه با توجه به امکانات محدود کشور، از همگرایی و همافزایی بهجای موازیکاری استفاده شود و هر واکسنی که امکان تولید انبوه آن فراهم میشود، از خطوط تولید انبوه موجود استفاده کند.
دوم: با توجه به مشکلات پیشبینینشده ناشی از تکنولوژی، تحریمها و محدودیت زیرساختها و امکانات کشور، مسئولان ارشد دولت، تنها به وعدهها و برنامه های اعلامشده از سوی تولیدکنندگان داخلی بسنده نکنند و با تأمین واکسن از خارج، مانع واردشدن هزینههایی نظیر تلفات داخلی بیشتر و سفرهای خارجی برای واکسن شوند.
تصور کنید اگر آیتالله هاشمیرفسنجانی و فرماندهان نظامی کشور به دنبال تأمین موشک از خارج نمیرفتند و منتظر موشک داخلی میماندند، ما نمیتوانستیم هدفهایی نظیر برج رافدین در بغداد را در آستانه اجلاس کشورهای عربی هدف قرار دهیم و عملا در جنگ شهرها شکست میخوردیم که هزینه سنگین انسانی و نظامی برای کشور داشت.
به ملک ری نمی رسی