احساس میکنم از هر لحاظ به یک بنبست رسیدهایم. از سویی دولت به دلیل عدم تدبیر و نبود نگاه کارشناسی نمیداند چه کار انجام دهد و از سوی دیگر به نظر میرسد حتی هیچ ارادهای نیز برای تغییر شرایط فعلی ندارد و به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی مردم نمیخواهد نارضایتی مردم را از این بیشتر کند.
عبدالرضا ناصرمقدسی-متخصص مغز و اعصاب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: موج پنجم کماکان ادامه دارد و همینطور دارد قربانی میگیرد. آمار فوتیها در شبانهروز از ۴۰۰ نفر رد شده و پیشبینی میشود به ۶۰۰ نفر در روز برسد. اورژانسها پر است. بیماران به صورت سرپایی درمان میشوند.
البته باید توجه داشت این آمار بالای فوتی مربوط به بیمارانی است که تست کرونا در آنها مثبت شده است. از همان ابتدا میدانستیم که این تست در ۵۰ درصد موارد ممکن است منفی باشد و طبق گفته دانشمندان، درصد مثبتشدن تست پیسیآر میتواند در سوش دلتا کمتر از این باشد؛ پس متأسفانه آمار فوتیها بیشتر از این حرفهاست.
این در حالی است که هنوز چشماندازی از واکسیناسیون گسترده وجود ندارد و حتی اگر الان هم دولت بخواهد در حجم بالا واکسیناسیون را انجام دهد، بسیار طول خواهد کشید تا اثرات مثبت آن مشخص شود و در این بازه زمانی کماکان باید شاهد فوت تعداد بیشتری از هموطنانمان باشیم.
اکنون اثرات مثبت واکسیناسیون بهخوبی مشخص شده و نشان داده که واکسنها میتوانند از درصد بالایی از مرگومیرها بکاهند. متأسفانه به نظر میرسد هنوز که هنوز است، مسئولان ما اعتقادی به این موضوع نداشته و هیچ عزم راسخی برای این حرکت ملی دیده نمیشود.
از واکسنهای ایرانی هم خبری نیست. شاید بهتر است بگوییم وضعیت همین هست که هست. باید این شرایط بد را بپذیریم و ببینیم در این شرایط فوقبحرانی چه کار میتوانیم بکنیم تا از میزان قربانیشدن بیماران بکاهیم. البته این در شرایطی است که تخت خالی نداریم، بیمارستانها با بیشترین ظرفیت پر شدهاند، کادر درمان خسته و فرسوده است و کشور از لحاظ دارو و تجهیزات در مضیقه قرار دارد.
شاید بهترین کار در این شرایط، رعایت تمهیدات ایمنی و توصیههای بهداشتی باشد. چند روز پیش که از بیمارستان به خانه برمیگشتم از جلوی یک آبمیوهفروشی رد شدم. صف طولانی از آدمها بدون رعایت هیچگونه پروتکلی، فقط ترس و وحشت را در دل من بیدار میکرد.
اگر این افراد به خودشان رحم نمیکنند، حداقل به کادر درمانی رحم کنند که دیگر توانش را از دست داده است. احساس میکنم از هر لحاظ به یک بنبست رسیدهایم. از سویی دولت به دلیل عدم تدبیر و نبود نگاه کارشناسی نمیداند چه کار انجام دهد و از سوی دیگر به نظر میرسد حتی هیچ ارادهای نیز برای تغییر شرایط فعلی ندارد و به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی مردم نمیخواهد با تمهیداتی همچون قرنطینه یا تعطیلی شهرها، نارضایتی مردم را از این بیشتر کند.
انگار همه چیز به این امید که مشکلات خودبهخود حل شده و وضعیت بهتر از این شود، به حال خود رها شدهاند. غافل از اینکه این کار فقط دارد جامعه ما را به آزمایشگاهی بزرگ بدل میکند تا میزان کشتار مردم از سوی یک ویروس در آن بهخوبی مشخص شود. ویروس کرونا خارج از امیدها و آرزوهای ما عمل میکند.
سویههای جدید آن در چنین جامعهای که هیچگونه دفاعی در برابر این دشمن زیرک انجام نمیدهد، بهراحتی جهش مییابند و افراد زیادی را یکی پس از دیگری از بین میبرند. آنطور هم که به نظر میرسد، سیر طبیعی ویروس، سیری خودبهخود محدودشونده نبوده و حتی ایمنی دستهجمعی و گلهای هم نمیتواند راهحلی محسوب شود.
راهحل فقط در اقدامات کارشناسانه برای جلوگیری از اشاعه ویروس است که در صدر آن واکسیناسیون وسیع و مؤثر قرار دارد. نمیدانم از این به بعد باید منتظر چه چیزی باشیم؟ آیا ممکن است سوشهای دیگر این ویروس جهنم سوزانتری را به وجود آورند؟ در آن صورت دیگر فداکاری کادر درمان نیز نمیتواند کاری پیش ببرد؛ همه فرو خواهند افتاد.
سوش: واریانت