متهم گفت: من رابطه با این سه زن را منکر نیستم، اما اینکه میگویند به زور این کار را کردم دروغ میگویند. آنها برای داشتن رابطه رقابت میکردند. حالا که من دیگر این سه زن را تحویل نمیگیرم، آنها چنین اتهامی را علیه من مطرح کردند تا از من انتقام بگیرند.
مردی که متهم است چند زن را در جرائم سریالی مورد آزار و اذیت قرار داده است، بعد از سالها کشوقوس قضائی به حبس، شلاق و تبعید محکوم شد.
به گزارش شرق، این مرد متهم است شش سال قبل چند زن را مورد آزار قرار داده بود. هرچند شکایت اولیه این زنان تجاوز بود، اما دادگاه تجاوز به عنف را رد کرد و عمل متهم را آزار و اذیت تشخیص داد.
رسیدگی به این پرونده از سال ۹۴ با شکایت یک زن جوان به نام پریا آغاز شد. این زن که به پلیس آگاهی رفته بود، از پسر جوانی که وی را آزار داده بود، شکایت کرد.
زن جوان در تشریح جزئیات ماجرا گفت: اوایل سال ۹۳ دوست صمیمیام پروانه هراسان با من تماس گرفت و گفت از سوی یک پسر جوان مورد آزار قرار گرفته است و مرد جوان از او فیلم تهیه کرده و حالا قصد اخاذی دارد. اول حرفش را باور نکردم، اما وقتی مدرکهای او را دیدم دلم برای دوست صمیمیام سوخت و به او قول دادم کمکش کنم. من همراه دوست صمیمیام برای پسگرفتن عکس و فیلمها با پسر جوان قرار گذاشتم. او که پسر مؤدبی به نظر میرسید قول داد عکس و فیلمها را تحویلم دهد، اما یکباره به سمت حاشیه تهران رفت و با تهدید چاقو مرا آزار داد.
شاکی ادامه داد: وقتی این ماجرا را به پروانه گفتم، فهمیدم که من سومین قربانی این مرد هستم و او قبل از پروانه دوست صمیمی دیگرمان به نام شیدا را هم آزار داده بود.
به دنبال شکایت این زن تلاش برای ردیابی پسر جوان آغاز شد و دو شاکی دیگر شناسایی شدند.
شیدا که مربی باشگاه بدنسازی است، به پلیس گفت: ماجرا با رفتن من به یک سوپرمارکت آغاز شد. در سوپرمارکت پسر جوانی به من گفت گوشی موبایلش را در خانه جا گذاشته و حالا لازم است یک تماس ضروری با مادرش بگیرد. من هم گوشی موبایلم را به او دادم، اما وقتی به خانه برگشتم تماسهای پسر جوان آغاز شد و آنجا بود که فهمیدم آن پسر از گوشی موبایل من با تلفن خودش تماس گرفته و با این ترفند شماره موبایل مرا به دست آورده بود. مزاحمتهای پسر جوان ادامه داشت تا اینکه مرا تهدید کرد و من به ناچار به دیدنش رفتم. به او گفتم نامزد دارم و بهتر است دست از مزاحمت بردارد. مدتی از پسر جوان خبری نبود تا اینکه ازدواج کردم، اما باز هم مزاحمتهای او شروع شد. او حتی چند بار با همسرم تماس گرفت. آن پسر میگفت از طریق شبکههای پیامرسان به عکسهای خصوصیام دسترسی پیدا کرده است و قصد دارد آنها را پخش کند. مزاحمتهای این پسر باعث شد زندگیام بههم بریزد و همسرم مرا طلاق دهد.
این زن در ادامه گفت: پسر جوان میگفت به من علاقهمند شده و اگر برای آخرین بار به دیدنش بروم، دست از سرم برمیدارد. من هم با او قرار گذاشتم، اما او با زور و تهدید مرا به پارک جنگلی سرخهحصار برد و آزارم داد. او از جنایت سیاهش فیلم تهیه کرد و گفت این فیلم را پخش میکند. من که ترسیده بودم، ماجرا را با دوستم پروانه در میان گذاشتم. سپس با پسر جوان قرار گذاشتم و به همراه پروانه و فرزند خردسالش به محل ملاقات رفتیم. ما سوار ماشین او شدیم. دوستم با او صحبت کرد و آن پسر قول داد عکس و فیلمها را پس دهد، اما در میانه راه به سمت حاشیه تهران رفت. هرچه من و دوستم به او التماس کردیم اجازه دهد از ماشین پیاده شویم قبول نکرد. او بهشدت ما را کتک زد و بهزور به یک خانه ویلایی در حاشیه تهران برد.
این زن ادامه داد: پسر جوان میخواست دوستم را هم آزار دهد که مقاومت کرد؛ اما پسر بیرحم فرزند خردسال دوستم را از پنجره بیرون گرفت و تهدید کرد اگر به خواسته او تن ندهیم، فرزند خردسالش را از پنجره ساختمان به بیرون پرت میکند. او بیرحمانه من و دوستم را آزار داد و از ما فیلم گرفت. سپس ما را از ویلا بیرون برد و در میان جاده رها کرد. دوستم که میترسید به خانهاش برگردیم با دوست صمیمیاش پریا تماس گرفت و از او کمک خواست. اینطور بود که سومین زن هم به دام شیطانی این پسر گرفتار شد؛ اما ما از ترس آبرویمان جرئت نکردیم به پلیس حرفی بزنیم تا اینکه پریا به اداره آگاهی رفت و شکایت کرد.
به دنبال حرفهای تکاندهنده این زن، قربانی دیگر نیز شناسایی و در ادامه تحقیقات پلیسی ردیابی مرد جوان آغاز شد. پلیس از طریق ردیابی شماره تلفن پسر جوان نشانی او را یافت و وی را بازداشت کرد. در حالی که دو شاکی دیگر شکایتهای مشابهی را تسلیم پلیس کرده بودند، متهم ۳۵ ساله به اتهام زنای به عنف، آدمربایی و سوءاستفاده از شاکیان در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شد. متهم خودش را بیگناه خواند و منکر آزار شیطانی شد. او ادعا کرد سه زن جوان به خواسته خودشان با وی رابطه برقرار کردهاند و آنها را به زور آزار نداده است.
این مرد همچنین گفت: من رابطه با این سه زن را منکر نیستم، اما اینکه میگویند به زور این کار را کردم دروغ میگویند. آنها برای داشتن رابطه رقابت میکردند. حالا که من دیگر این سه زن را تحویل نمیگیرم، آنها چنین اتهامی را علیه من مطرح کردند تا از من انتقام بگیرند.
در پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و متهم را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و وی را به صد ضربه شلاق، ۱۰ ماه زندان، یک سال تبعید و ۱۸۰ ساعت خدمات عمومی رایگان در شهرداری محکوم کردند؛ اما با اعتراض سه شاکی به حکم صادره پرونده در شعبه هفتم دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات دیوان عالی کشور با طرح چندین ایراد خواستار رسیدگی مجدد به این پرونده شدند.
قضات دیوان عالی کشور در گزارشی اعلام کردند اگرچه متهم در جلسه دادگاه منکر تجاوز به عنف بوده، ولی به ارتکاب رفتار غیراخلاقی اعتراف کرده است. ارسال پیامکهای غیراخلاقی و تهدیدآمیز برای یکی از شاکیان و ارسال تصاویر مستهجن و برهنه یکی از آنها حکایت از ارتکاب رفتار مجرمانه و تهدیدآمیز دارد. از طرفی با بررسی زندگی شخصی یکی از شاکیان که دارای همسر و فرزند و موقعیت شغلی و اجتماعی بالاست، منطقی به نظر نمیرسد که وی خودش همراه متهم به ویلای دوست او رفته باشد و سپس نیمهشب در راه بازگشت خودش را از خودرو متهم به بیرون پرتاب کند. از اینرو لازم است تا پرونده بار دیگر رسیدگی شود.
با اظهار نظر قضات دیوان عالی کشور و شکستهشدن حکم صادره، پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال شد تا متهم بار دیگر از خود دفاع کند.
پسر جوان این بار در شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران از خود دفاع کرد و باز هم منکر تجاوز به عنف شد. قضات دادگاه با توجه به مدرکهای موجود در پرونده وی را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و او را به خاطر زنا به صد ضربه شلاق و دو سال تبعید و به خاطر استفاده از سند سفیدامضا که حین رسیدگی به پرونده تجاوز وی مشخص شد چنین جرمی هم مرتکب شده است، به یک سال زندان محکوم کردند. همچنین پرونده متهم بهخاطر تهدید یکی از شاکیها به انتشار فیلمهای مستهجن به دادگاه انقلاب فرستاده شد.
متهم علاوه بر محاکمه در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب نیز محاکمه شد و از خود دفاع کرد و پس از پایان جلسه دادگاه قاضی شعبه متهم را به خاطر تهیه فیلمهای مستهجن و تهدید به انتشار آنها به دو سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرد. حکم صادرشده از دادگاه انقلاب در شعبه ۵۷ دادگاه تجدیدنظر مهر تأیید خورد و قطعی شد.