رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کرونا گفت: مرکز آمار وزارت بهداشت نیز قبول دارد منظورشان استدلال سطحی و اولیه بوده و در انتشار آمار شیطنت شده و نباید از اطلاعات خام نتیجهگیری کلی میشد. میخواستند به مسئولین تلنگری بدهند که اگر این گونه باشد به فکر باشند.
بیش از دو هفته است که ایران عنوان آلودهترین نقطه جهان به کرونا را از آن خود کرده است. افزایش بیسابقه تعداد مبتلایان به بیماری و رکوردزنیهای پیاپی و غمانگیز در تعداد مرگومیرها ما را در صدر کشورهای آلوده به ویروس کرونا قرار داده است. موضوعی که به اعتقاد کارشناسان حوزه بهداشت و درمان کشور در سایه بیتوجهی به پروتکلهای بهداشتی و سرعت کم واکسیناسیون همچنان ادامه خواهد داشت.
روزنامه ایران در ادامه نوشت: از این رو با وجود تعطیلی چندروزه کشور، هشدارها برای رعایت مو به مو و نکته به نکته پروتکلهای بهداشتی همچنان ادامه دارد و اخبار خرید و واردات واکسن همچنان یکی از پرمخاطبترین خبرهای این حوزه است. در این میان، اما نکته مهم و البته تأسفبار امتناع گروهی از اقشار جامعه است که با وجود دعوت به واکسیناسیون از تزریق آن امتناع میکنند. سالمند و جوان هم ندارد. آمارها نشان میدهد ۲۰ تا ۳۰ درصد سالمندان و تعداد زیادی از جوانان واجد شرایط واکسیناسیون برای تزریق مراجعه نکردهاند.
جامعهشناسان و متخصصان علم رفتارشناسی بر این باورند که کمتربودن ارتباطات اجتماعی و بیاطلاعی و همچنین سختبودن حضور در مراکز تزریق واکسن به دلیل محدودیتهای دوران کهولت و البته شلوغبودن این مراکز باعث شده برخی از سالمندان عطای تزریق واکسن را به لقایش ببخشند.
اما متأسفانه این موضوع در میان جوانترهایی که بهواسطه شغل و فعالیت اجتماعی خود در اولویت تزریق واکسن قرار گرفتند نیز دیده میشود؛ موضوعی که به اعتقاد صاحبنظران بخشی از آن به شایعات موجود در شبکههای مجازی بازمیگردد. عوارض خطرناک واکسنهای موجود یا تلاش برای تهیه برندی خاص که مؤثرتر عنوان شده و مصونیت بیشتر ایجاد میکند از جمله دلایلی هستند که موجب تعلل این افراد در مراجعه به مراکز واکسیناسیون شده است.
از سوی دیگر گروهی هم در بحبوحه این بحران دست به دامن تقدیرگرایی شدهاند و بینیاز از تزریق واکسن دلخوش به این ضربالمثل قدیمیاند که تا خدا نخواهد برگی از درخت نمیافتد. گروهی دیگر هم ازدحام مراکز واکسیناسیون را دلیل موجهی برای عدم تزریق واکسن عنوان میکنند و معتقدند که در این مراکز نهتنها به سلامتی نزدیک نمیشوند بلکه «با ابتلا به ویروس کرونا به خانه بازمیگردیم و اطرافیانمان را هم آلوده میکنیم.»
آقای ایمانی، ۶۹ ساله، که تاکنون از تزریق واکسن ممانعت کرده درباره دلیل تمایلنداشتن خود به تزریق واکسن میگوید: یکی از آشنایان ما که سن بالایی هم داشت، دو هفته پیش با تزریق واکسن بسیار بدحال شد؛ به نحوی که مجبور شدند او را در بیمارستان بستری کنند. من بیماری زمینهای دارم. مبتلا به دیابت و فشار خون هستم. به همین دلیل فکر میکنم بهتر است واکسن نزنم. با تزریق واکسن احتمال میدهم، مشکلاتم بیشتر از قبل شود یا حتی مرگ تهدیدم کند.
خانم رستمی، ۶۰ ساله، هم درباره علت عدم مراجعه به مراکز تزریق واکسن میگوید: از طریق رسانههای مجازی هر روز اخبار مختلفی میبینم که نشان میدهد با تزریق واکسن هم امکان ابتلا به بیماری وجود دارد. حتی پزشکان هم این قضیه را اطلاعرسانی کردهاند. از آنجایی که وارد اجتماعات نمیشوم و همیشه هم از دو ماسک روی هم استفاده میکنم و همه پروتکلهایی را که ستاد مبارزه با کرونا اعلام کرده، رعایت میکنم، ترجیح میدهم که واکسن نزنم و به جای آن بیشتر مراقب خودم باشم.
اما در مقابل محسن کاملی، کارمند ۵۸ ساله، معتقد است هر لحظهای که در ترزیق واکسن تأخیر میکنیم یک قدم کرونا به ما نزدیکتر میشود پس باید روی همه شایعات و تبلیغات منفی در خصوص واکسن خط قرمزی بکشیم و به سلامتی خودمان فکر کنیم.
ناصر حسینزاده، بازنشسته فرهنگی، نیز در این باره میگوید: برای خلاصشدن از بیماری کرونا راهی جز تزریق واکسن نیست. نباید این ویروس خطرناک را ساده بگیریم تا الان ۱۰۰ هزار نفر از هموطنانمان را قربانی کرده و این طور که مشخص است به این زودیها دستبردار نیست پس واکسن بزنیم تا افراد کمتری بمیرند.
دکتر مسعود مردانی، عضو کمیته علمی کرونا، اما معتقد است بهترین واکسن در دسترسترین واکسن است. او میگوید: طبق شعار سازمان جهانی بهداشت باید در اسرع وقت واکسن در دسترس تزریق شود و نباید به بهانه تهیه واکسن مؤثرتر یا واکسنهراسی و ترس از عوارض واکسن، واکسیناسیون علیه بیماری را به تعویق انداخت.
او ادامه میدهد: در حال حاضر تعداد واکسنهایی که مصونیت کامل و صد درصدی ایجاد میکنند زیاد نیست. این در حالی است که در روزهای اخیر ما با افزایش تعداد مبتلایان به ویروس دلتا و موارد مرگومیر هموطنان مواجه شدهایم. شواهد حاکی از آن است که واکسنهای موجود در برابر گونه دلتا ایمنی ایجاد نمیکند، اما از شدت بیماری میکاهند و آمار بستری و مرگومیر را کاهش میدهند. از این رو برای دستیابی به ایمنی نسبی نباید تعلل کرد و باید بهسرعت واکسیناسیون انجام گیرد. متأسفانه در حال حاضر ظرفیت آیسییوی بیمارستانهای کشور کامل شده است و کادر درمان روزهای سختی را پشت سر میگذارند؛ بنابراین نباید به هیچ وجه تزریق واکسن را تأخیر انداخت.
اواخر هفته گذشته سرپرست مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات در گزارشی تجمیعی و تحلیلی، میزان بستری و فوتی کرونا بعد از تزریق واکسن را به وزیر بهداشت ارائه کرد و در مورد مرگومیر افرادی که واکسن زدهاند هشدار داد. انتشار چنین نامهای واکنش رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کرونا را در پی داشت.
حمید سوری ضمن انتقاد از آمار و دادههای منتشرشده درباره کووید-۱۹ و تأثیرگذاری واکسنها در ایران در نامهای به وزیر بهداشت تحلیل این دادهها را نادرست و غیر علمی خواند. در گزارش مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات ایران شاخص مرگ ناشی از عوارض ویروس کرونا در افرادی که دو هفته از دریافت دوز دوم واکسنشان گذشته بود ۲۰۲۷ نفر اعلام شد.
همچنین بر اساس اعلام این مرکز مرگ افراد واکسینه شده در کشور ۱۰ برابر استاندارد جهانی عنوان شده که البته جنجالهای زیادی را در فضای علمی به دنبال داشت. این در حالی است که رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کرونا با تأکید بر لزوم تحلیل درست دادههای تحقیقات منتشرشده درباره تزریق واکسن چرایی نادرستبودن چنین گزارشی را تشریح کرد.
آیا این تعداد ابتلا به کرونا پس از تزریق دو دوز واکسن و تعداد فوت در گزارش آماری مرکز مدیریت آمار و فناوری اطلاعات خطاب به سعید نمکی واقعی است؟ انتظار میرود با توجه به این که بسیاری از مبتلایان تست نمیدهند یا تستشان قطعی نیست، ممکن است این آمارها حتی بالاتر از این عدد و رقمهای اعلامشده در گزارش این مرکز باشد؟ اگر پاسختان مثبت است بفرمایید علت چیست؟
اولا هیچ تولیدکننده واکسنی ادعا نکرده که واکسنها ایمنی صد درصدی در افراد ایجاد میکنند. ضمن این که آن چیزی که در محیط آزمایشگاهی به لحاظ اثربخشی واکسن نشان داده شده وقتی در زندگی طبیعی و شرایط عادی محیط، واکسن را استفاده میکنیم درصد اثربخشی کاهش پیدا میکند.
معمولاً به نتایج مؤثر یک واکسن در دوره کارآزماییها «کارآیی» میگوییم. وقتی واکسنها در شرایط عادی تزریق میشوند به آن «اثربخشی» میگوییم. معمولاً «اندازه» اثربخشی به مراتب کمتر از کارآیی است، چون محدودیتهایی که در انتخاب نمونهها برای کارآزمایی وجود دارد در شرایط عادی کمتر میشود؛ بنابراین همیشه درصدی از افراد جامعه را داریم که با وجود آن که واکسن میزنند، ولی واکسن روی آنها مؤثر نبوده باشد.
دوم این که وقتی اثربخشی واکسنها را میسنجیم اولاً باید نگاه کنیم وضعیت اپیدمی به شکل طغیانها در هر جامعهای چگونه است؟ یعنی وقتی واکسیناسیون در جامعهای را که در پیک قرار دارد با جامعهای که اپیدمی در پیک قرار ندارد، مقایسه میکنیم، پس الگوهای حاصل از واکسیناسیون در این جوامع یکسان نیست.
نکته دیگر این که باید ببینیم در جمعیتی که واکسینه کردیم بیشترین بار ابتلای شدید و بستری و مرگشان چقدر است؟ هنوز هم بین ۲۰ تا ۴۰ درصد جمعیت پر خطر ما واکسینه نشدهاند یا حداقل یک دوز واکسن گرفتهاند و این کافی نیست برای این که ما انتظار داشته باشیم واکسن تأثیر کاملی بر جمعیتهای پرخطر گذاشته است.
نکته دیگری که باید توجه کنیم این است که واکسیناسیون چه زمانی بوده است؟ عمدتاً واکسیناسیون انبوه یا حداکثری ما در نیمه دوم تیر ماه شروع شده است. برای این که تأثیر واقعی واکسن را در سطح جامعه ببینیم دو تا سه هفته ممکن است زمان طول بکشد.
در شرایط حاضر این زمان زود است که بر اثر واکسن قضاوت کنیم. قبل از آن هم نسبت واکسیناسیون در کشور ما رقم پایینی بوده است. این نکات نشان میدهد وقتی اطلاعات خام را از جامعهای به دست میآوریم ممکن است دچار خطا در استنتاج دادهها شویم.
شما در نامهتان به وزیر بهداشت اشکالات زیادی به گزارش مرکز آمار وزارت بهداشت وارد کرده بودید. از جمله این که دادهها خام است و باید بررسی شود، اما در کلیت یعنی ساختار گزارش و عدد و رقم آن ایرادی نگرفته بودید. آیا این اتفاق به این دلیل افتاده است کسانی که این دادهها در اختیارشان بوده بیدقتی کردهاند و آمار ابتلا و بستری و فوت پس از تزریق دو دوز واکسیناسیون کرونا بدون هر گونه تحلیل به سمع و نظر مردم رسیده است؟
برای این که دچار خطا در استنتاج دادهها نشویم اولاً باید سایر متغیرهایی را که میتوانند در ایجاد ارتباط جعلی نقش داشته باشند در نظر بگیریم و سپس به خطاهای احتمالی دیگری که ممکن است باعث نتیجهگیری غلط شود توجه داشته باشیم. برای این کار نیازمند این هستیم که در تحلیل دادهها که آنها را به طور دقیق و عمیق واکاوی میکنند استفاده کنیم؛ بنابراین مسئولیت واحد آیتی وزارتخانه صرفاً جمعآوری اطلاعات و در اختیار گذاشتن دادههای خام به متخصصانی است که ارتباط موضوعی و محتوایی با مسأله دارند.
در آمار منتشرشده اعلام شده است از هر هزار نفر ایرانی دو دوز واکسن زده تا همین لحظه حداقل یک نفر به دلیل کرونا فوت کرده است. یعنی اگر ۲۰ میلیون نفر واکسن دوز دوم را هم زده باشند ۲۰ هزار نفر حداقل کرونا میگیرند. به نظر میرسد شما با کلیت این عدد و رقمها مشکلی ندارید، اما به ساختار گزارش و شیوه بیان آن ایراداتی مطرح کردید. این خطا در استنتاج دادهها را چگونه تحلیل میکنید؟
اشتباه این بود که مرکز آمار وزارت بهداشت تحلیل نادرست و سوگرایانه داشتند و دچار سوگیری در تحلیل شدند، چون تخصص لازم را برای تحلیل نداشتند. بخشی از دادهها خطا دارند، ولی الزاماً نمیتوان از آن دادهها نتیجهگیری کرد که واکسیناسیون تأثیرش روی مرگ «n» تعداد است.
باید مؤلفههای قبلی را ببینیم. این قضیه تخصصیتر از این حرفهاست. این که گروهی که دادههای خام در اختیار دارند با رویکرد سطحی تحلیل عمیق داشته باشند. نگاه ما نسبت به دادهها باید از یک منظر و متدولوژی درست باشد. اگر نباشد دچار خطا میشویم. مثل داستان فیل شعر مولوی است که در تاریکی دست میکشیدند و فکر میکردند ستون است یا ناودان. چون رویکرد درستی برای تحلیل حقیقت نداشتند.
حقیقت قضیه این است من شخصاً خودم هنوز دادهها در اختیارم قرار نگرفته است و این ضعف بزرگی در نظام اطلاعاتی وزارت بهداشت است که اطلاعاتشان محرمانه است و در انحصار عده خاصی است و برای تحلیل در اختیار گروههای مرتبط قرار نمیگیرد.
به عنوان کمیته کشوری اپیدمیولوژی و واکنش سریع، متأسفانه دسترسی به دادهها نداریم که تحلیل درست داشته باشیم. نمیتوانم درستی یا نادرستی دادهها را قضاوت کنم. ما حتی برای دانشجویان تخصصی این مشکل را داریم. ما راحتتر میتوانیم به دادههای مراکز تحقیقاتی آمریکا دسترسی پیدا کنیم تا دادههای کشور خودمان. لازمهاش این است ما سازوکار منطقی و مناسبی را برای دسترسی متخصصین ایجاد کنیم و دسترسی به دادهها را با بهانه محرمانهبودن اطلاعات شخصی خارج کنیم.
این که آمار از سوی چه کسی و چگونه اعلام میشود مهم نیست. مهم کلیت این عدد است که این گزارش اعتماد به واکسیناسیون را در جامعه کم میکند. چه اتفاقی میافتد که در کشور ما که واکسیناسیون کرونا نسبت به کشورهای دیگر پایینترین میزان را دارد، ولی در عوض بیشترین میزان و مرگ و میر پس از واکسیناسیون را هم داریم. چه راهکاری برای چنین سناریویی داریم؟
این اتفاق به این دلیل افتاد که کسانی که این دادهها در اختیارشان بوده است بدون این که تحلیل درستی از نتایج داشته باشند دچار خطا در تحلیل شدهاند. قبل از این که توسط متخصصین امر بهدرستی تحلیل شود به سمع و نظر مردم رسیده است. البته ظاهر نامه نشان میدهد نامه داخلی است و مخاطب آن وزیر بهداشت است، ولی از مسیر خارج شده است. این معنایش این نیست که مردم و رسانهها نامحرم هستند بلکه با انتشار دادههای خام که علمی تحلیل نشده است دچار خطا و گمراهی میشویم.
این اطلاعات اولاً باید پیش از انتشار در اختیار متخصصین از جمله کمیته کشوری اپیدمیولوژی قرار میگرفت و دوم این که اگر تلنگری به نظام سلامت بود کاملاً در سطح علمی باید انجام میگرفت نه این که با انتشار عمومی در سطح جامعه تبعات سویی در پی میداشت. در حالی که همه دنیا در تلاشاند مردم را تشویق به واکسیناسیون کنند یک مرتبه انتشار چنین اطلاعاتی همه تلاشها را زیر سؤال ببرد.
شما در گفتههایتان اشاره کردید باید این آمارها در ستاد ملی و کمیتههای تخصصی بررسی میشد و دادهها منظم میشدند تا سوگیری و تشتت آماری برطرف میشد که این حرف کاملاً درست است، اما کلیت آمار و مشکل بالا بودن مرگومیر بالا در واکسینهشدهها را رد نکردهاید. فقط در یک مورد این که چطور ممکن است از ۹۱ هزار و ۲۱۰ نفر افرادی که نوبت اول واکسن را دریافت و به بیمارستان مراجعه کردهاند همگی بستری موقت یا عادی شده باشند؟ به این نکته ایراد گرفتید؟ شما با چه استناداتی این ایرادات را مطرح میکنید.
ایرادات این است. باید علت مرگ بهدرستی مشخص شود. این که هر مرگی را در این گروه سنی به صرف این که واکسن زدهاند به واکسن تعمیم دهیم اشتباه است؛ به خصوص این که بیشتر مرگها در گروههای سنی بالاتر بوده است که به طور بالقوه استعداد مرگ در آنها بالاتر از گروههای سنی جوانتر است.
دوم این که باید نوع واکسن، تاریخ واکسیناسیون، تاریخ فوت و ... را بسنجیم. بخشی از فوتها ممکن است به این دلیل باشد که قبل از آن که واکسن اثر خودش را بگذارد اتفاق بیفتد. این البته پیامی هم برای ما دارد. این که محلهای واکسیناسیون را باید مدیریت کنیم که تجمع و تراکم نباشد، چون پیشفرض وجود دارد مبادا این افراد در زمان تزریق به خاطر تجمع مبتلا شده باشند. کشاندن اطلاعات به بستر جامعه به نفع جامعه نیست. دادهها بالقوه خطا دارد.
طبق گزارشها در موارد دیگر نه فقط کووید-۱۹ از سازمان بهداشت جهانی داشتیم که دادههای کشور ما چیزی حدود ۲۰درصد خطا دارد. این عدد در برخی کشورها مثل پاکستان نزدیک ۷۰ درصد است. جزو کشورهایی هستیم که دادهها معتبر نیست، چون سیستم ثبت اطلاعات باکیفیت و قوی نداریم. باید در یافتهها این خطاها را در نظر بگیریم.
از طرفی نوع واکسنهای تزریقشده در این آمار معلوم نیست. برای مثال واکسن برکت را از نیمه دوم تیرماه شروع کردیم. دادههای منتسب نمیتواند مربوط به واکسن برکت باشد، چون هنوز زمان نگذشته است. تعداد واکسنهایی که قبل برکت زده بودیم از چندین پلتفرم مختلف بوده است که در مقایسه با آمارهای جهانی نمیتواند آن قدر تفاوت داشته باشد.
سینوفارم و آسترازنکا و اسپوتنیک وی و بهارات در هیچ جای دنیا گزارش نشده است این تعداد مورتالیتی نتیجه واکسیناسیون باشد. اگر این اعداد درست باشد باید بتوانیم تحلیل درستی برای این رابطه پیدا کنیم. ضعف بزرگ این است دسترسی به دادهها در کشور ما انحصاری است. من به عنوان رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی به دادهها دسترسی ندارم و اقداماتی هم که شده تاکنون بیثمر مانده است.
سؤالی که خیلی از مردم از ما میپرسند این است که آیا ایمنی واکسنها در ایران پایینتر از جاهای دیگر است؟ چرا همه کشورها در کلینیکال ترایال بررسی میکنند که مثلاً سینوفارم ۷۹ درصد افیکسی در جلوگیری از ابتلا دارد و هر کدام بعد از تزریق واکسن افیکسی واکسن را در جمعیتهای عمومی اعلام میکنند، اما در ایران ۶ ماه است واکسن میزنیم حتی یک مورد اعلام نشده افیکسی فلان واکسن در مورد سوش آلفا و بتا چیست؟ کمیتههای کرونا چه کار میکنند؟ چرا بررسی نمیکنند این دو هزار نفر که فوت کردهاند بیشتر چه واکسنی زدهاند یا اصلاً صلاح است گفته شود یا گزارش محرمانه است؟
متأسفانه کمیتهها اطلاعات در اختیارشان نیست. کسانی که مسئول کمیته واکسیناسیون هستند باید به این سؤال پاسخ بدهند. یعنی مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت. افکتیوی یا اثربخشی مهم است، منتها این همه تفاوت هیچ دلیل علمی قوی نمیتواند داشته باشد؛ چرا که واکسن نه زنجیره سرد پیچیدهای دارد، خرابشدن این واکسنها از تولید تا مصرف مثل واکسن زنده ضعیفشده نیست و از طرفی زنجیره سرد کنترل میشود.
تزریقش هم مسأله پیچیدهای نیست که تفاوت چشمگیری بین کشور ما و کشورهای دیگر ببینیم. پس این تفاوتی نیست که منتسب به این باشد که در کشور ما واکسنها اثربخشی کمتری داشته است. عمدتاً دلیلش مربوط به جمعیت و وضعیت پیک و واکسیناسیون گروههای هدف مربوط است. برای همین به این تحلیل شک داریم و میگوییم دچار سوگیری است.
شما میگویید انتشار چنین نامهای خلاف مصلحت عمومی جامعه است. این پاسخ قانعکننده و مستدلی برای رد چنین آمارهایی نیست؟ هر چند که نمیدانیم دیتاهای آن آمار چگونه جمعآوری شده و آیا همان ظور که شما اعلام کردهاید جمعآوری دیتاها خیلی ابتدایی بوده که نفهمیدن اثرات ایمنی واکسن حداقل بین دو تا سه هفته از زمان واکسیناسیون ایجاد میشود. در حالی که در گزارش آمار این نکته ندید گرفته شده است و بلافاصله بعد از تزریق را اعلام کردهاند. آیا گزارش آماری درباره بیتأثیربودن واکسنهای تزریقی قابل اتکا برای متخصصان است؟
این گزارش قابل اتکا نیست، چون جزئیات مربوط به ارتباط علیتی واکسن و مرگ را نداریم. در واقع رابطه علیتی مجهول و جعلی داریم. فقط بر اساس اطلاعات ساده آماری نمیتوان قضاوت کرد. رابطه علیتی باید مفهوم بیولوژیکال داشته باشد. برای این که ارتباط واقعی را ببینیم باید چند فاکتور را در نظر بگیریم.
باید منطق بیولوژیک و استحکام و همگرایی در ارتباط دادهها داشته باشیم. به طور کلی این که دادههای آن آمار درست یا غلط است نمیتوانم قضاوت کنم، چون دادهها در اختیار ما نبوده. برای چنین تحلیلی نیاز به رویکرد تخصصی به این موضوع داریم. افرادی که آمار خواندهاند و پایه علمیشان بیولوژی نیست دچار خطا و گمراه میشوند.
مرکز آمار وزارت بهداشت نیز قبول دارد منظورشان استدلال سطحی و اولیه بوده و در انتشار آمار شیطنت شده و نباید از اطلاعات خام نتیجهگیری کلی میشد. میخواستند به مسئولین تلنگری بدهند که اگر این گونه باشد به فکر باشند.