کنفرانس اخیر بغداد بهعنوان اولین جلوهگاه ارزیابی راهبرد جمهوری اسلامی ایران درقبال تحولات منطقه خاورمیانه و خلیج فارس، با تمام پیچوخمهایش تجربهای ارزشمند و گرانبها بود.
ابوالقاسم دلفی- سفیر سابق ایران در فرانسه؛ درحالیکه بحران افغانستان و طالبان بر «کنفرانس همسایگان برای ثبات عراق و منطقه» سایه افکنده بود و سران کشورهای مصر، اردن، قطر، فرانسه و نخستوزیران کویت و امارات متحده عربی به اتفاق وزرای خارجه ایران، ترکیه و عربستان سعودی حضور خود را برای اهداف آشکار و پنهان در این اجلاس اعلام کرده بودند، همه توجهات بهسوی تحرکات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی و چگونگی سرانجام مذاکرات محرمانه چند ماه اخیر دو کشور که از ماه آوریل گذشته با وساطت نخستوزیر عراق جریان داشت، معطوف شده بود.
تلاشها و ابتکارات یکساله اخیر آقای مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق، در انجام سفرها و برگزاری کنفرانسها و اجلاسهای مختلف سران منطقهای ازجمله برگزاری چهار دوره اجلاس سهجانبه سران مصر، اردن و عراق و اصلاح روابط بغداد با عربستان سعودی بهمنظور ارائه چهرهای منطقهای از این کشور و تلاش برای شبههزدایی از تعلق عراق جدید به محور مقاومت منطقهای که در مجموعه منظومه سیاسی رئیس سابق استخبارات عراق و نخستوزیر فعلی این کشور در هماهنگی تنگاتنگ با نتایج سفرهای او به واشنگتن و پاریس به سرانجام رسیده است.
در کنفرانس اخیر بغداد از آقای بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، دعوت نمیشود و بهجای آن از امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و حامی پروپاقرص عراق الکاظمی بهعنوان تنها رئیس یک دولت غربی دعوت میشود و او نهتنها با تشریفات خاص مورد استقبال قرار میگیرد بلکه پس از کنفرانس به اتفاق آقای الکاظمی به دیدار حرمین امامین (ع) در کاظمین میرود و سپس در کرکوک و موصل به پایگاهها و اتصالات قدیمی فرانسه در عراق نیز سرکشی کرده و تثبیت جایگاه نهچندان دور فرانسه در عراق دوران صدام را رقم میزند.
چنانچه در چارچوب راهبرد ادعایی واشنگتن در کاستن از حضور نظامی در منطقه که با خروج از افغانستان و تدارکدیدن طالبان برای فردای این کشور در دست اجراست، موضوع خروج نظامیان آمریکایی از عراق نیز بخواهد تحقق یابد، مسلما فرانسه به نظر خود میتواند جایگاه جایگزینی و نقش حمایت از ثبات و یکپارچگی عراق در قبال داعش و جلوگیری از آنچه پاریس نفوذ جمهوری اسلامی ایران در عراق نام نهاده است، تصور کند.
به دنبال سفر دو هفته قبل وزیر خارجه عراق به تهران و دیدار او با ریاستجمهوری جدید و دعوت رسمی از ایشان برای شرکت در کنفرانس بغداد، طبق قاعده این انتظار طبیعی در افکار عمومی ایجاد شد که در چارچوب راهبرد اعلامی جناب آقای رئیسی در تحولبخشی به روابط آتی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه و به دنبال آن اظهارات جناب آقای امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، در سخنرانی رأی اعتماد بالای ایشان در مجلس شورای اسلامی که بر اولویت روابط آتی جمهوری اسلامی ایران با همسایگان و نیز کشورهای آسیایی تأکید کرد، شرکت جناب آقای رئیسی، رئیسجمهور، در کنفرانس بغداد بهعنوان اولین سفر منطقهای ایشان به عراق، مهد تشیع و شهادتگاه سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و نقطه اتصال حیاتی محور مقاومت، امری بدیهی بوده و با حضور همزمان برخی از سران و مسئولان بلندپایه منطقهای در این کنفرانس نیز فرصتی مناسب و عملی برای طرح و تعقیب راهبرد مدنظر دولت جدید بهمنظور نزدیکی هرچه بیشتر با منطقه و تلاش برای صلح و دوستی مضاعف در دوران جدید فراهم شده بود.
کشورهای منطقهای به دلایل مشخصی ترجیح داده بودند که سطح شرکت خود را در کنفرانس بغداد به شکل مدنظرشان طراحی کنند تا بتوانند از فرصت ایجادشده بهرهبرداری لازم را داشته باشند که دیدارهای دوجانبه حاشیه اجلاس بهویژه اولین دیدار امیر قطر با رئیسجمهور مصر پس از قطع روابط سه سال قبل دو کشور و آغاز فصل جدید مناسبات دوحه – قاهره مؤید آن بود.
اینکه جمهوری اسلامی ایران در سطح مورد انتظار و توقع منطقهای و افکار عمومی برای حضور در اجلاس سران در بغداد حاضر نشد و به اعزام وزیر امور خارجه خود بسنده کرد، طبق قاعده باید بر اساس محاسبات و تحلیل مناسبات جاری و شرایط حاکم بر کنفرانس بغداد صورت گرفته باشد که تا آنجایی که اطلاعات و گزارشهای اطراف مختلف کنفرانس حکایت میکند، میتواند متأثر از برخی عناصر و متغیرها و بازیگران مؤثر در تدارک کنفرانس بغداد بوده باشد.
در درجه اول حضورنداشتن معنادار و دعوتنکردن از آقای بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در این کنفرانس بهعنوان کشور همسایه و همراه عراق در مبارزه منطقهای با هدایت فعال جمهوری اسلامی ایران علیه تروریسم داعش، میتواند نظرات ناظران پیگیری تحولات اخیر منطقه را به خود جذب کند.
مضاف بر اینکه جناب آقای امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، هم در سخنرانی خود در کنفرانس بغداد و هم با سفر متعاقب این کنفرانس به دمشق بهعنوان اولین سفر دوجانبه ایشان بعد از ورود به وزارت امور خارجه، حساسیتهای دولت جدید جمهوری اسلامی ایران در قبال مناسبات منطقهای با سوریه را مورد تأکید قرار داد؛ بنابراین ازجمله احتمالاتی که در شرایط جاری تحولات میتواند درباره چگونگی سطح شرکت جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس بغداد مطرح باشد، غیبت و عدم دعوت از رئیسجمهور یکی از کشورهای مهم حوزه محور مقاومت برای کنفرانس بغداد، بهعنوان یک فاکتور و عنصر مؤثر، قابل ارزیابی بوده که از دیدگاه راهبرد تأکید بر تقویت هرچه بیشتر محور مقاومت از سوی مسئولان و سطوح مختلف دولت، حائز اهمیت فراوان و قابلفهم و درک است.
البته احتمال فوق را نباید بهعنوان تنها عنصر تعیینکننده شرایط و چگونگی شرکت جمهوری اسلامی ایران در اجلاس عراق به حساب آورد؛ زیرا همانگونه که پیشتر اشاره شد، تلاشهای نخستوزیر عراق در ماههای اخیر برای نزدیککردن دیدگاهها و زمینه سازی برای گفتگوهای مستقیم تهران-ریاض با حضور مسئولان بلندپایه ایران و عربستان در بغداد میتوانست به موفقیت این کنفرانس کمک کرده و شرایط لازم (و نه کافی) را برای کاهش تنشها در منطقه فراهم کند؛ بنابراین شاهد بودیم که آقای الکاظمی شخصا در تماس تلفنی با ریاستجمهوری اسلامی ایران درباره موضوع کنفرانس بغداد و شرکت ایران در این کنفرانس گفتگو کرد.
اما سطح شرکت عربستان و ایران در کنفرانس بازتابی از میزان پیشرفت و تأثیرات تحرکات محرمانه ماههای اخیر را مشخص کرد. البته نباید از این نکته نیز غافل بود که نوع مناسبات جمهوری اسلامی ایران با برخی از کشورهای منطقه که نقش مؤثری در زمینهسازی بازگشت عراق به تحولات منطقهای و ارتباطات با عراق داشتهاند، بهگونهای است که در چگونگی و سطح حضور جمهوری اسلامی ایران در مناسبتهایی که گروه کشورها مورد اشاره نیز حضور دارند، ممکن است موضوع منازعه و چالشهایی قرار گیرد که بدون آگاهی از محتوای گفتگوهای مقامات عراق با مسئولان جمهوری اسلامی ایران، قضاوت درباره آن دور از واقعیتهای عینی خواهد بود.
درهرصورت و فارغ از اینکه توجهی به جنجالهای رسانهای درباره چگونگی مراسم عکس یادگاری کنفرانس بغداد و رفتارهای مختلف هیئتهای حاضر در کنفرانس درباره حضورداشتن یا حضورنداشتن کشورها در آن داشته باشیم یا نه، تأکید بر این نکته ضروری است که کنفرانس اخیر بغداد بهعنوان اولین جلوهگاه ارزیابی راهبرد جمهوری اسلامی ایران درقبال تحولات منطقه خاورمیانه و خلیج فارس، با تمام پیچوخمهایش تجربهای ارزشمند و گرانبها بود که نشان داد فاصله اظهارات و بیانات مبتنی بر راهبردی که در گذشته مشکلات پیشروی خود را بهخوبی نمایان کرده است، با تحولات واقعی در صحنه عملیاتی مناسبات منطقهای جمهوری اسلامی ایران، موضوعی است که باید با ارزیابی واقعی و مبتنی بر تحولات جاری منطقه و در جمعی به دور از التهاب و شتابزدگی و در بین عناصری که دل در گرو سرافرازی و سربلندی کشور دارند، به بحث و بررسی گذاشته شود و فارغ از دیدگاههای سیاسی و جناحی و در چارچوب منافع ملی و دیپلماسی واقعی بر نتایج آن برای بهرهبرداری، همگی گردن نهیم.
منبع: روزنامه شرق