طول دوره صدراعظمی مرکل در حال حاضر نیز تاریخی است ولی اگر او تا ۱۷ دسامبر آینده همچنان بر سر کار باشد، میتواند از رکورد هلموت کُهل که در فاصله سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۸ صدراعظم بود و دو بخش شرقی و غربی را به اتحاد دوباره رساند، سبقت گیرد.
مرکل در ۱۶ سالی که در راس اداره بزرگترین اقتصاد اروپا قرار داشت، به سربازی اجباری پایان داد، آلمان را در مسیر آیندهای بدون اتکا به انرژی هستهای و سوختهای فسیلی قرار داد، امکان قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان را فراهم کرد، مزایایی از جمله حق مرخصی برای نگهداری از کودکان برای پدر شدن تعیین کرد اما بیش از همه به عنوان «به عنوان لنگر ثبات در زمان وقوع طوفان» شهرت یافت.
به گزارش یورونیوز، مرکل نخستین آزمایش خود را در سال ۲۰۰۸ پس داد؛ زمانی که در اوج بحران مالی جهانی نه تنها ثبات نشبی اقتصاد آلمانی را حفظ کرد بلکه یکی از موثرترین چهرهها برای نجات یورو، پول واحد اروپایی بود و موفق شد با حمایت از طرح نجات اعضای بحران زده منطقه یورو ضمن اعطای کمکهای مالی به این کشورها آنها را به کاهش دردناک هزینهها و انجام اصلاحات اقتصادی دشوار وادار کند.
مرکل در سال ۲۰۱۵ نیز با وجود برخی مقاومتها در داخل و خارج از اتحادیه اروپا مدیریت بحران بیسابقه مهاجرت را بر عهده گرفت. او با استقبال از مهاجران سرازیر شده از سوریه و کشورهای منطقه بالکان به تعبیر خود سیاست «مدیریت هجوم» را اجرا کرد.
او در گرگ و میش دوران صدراعظمی خود و کمی پس از آن که در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که قصد ندارد برای پنجمین بار متوالی نامزد احراز سمت صدراعظمی آلمان شود، وارد چالش تازه مدیریت همهگیری کرونا شد. او در دو جبهه ملی و منطقهای با حمایت از تصویب بسته کمکهای مالی نقش غیرقابل انکاری در برقراری آرامش اقتصادی آلمان و اتحادیه اروپا در دوره شیوع شتابان ویروس کرونا و اجرای سیاست قرنطینههای عمومی داشت.
مرکل با حمایت از طرح تامین واکسن از سوی کمیسیون اروپا در آمار امروز اتحادیه که نشان از واکسینه شدن بیش از ۷۰ درصد جمعیت آن دارد، نقش غیرقابل انکاری داشت. همچنین در بعد ملی نیز آلمان در مقایسه با کشورهای همسطح خود همچون بریتانیا و فرانسه تعداد مرگ و میر کمتری را به خود دید.
البته آنگلا مرکل پیش از آن که در سال ۲۰۰۵ به عنوان صدراعظم قدرت اجرایی را در آلمان به دست گیرد، سودای انجام اصلاحات اقتصادی عمیقتر و لیبرالتری را نسبت به گرایش راست میانه حزب دموکرات مسیحی داشت. ولی او در عمل و بر خلاف وعدههای انتخاباتی، رویکرد «گامهای اصلاحی بسیار کوچک» را عملی کرد؛ رویکردی محافظهکارانه که به او کمک کرد تا بر قلب سیاست آلمان کاملا مسلط شود و همزمان شمار بیکاران آلمان را از ۵ میلیون نفر به ۲.۶ میلیون نفر کاهش داد.
در عین حال، شاید بحرانهای بینالمللی نیز آنقدر از او انرژی گرفت که زمان کمتر از انتظاری برای تحقق اهداف ملی باقی ماند. مرکل در صحنه بینالمللی به دنبال سازش و چند جانبهگرایی برای حل مشکلات جهان بود ولی بر خلاف خواست او، با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالات متحده، آمریکا از متحدان اروپایی خود فاصله گرفت و به تشویق آقای ترامپ، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نیز عملی شد؛ خروجی که به اعتقاد برخی تحلیلٰگران، حضور مرکل در کانون راهبری اتحادیه اروپا آن را کمهزینهتر از پیشبینیها کرد.
طول دوره صدراعظمی مرکل در حال حاضر نیز تاریخی است ولی اگر او تا ۱۷ دسامبر آینده همچنان بر سر کار باشد، میتواند از رکورد هلموت کُهل که در فاصله سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۸ صدراعظم بود و دو بخش شرقی و غربی را به اتحاد دوباره رساند، سبقت گیرد.
اما در هرصورت مرکل ۶۷ ساله این شانس را دارد که نخستین صدر اعظم آلمان باشد که با وجود پیروزی حزبش در انتخابات ۲۶ سپتامبر، صندلی قدرت را خودخواسته ترک میکند.