بازگشت به وین الزاما به معنای توافق در همان دور نخست نیست و تهران میتواند با این گام هم به تسلط روایت طرف مقابل در فضای رسانهای و تحلیلی پایان بدهد و هم به جامعه ایران، امیدواری ضروری برای فاصله گرفتن پرونده هستهای از یک پیچ بحرانی دیگر را بدهد.
مذاکرات وین در حالی متوقف شده که گفته میشود اصلیترین اختلافها میان ایران و ایالاتمتحده بر سر دو موضوع تعریف تحریمهای برجامی به شمول تحریم تسلیحاتی و همچنین قیدبندی در متن توافق برای گفتگوهای بیشتر با ایران در آینده است.
اعتماد در ادامه نوشت: تهران میگوید حاضر به تعهددادن برای گفتگوهای تکمیلی چه در حوزه برجام و چه مسائل منطقهای و توانمندی موشکی نیست و از سوی دیگر واشنگتن هم مدعی است که صرفا اقدام به لغو تحریمهایی خواهد کرد که مانع از منتفع شدن اقتصادی ایران از برجام میشود و نه هر تحریمی که دونالد ترامپ در چهار سال ریاستجمهوری علیه ایران اعمال کرده است.
در چنین شرایطی اگر ایران قصد نادیده گرفتن شش دور مذاکره برگزار شده در وین را داشته باشد روند از سرگیری مذاکرات در وین که سخنگوی وزارتخارجه میگوید تا چند هفته دیگر کلید خواهد خورد، میتواند بسیار طولانیتر از مدتزمان قابل پیشبینی شود.
از زمان روی کار آمدن جو بایدن در ایالات متحده، تحلیلگران بسیاری درباره پایان دوره انزوای ایالاتمتحده در پرونده برجام به دلیل رفتارها و تصمیمهای یکجانبه دونالد ترامپ هشدار دادهاند.
نشانههای این پایان را هم میتوان در موضعگیریهای مشترک و همراهی سه کشور اروپایی با دولت جو بایدن در مواجهه با مذاکرات برجام دید. چنانچه رییسجمهور ایالات متحده در نطق روز گذشته در مجمع عمومی ملل متحد نیز به این هماهنگی اشاره کرده و ضمن اعلام آمادگی برای بازگشت به برجام گفت: «در حال تلاش با گروه ۱+۵ برای تعامل دیپلماتیک با ایران و بازگشت به برجام هستیم. آمادهایم اگر ایران هم اقدام مشابه انجام دهد به پایبندی کامل برجام برگردیم.»
درحالیکه ایران در توضیح تعلل در مسیر بازگشت به مذاکرات وین به تعلل دولت جو بایدن برای احیای برجام تا دو ماهونیم پس از آغاز به کار در کاخ سفید اشاره میکند اکنون قریب به سه ماه از آخرین دور رایزنیها در وین میگذرد و به نظر میرسد که از این نقطه به بعد، زمان به نفع هیچکس نخواهد بود.
نه به نفع ایران که مردم پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای در ماه مه سال ۲۰۱۸ تاکنون تحریمها را تاب آوردند و نه طرف مقابل ایران که شاهد افزایش کمی و کیفی فعالیتهای هستهای ایران و رسیدن به نقطهای است که عملا برجام از حیث محدود کردن ولو موقت بخشی از برنامه ایران برای طرف مقابل بلاموضوع شود.
در سه ماه گذشته طرف مقابل ایران دایما پشت بلندگو از آمادگی برای آغاز مذاکره به محض پایان نقلوانتقالهای سیاسی در تهران سخن گفته و توانسته افکار عمومی به خصوص فضای رسانهای را با روایت خود همراه کرده و توپ را به زمین ایران بیندازد.
از سوی دیگر مساله برجام و رفع تحریمهای ایران خواسته یا ناخواسته بخش اعظمی از شئون سیاست خارجی ایران را به احیای توافق و عادیسازی رابطه مالی، بانکی، تجاری و حتی سیاسی با ایران گره زده است. در چنین شرایطی آغاز مذاکره در دولت جدید میتواند دومین نشانه از جدیت تهران برای توسل به دیپلماسی برای خروج از این بنبست پس از تفاهم اخیر ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد.
بازگشت به وین الزاما به معنای توافق در همان دور نخست نیست و تهران میتواند با این گام هم به تسلط روایت طرف مقابل در فضای رسانهای و تحلیلی پایان بدهد و هم به جامعه ایران، امیدواری ضروری برای فاصله گرفتن پرونده هستهای از یک پیچ بحرانی دیگر را بدهد.