در برخی از استانها همزمان با کرونا و تورم، میزان سوءتغذیه نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است. برای مثال قبل از شیوع کرونا، میزان لاغری که یکی از شاخصهای سوءتغذیه کودکان است در سیستان و بلوچستان درحدود شش درصد بوده است، اما این رقم درحال حاضر به حدود ۱۲ درصد رسیده است.
«زهرا عبداللهی»، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره وضعیت امنیت غذایی کشور گفت: در شرایط فعلی با بحران کرونا و تبعات اقتصادی آن مواجه هستیم و عدهای از مردم شغلشان را از دست دادهاند و یا درآمدشان کم شده است. از طرفی شاهد تغییرات آب وهوایی و خشکسالی نیز هستیم و خشکسالی در یکی دو سال اخیر باعث شده است که با کاهش تولید مواد غذایی در کشور مواجه باشیم.
به گزارش ایلنا، او افزود: مساله دیگر این است که به دلیل تحریمهای اقتصادی، مشکلاتی که در واردات و صادرات مواد غذایی در کشور وجود دارد، افزایش قیمت مواد غذایی و گرانیها همگی دست به دست هم دادهاند که خطر ناامنی غذایی در کشور مخصوصا در اقشار کم درآمد و دهکهای درآمدی پایین افزایش یابد.
عبداللهی گفت: وضعیت چند استان کم برخوردار کشور از جمله سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی و خوزستان به لحاظ امنیت غذایی نامطلوبتر است و درحال حاضر این نگرانی وجود دارد که باتوجه به مواردی که به آن اشاره شد، یعنی خشکسالی و وضعیت اقتصادی، شرایط در استانهای کم برخوردار بدتر و ناامنی غذایی بیشتر شود.
او گفت: این موضوع خودش را به شکل افزایش شیوع سوءتغذیه کودکان زیر پنج سال یعنی لاغری، کم وزنی، کوتاه قدی نشان میدهد. شواهدی نیز وجود دارد که در برخی از استانها همزمان با کرونا و تورم، میزان سوءتغذیه نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده است.
برای مثال پیش از سال ۹۹ یعنی قبل از شیوع کرونا، میزان لاغری که یکی از شاخصهای سوءتغذیه کودکان است در سیستان و بلوچستان درحدود شش یا هفت درصد بوده است، اما این رقم درحال حاضر به حدود ۱۲ درصد رسیده است. در استان خراسان جنوبی این میزان در سال ۹۶ که کرونا شیوع پیدا نکرده بود و خشکسالی و قیمت مواد غذایی نیز به این اندازه نبود، در حدود ۵ درصد بوده است که درحال حاضر به ۸ درصد رسیده است.
عبداللهی گفت: افزایش ناامنی غذایی که به ویژه در مناطق محروم کشور مشاهده شده است، منجر به افزایش شیوع سوءتغذیه کودکان زیر پنج سال و دیگر گروههای آسیبپذیر تغذیهای مانند مادران باردار و نوجوانان، کمبود ریزمغذیها مانند کمبود آهن، روی، ویتامین آ و کمبود دریافت مواد پروتئینی که شواهد کمبود آن همیشه در کشور وجود داشته است، خواهد شد.
او افزود: هشدار به مسئولان درحال حاضر این است که اگر به موقع برای وضعیت امنیت غذایی مردم کاری انجام نشود با شیوع بیش از پیش سوءتغذیه و کمبود ریزمغذیها مواجه خواهیم بود. این مساله از این نظر مهم است که درحال حاضر با کرونا مواجه هستیم و به این دلیل که سیستم ایمنی بدن فرد دارای سوءتغذیه از کارایی خوبی برخوردار نیست، این افراد با خطر بیشتر کرونا مواجه هستند و کنترل کرونا در این افراد سختتر است، به این دلیل که سیستم ایمنیشان ضعیف است و نمیتواند در مقابل ویروس خوب عمل کند و حتی پاسخ به واکسیناسیون نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
پاسخ به واکسیناسیون در کسانی که دچار سوءتغذیه هستند و تغذیه خوبی ندارند، به این دلیل که سیستم ایمنیشان خوب کار نمیکند مطلوب نیست و در بدن آنها مقاومت دربرابر ویروس به اندازه مورد انتظار نخواهد بود.
عبداللهی گفت: باید به سرعت برای مهار گرانی و افزایش قیمت مواد غذایی، مخصوصا پروتئین حیوانی، مانند گوشت، مرغ و تخم مرغ، شیر و لبنیات که دسترسی برای آنها بسیار سخت شده است و مصرف آن یا کم یا حذف شده است فکری شود.
به عنوان فوریترین کاری که میتوان انجام داد باید قیمتها کنترل شوند و دستگاههای مختلف مانند جهاد کشاورزی باید باتوجه به خشکسالی و تغییرات آب و هوایی برروی الگوی کشت و اینکه چه محصولاتی را میتوان در شرایط خشکسالی تولید کرد که آب کمتری بخواهد و مردم به غذا دسترسی بیشتری داشته باشند، فکر و برنامه داشته باشد.
او افزود: از سوی دیگر با توجه به اینکه فرهنگ و سواد تغذیهای جامعه هم نقش مهمی در استفاده بهینه از منابع غذایی موجود و در دسترس دارد، بویژه در اقشار کم در آمد، لازم است همه به فرهنگسازی تغذیه کمک کنند. وزارت بهداشت درحال حاضر میتواند از کارشناسان تغذیه استفاده کند که به مردم آموزش و مشاوره تلفنی بدهند که از همان منابع محدود در دسترسشان به درستی استفاده کنند. صداوسیما و رسانهها نیز نقش بسیار مهمی دارند که الگوی غذایی سالم را ترویج دهند.
عبداللهی گفت: طرح شیر مدارس باید احیا شود به این دلیل که راه حلی برای این مساله است که اقلا مصرف و دسترسی به شیر در کودکانی که در سن رشد هستند، فراهم شود. راه حل دیگر این است که به طریقی یارانه برای منابع پروتئینی مانند گوشت، مرغ، تخم مرغ و لبنیات که به شدت گران است در نظر گرفته شود، تا مردم، به ویژه قشر کم درآمد، بتوانند با قیمت ارزانتری این موارد را تهیه کنند.
از طرفی قیمتها کنترل شود و نظارت جدی بر افزایش قیمتها وجود داشته باشد که هرکسی با هرقیمتی محصولات غذایی را نفروشد و تشدید نظارتها و بازرسیها در زمینه کنترل جدی قیمتها صورت بگیرد. دولت میتواند با توزیع یارانه، مواد غذایی که گران شده است را با قیمت ارزان در اختیار مردم بگذارد.
او افزود: گوشت و مرغ در کشور وجود دارد و به اندازه کافی تولید میشود و در بازار هست، منتها گران است و بسیاری نمیتوانند آنها را بخرند. اینها مواردی است که ما همیشه گفتهایم که بخشی از یارانهای که به قند و شکر و روغن داده میشود که فقط انرژی دارد و هیچ چیز دیگری تولید نمیکند و باعث چاقی، دیابت و بیماریهای قلبی و عروقی میشود را به سمت منابع پروتئینی و شیر و لبنیات سوق بدهید. اینها راه حلهایی است که دولت میتواند به آن فکر کند.
او افزود: زمانی که افزایش ناامنی غذایی و دسترسی به مواد دارای ارزش تغذیهای کم میشود، مردم باید خودشان را با منابع ارزانتر انرژی مثل روغن، نان و برنج و مواد نشاستهای سیر کنند. این باعث افزایش چاقی، دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی بیشتر میشود، کما اینکه شده است و انتظار میرود شیوع بیماریهای غیرواگیر هم در شرایط فعلی گرانی اقلام غذایی وعدم دسترسی اقتصادی به غذاهای دارای ارزش غذایی بیشتر شود.
عبداللهی گفت: خشکسالی در کشور یک مساله جدی و خطرناک است. به این دلیل که زمانی که خشکسالی اتفاق میافتد، دامداران علوفه برای تغذیه دامشان ندارند، وقتی علوفه نیست، یعنی باید این علوفهها وارد شود، زمانی که وارد میشود، اگر قیمتش بالا باشد برای دامدار نمیصرفد که علوفه گرانی را بخرد که به دامهایش بدهد. به همین دلیل نهادههای کشاورزی که وارد کشور میشود باید با یارانه باشد که دامدار بتواند با قیمت پایینتری دسترسی به علوفه داشته باشد.
وقتی علوفه گران باشد بسیار طبیعی است که گوشت و شیر گران میشود. دولت باید در زمینه نهادههای کشاورزی نیز مداخله کند که چگونه میتوان آن را با قیمت ارزان به دست تولید کننده رساند.
عبداللهی گفت: هرشکلی از سوءتغذیه که رخ میدهد، مانند لاغری، چاقی و کمبود ریزمغذیها موجب افزایش موارد ابتلا به بیماریها و مرگ و میر ناشی از آنها، کاهش بهره هوشی و کوتاه قدی کودکان و نوجوانان میشود. سوءتغذیه مادر باردار نیز میتواند در دوره جنینی باعث مشکل در تکامل مغزی جنین شود و بهره هوشیاش پایین بیاید و دچار ناتوانی جسمی و ذهنی شود.
این نوزادان با وزن کم به دنیا میآیند و مرگ و میر، ریسک دیابت و چاقی، بیماریهای قلبی و عروقی و ابتلا به بیماریهای مختلف در آینده برای آنها بیشتر است که هزینههای بالایی را به بخش بهداشت و درمان کشور تحمیل میکند و سوءتغذیه در کودکان نیز موجب کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی و در نتیجه هدر رفت سرمایهگذاریهای آموزشی میشود.