bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۰۸۷۴۷

استراتژی دولت رئیسی در سیاست خارجی

استراتژی دولت رئیسی در سیاست خارجی

امروز هم دولت جدید در مذاکرات وین با یک سردرگمی مواجه است و معلوم نیست مذاکرات وین به کجا ختم خواهد شد. باید بپذیریم در مذاکرات سیاسی بدون دادن امتیاز، نمی‌توان امتیازی گرفت. برای رفع تحریم‌ها اینکه ما فکر کنیم بدون دادن امتیازی می‌توانیم تحریم‌ها را رفع کنیم، یک تفکر غیرواقعی است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۱۹ مهر ۱۴۰۰

مهدی قدیمی*؛ دنیای سیاست و اداره جامعه برخلاف ظاهر آن دنیایی پیچیده و چندلایه است که با متغیر‌های متعدد در رابطه بوده و یک معادله چندمجهولی با درجه بالاست. لازمه بازی سیاست، وجود بازیگران و سیاست‌پیشگان مبارز، توسعه‌یافته و باتجربه است.

اگر بپذیریم که وظیفه اصلی یک نظام سیاسی به‌پیش‌بردن و هدایت جامعه در یک فرایند توسعه پایدار است و همچنین ماهیت یک نظام سیاسی تابعی از توسعه‌یافتگی تک‌تک اعضای یک جامعه است، در این صورت کشور‌های پیشرفته و توسعه‌یافته بازیگران سیاسی باهوش و تجربه بالاتری دارند که در فرایند فعالیت در درون حزب و چالش بین احزاب آبدیده شده‌اند و می‌توانند بر اساس منافع ملی عمل کنند؛ اما متأسفانه کشور‌های کمترتوسعه‌یافته بازیگران سیاسی کم‌تجربه‌ای دارند و کمتر توسعه‌یافته هستند و در بازی‌های سیاسی تجربه و هوش بالایی ندارند.

یکی از این رابطه‌های پیچیده در سیاست خارجی، رابطه بین ایران و غرب است که قدمتی ۴۳ ساله دارد که در عصر حاضر یک قدمت غیرعادی و طولانی محسوب می‌شود. این رابطه یک نوع جنگ سرد است. این رابطه و جنگ سرد طولانی و غیرعادی از طرف غربی‌ها با زیرکی و فرصت‌طلبی همراه بوده و همواره در جهت حفظ منافع ملی غربی‌ها و تحمیل هزینه‌های آن به ملت ایران پیش رفته است.

در این دوره طولانی، آن‌ها همواره در جهت تأمین منافع ملی خود عمل کرده‌اند. به نظر می‌رسد ایران در ۴۳ سال گذشته در دام سیاست‌های پیچیده امپریالیستی غربی گرفتار شده است. ایران کشوری با منابع زیرزمینی سرشار، مساحت و جمعیت متناسب و موقعیت سوق‌الجیشی مناسب است که شرایط جامع توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و در نتیجه پتانسیل تبدیل‌شدن به یک کشور بزرگ و توسعه‌یافته را دارد.

طبیعتا این امر چندان خوشایند غربی‌ها و حتی شرقی‌هایی مانند روسیه و سردمداران منطقه‌ای آن نبوده و در این مدت طولانی سیاست‌های ضد‌توسعه‌ای خود را به ایران تحمیل کرده‌اند. در واقع امپریالیسم غربی و شرقی همواره به‌دنبال منافع خود بوده و بیشترین استفاده را از سیاست‌های خارجی و داخلی ایران کرده است؛ برای مثال با ایران‌هراسی میلیارد‌ها دلار اسلحه به کشور‌های منطقه فروخته‌اند؛ بنابراین غرب هیچ‌گاه درصدد تغییر اساسی در ایران نبوده و بیشتر خواهان ادامه وضع موجود است و گاهی ایران را تحت فشار تحریم و جنگ قرار می‌دهد که بیشتر برای ترساندن کشور‌های منطقه و فروش بیشتر اسلحه بوده است.

بر اساس این سیاست‌ها، اولا ایران توسعه‌یافته نیست و با هزاران مشکل مواجه است و ثانیا آن‌ها با ایران‌هراسی به میلیارد‌ها دلار فروش اسلحه و کالا‌های دیگر دست یافته‌اند. سؤال اساسی این است که چرا با ایران وارد جنگ نظامی نشده‌اند؟ خاورمیانه با حدود ۴۱۵ میلیون نفر جمعیت، یک‌سوم واردات اسلحه جهانی را دارد و در پنج سال اخیر، واردات تسلیحات خاورمیانه ۸۷ درصد افزایش یافته است (علاوه بر آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه، چین، اسرائیل و... به خاورمیانه اسلحه می‌فروشند).

آیا نباید غربی‌ها برای چنین بازار بزرگ فروش اسلحه برنامه‌ریزی داشته باشند؟ چرا کشور‌هایی مانند کره‌جنوبی، سنگاپور، تایوان و... بدون وجود منابع زیرزمینی و بدون مساحت لازم، بدون وضعیت سوق‌الجیشی مناسب، می‌توانند چنین توسعه عظیمی پیدا کنند، درحالی‌که ایران چند دهه است که به چنین توسعه‌ای دست نیافته است؟ در کشور ایران، در چند دهه گذشته، دولت‌های مختلف سیاست‌های متفاوتی در برخورد با غرب نداشته‌اند و به‌صورت یکسان با این مسئله برخورد کرده‌اند.

هرچند ویدئو‌های منتشر‌شده اخیر نشان می‌دهد که در درون تنش‌هایی بین بازیگران سیاسی در نحوه برخورد با غرب وجود داشته، اما در عمل اتفاق خاصی رخ نداده است. به نظر می‌رسد دولت آقای روحانی پارادایم خاصی در مذاکره با غرب داشت و خود آقای روحانی و وزیر خارجه‌اش تصویر درستی از این رابطه و مذاکرات داشتند، ولی مخالفان آن‌ها در درون کشور مانع سرانجام مناسب مذاکرات شدند.

امروز هم دولت جدید در مذاکرات وین با یک سردرگمی مواجه است و معلوم نیست مذاکرات وین به کجا ختم خواهد شد. باید بپذیریم در مذاکرات سیاسی بدون دادن امتیاز، نمی‌توان امتیازی گرفت. برای رفع تحریم‌ها اینکه ما فکر کنیم بدون دادن امتیازی می‌توانیم تحریم‌ها را رفع کنیم، یک تفکر غیرواقعی است.

در واقع منظور از مذاکرات و رسیدن به یک توافق سیاسی، دادن و گرفتن امتیاز بر اساس منافع ملی طرفین است؛ بنابراین در مذاکره با سیاست‌پیشگان باتجربه غربی، بدون دادن امتیازات خاص، رفع تحریم‌ها امکان‌پذیر نیست؛ با توجه به این نکته که غربی‌ها از وضعیت ما به خاطر ایجاد ایران‌هراسی در خاورمیانه و فروش اسلحه راضی هستند، درحالی‌که اقتصاد کشور ایران در حال آسیب است و شاخص‌های اقتصادی آن بسیار نگران‌کننده است.

به این ترتیب با توجه به وضعیت اقتصادی ایران از یک سو و مشکل بزرگ بیماری کرونا، مشکل کم‌آبی و خشک‌سالی، تورم شدید، کسری بودجه، افزایش نقدینگی و... دولت جدید باید یک دیپلماسی پویا بر مبنای منافع ملی اتخاذ و هر طور شده تحریم‌ها را رفع کند و مذاکرات وین را به هر ترتیب به سرانجام برساند.

موانع واردشدن سرمایه‌گذاری‌های خارجی از بین برود و ایران بتواند با تعامل فعال با جهان بیرونی فرایند توسعه را پیدا کند. البته باید توجه داشت که همه این مسائل ساختاری هستند و بدون رفع تحریم‌ها و استفاده از سرمایه‌گذاری‌های خارجی و بدون تعامل با جهان امکان‌پذیر نبوده و با برنامه‌های سطحی و روبنایی قابل حل نیستند و به‌نوعی آب در هاون کوبیدن است.

* عضو بازنشسته هیئت‌علمی دانشگاه

bato-adv
bato-adv
bato-adv