دیپلماسی اکنون متوقف شده است و چشم اندازهای موفقیت در حال محو شدن است. دولت بایدن گزینههای کمی دارد. خروج آشفته از افغانستان، تحمل رئیس جمهور را برای ریسک پذیری در مقابل ایران کاهش داده است.
تایم در مطلبی به قلم ایان برمر نوشت: آمریکا و ایران به رویارویی نزدیکتر میشوند. در سال ۲۰۱۵، ایران با ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین قراردادی امضا کرد تا تولید هستهای خود را در ازای لغو تحریمهایی که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، محدود کند. در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به وعده انتخاباتی خود مبنی بر خروج ایالات متحده از توافق عمل کرد و ایران دوباره فعالیت هستهای خود را افزایش داد.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: پرزیدنت جو بایدن متعهد شد که برای بازگرداندن توافق تلاش کند، اما ایران که تمایلی به مذاکره از موضع ضعف ندارد و از اینکه روسای جمهور ایالات متحده به راحتی میتوانند از توافقات قبلی این کشور کناره گیری کنند، خشمگین است، برای رسیدن به توافق دوباره مقاومت میکند.
دولت ایران در مقاطع مختلف گفته است که میخواهد این توافق را احیا کند و ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید این کشور، وقتی در ماه اوت روی کار آمد، برای امضای سریع توافق با واشنگتن فرصت داشت. او مجبور بود در راستای بازگشت به توافق، محدودیتهایی را برای آنچه ایران اصرار دارد برنامه هستهای صلحآمیز است، بپذیرد، اما لغو تحریمها به ایران اجازه میداد تا نفت و سایر صادرات خود را بیشتر بفروشد و به بازسازی اقتصادش کمک کند.
ایران به جای اینکه به سمت بازگشت به توافق گام بردارد، برنامه هستهای خود را به گونهای افزایش داده است که «زمان گریز» مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای را کاهش دهد و رئیسی در زمینهی مذاکره فعال عمل نکرده است.
دیپلماسی اکنون متوقف شده است و چشم اندازهای موفقیت در حال محو شدن است. دولت بایدن گزینههای کمی دارد. خروج آشفته از افغانستان، تحمل رئیس جمهور را برای ریسک پذیری در مقابل ایران کاهش داده است.
اسرائیل که از برنامه هستهای ایران به عنوان یک تهدید وجودی صحبت میکند، بیم آن دارد که تمرکز سیاست خارجی بایدن بر چین و عزم او برای معطوف کردن تمرکز امنیتی آمریکا به سمت آسیا، تل آویو را تنها بگذارد. این در حالی است که متحدان آمریکا در خلیج فارس بیشتر نگران جنگهای نیابتی ایران و تهدیدهای سایبری هستند.
مبارزه بر سر برنامه هستهای ایران میتواند پیامدهای سرریز برای کشورها و منطقه داشته باشد. با کمرنگ شدن امیدها برای احیای توافق هسته ای، ایران بر توافق محدودتری پافشاری خواهد کرد. در راستای تلاش برای تحمیل این رویکرد، ایران اورانیوم بسیار غنیشده بیشتری را انباشته خواهد کرد.
همچنین تهران سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و تکنیکهای آزمایشی را برای تبدیل اورانیوم به فلزی که میتوان از آن برای ساخت بمب استفاده کرد، به کار خواهد گرفت. در حالی که دولت بایدن با متحدان خود برای فشار اقتصادی بیشتر بر ایران کار میکند، تهران ممکن است دوباره به جهان یادآوری کند که میتواند کشتیها را در خلیج فارس مورد حمله قرار دهد.
همچنین این خطر در داخل ایران وجود دارد که ادامه فشار اقتصادی، انتقادات شدید را برانگیزد و اگر رئیسی معتقد نباشد که باید امتیازات هستهای لازم را برای کاهش مشکلات داخلی ارائه دهد، ممکن است در عوض در مناقشات مختلف خاورمیانه اقداماتی انجام دهد؛ باید به خاطر داشت که ایران به طور مستقیم یا غیرمستقیم به ویژه در عراق و یمن درگیر است.
تهران همچنین احتمالاً حمله جسورانه ۲۰۱۹ خود به زیرساختهای نفتی عربستان سعودی را حداقل در حال حاضر تکرار نخواهد کرد. اما رئیسجمهور ایران گزینههای زیادی در اختیار دارد که میتواند مجدداً هشدارهای امنیتی را افزایش دهد و بر افزایش قیمتهای بالا و در حال صعود نفت بیافزاید.
همچنین این خطر ادامه دارد که اسرائیل تصمیم بگیرد که باید برای متوقف کردن ایران با همکاری واشنگتن یا بدون آن، دست به اقدام نظامی بزند. این احتمال هم وجود دارد که تل آویو دست به اقدامات با شدت کمتر، اما همچنان خطرناک علیه ایران بزند. خرابکاری اسرائیل در سایتهای هستهای و نظامی ایران از جملهی این اقدامات است که باعث تحریک انتقامجویی ایران، از جمله در فضای سایبری میشود. اشتباه محاسباتی در هر دو طرف میتواند منجر به درگیری مارپیچی شود.
روسای جمهور جدید ایالات متحده و ایران هر دو ضعیف بازی میکنند و این امر به طور غیرمنتظرهای بازگرداندن توافقی را که منافع بزرگی برای هر دو طرف دارد، دشوار میکند.