براساس محاسبات صورت گرفته برای زوجهایی که فرزند تا یکسال دارند و البته تعرفه درمانی بیمارستانها، کمترین هزینه برای بچهدار شدن از زمان بارداری تا یکسالگی حدود ۵۰ میلیون تومان خواهد بود. بیشترین هزینه نیز تا ۱۰۰ میلیون تومان برآورد شده که میتواند تا ۱۲۰ میلیون تومان (بسته به انتخاب والدین) افزایش یابد.
روزنامه اعتماد نوشت:
در شرایط فعلی اقتصادی که حدود نصف حقوق یک کارگر تنها برای خرید اقلام خوراکی هزینه میشود، زوجها بیتوجه به مشوقهای ریز و درشت در این طرح، ترجیح میدهند بچهدار نشوند. براساس محاسبات صورت گرفته از قیمت خردهفروشیها، برای زوجهایی که فرزند تا یکسال دارند و البته تعرفه درمانی بیمارستانها، کمترین هزینه برای بچهدار شدن از زمان بارداری تا یکسالگی حدود ۵۰ میلیون تومان خواهد بود.
بیشترین هزینه نیز تا ۱۰۰ میلیون تومان برآورد شده که میتواند تا ۱۲۰ میلیون تومان (بسته به انتخاب والدین) افزایش یابد. این هزینه شامل انواع آزمایشها و معاینات دورهای (فرض بر این است که مادر و جنین مشکل حادی ندارند و تنها چکاپ ماهانه برایشان ضروری است)، مواد خوراکی شامل شیرخشک، انواع ویتامین و برخی داروها و سیسمونی حداقل تا ۶ ماهگی و به دور از خرید وسایل غیرضروری است.
در کنار این هزینهها که شاید مهمترین دلیل برای کاهش فرزندآوری است، نبود اطمینان خاطر نسبت به آینده شغلی، ابهام در خصوص آینده اقتصادی، عدم قطعیت در تصمیمگیریهای اقتصادی بدین صورت که یک روز واردات کالایی ممنوع و روز دیگر آزاد میشود و البته رشد روزانه و هفتگی قیمتها نیز از دیگر مواردی است که افراد ترجیح میدهند بچهدار نشوند.
اما در کنار طرح مجلس برای افزایش جمعیت سوالاتی نیز مطرح میشود؛ آیا قوای سهگانه کشور برنامهای برای دوران بزرگسالی کودکان امروز دارند؟ آیا از عهده برطرف کردن تنشهای زیست محیطی در حوزه آب و آلودگی هوا در سالهای آتی بر میآیند؟ آیا میتوانند برای بزرگسالان فردا، بازار کار بهتری ایجاد کنند؟ چه تضمینی وجود دارد دو یا سه دهه آتی وضعیت اقتصادی بهبود یابد؟
طرح جوانی جمعیت در شرایطی به تصویب نهادهای ناظر رسید که تورم سالانه در مهرماه ۴۵.۴ درصد گزارش شده و بر اساس اعلام وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی جمعیت زیر خط فقر کشور در سال ۹۹ به حدود ۳۰ میلیون نفر رسیده؛ اگر بعد هر خانواده را سه نفر فرض کنیم، جمعیت زیر خط فقر حدود ۱۰ میلیون خانوار است که حتی ممکن است در سالهای جاری و آتی افزایش یابد، چراکه تورم بالا رفته است. در این شرایط اجبار به فرزندآوری آن هم با اعمال ممنوعیتها، جمعیت زیر خط فقر را افزایش میدهد که در نتیجه کاری نیز از آن مشوقهای مالی برنمیآید و خانوادههایی میمانند که علاوه بر تامین هزینه فرزندانشان، باید اقساط وامها و تسهیلاتی که به واسطه فرزندانشان دریافت کردند، پس بدهند.
اگرچه فاطمه محمدبیگی، رییس فراکسیون جمعیت و حمایت از خانواده مجلس بر این باور است که عدم تمایل به فرزندآوری از طریق فضای مجازی به زنان القا میشود. او در همایش زنان و پدافند غیرعامل که ابتدای هفته برگزار شد، گفته بود: «شاید اهمیت این قانون امروز مشخص نشود ولی تاثیرات خود را در آینده نشان خواهد داد.» او پیشتر نیز در خصوص این طرح از لفظ علاقهمندی زوجها به بچهدار شدن استفاده کرده بود.
بررسی مفاد این طرح نشان میدهد که بحث بر سر علاقهمندی نیست و ممکن است دیر یا زود محدودیتهایی برای افرادی که بچه ندارند، ایجاد شود. او در این خصوص به خبرگزاری مهر گفته بود: «فاز اول برای مدت هفت سال تدوین شده و در این بازه زمانی که با خطر بسته شدن پنجره جمعیتی کشورمان از لحاظ سن باروری مقارن است، خانوادههای علاقهمند به فرزنددار شدن از تسهیلات حمایتی، وام خرید مسکن، اعطای سهام به نوزادان و تسهیلات بیمهای و مالیاتی ویژه پدران و مادران شاغل برخوردار خواهند شد.»
احمد راستینههفتشجانی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در خصوص مشوقهای اقتصادی این طرح به خبرگزاری تسنیم گفته بود: «برای جوانان در آستانه ازدواج تسهیلاتی نظیر اعطای وام ۲۰۰ میلیونی به زوجین جوان (زوج زیر ۲۵ سال و زوجه زیر ۲۳ سال) و وام ۱۴۰ میلیونی به زوجین با سنین بالاتر با ضمانتهای آسان، افزایش ۷.۵ برابری حق عائلهمندی به مدت ۵ سال که این موضوع کمک بزرگی برای خانوادههای پرجمعیت خواهد بود، اختصاص وام ۵۰ میلیونتومانی ودیعه، تامین ۵۰ درصد ودیعه مسکن ۷۰ متری شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر و ۱۰۰ متری سایر شهرها برای دانشجویان و طلاب، خرید یا ساخت مسکن برای زوجین بدون فرزند و فاقد مسکن با بازپرداخت ۱۰ ساله، افزایش محدوده سنی در استخدام جدید یکسال بهازای تاهل، تاسیس مراکز مشاوره مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی در مراکز آموزش عالی و فرهنگسازی در خصوص ازدواج و... از جمله موادی است که در این قانون مورد نظر دیده شده است.» این مشوقها نشان میدهد که برای به اجرا رساندن این طرح نهادهای زیادی درگیر هستند.
اما آیا دولت یا سایر نهادهای متولی توانایی تامین ۵۰ درصد ودیعه مسکن برای زوجها را دارند؟ در جای جای طرح صحبت از تسهیلات و وامها شده، نظام بانکی تا چه اندازه توانایی دارد که تعهدات مالی این طرح را به انجام برساند؟
هزینههای چکاپ ماهانه مادر به علاوه سونوگرافی و مصرف ویتامینها زیرنظر پزشک و البته کلاسهای بارداری با فرض بر اینکه مادر و جنین مشکلی جدی نداشته باشند بین ۵ تا ۷ میلیون تومان خواهد بود. البته که نوع بیمه مادر نیز بر میزان هزینههای نهایی تاثیر میگذارد.
هزینههای زایمان نیز براساس انتخاب مادر، متفاوت است. بر اساس گزارشهای رسمی حدود ۴۹ درصد زایمانها در کشور از طریق سزارین و ۵۱ درصد نیز به صورت طبیعی انجام میشود. زایمان طبیعی هزینه بسیار کمی دارد. اما تعرفههای درمانی در بیمارستانهای دولتی بازه هزینهای هر عمل سزارین را حدود ۴ تا ۵ میلیون تومان اعلام کرده که با تعرفه بیمه ممکن است به دو و نیم میلیون تومان نیز کاهش یابد.
این هزینه برای بیمارستان خصوصی بین ۸ تا ۱۲ میلیون تومان است. اگر پس از زایمان مادر و نوزاد نیاز به بستری شدن داشته باشند، مبلغی نیز به هزینههای زایمان اضافه میشود. در وبسایت یکی از بیمارستانها برخی تعرفههای پس از زایمان نوشته شده که بر اساس آن هزینه تخت مراقبتهای ویژه برای نوزادان شبی ۴ و نیم میلیون تومان، هزینه اتاق خصوصی دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان، تخت نوزاد سالم هر شب ۸۰۰ هزار تومان، هزینه تخت نوزاد با بیماری اولیه یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، هزینه همراه هر شب آزاد با غذا ۳۰۰ هزار تومان و هزینه کیف مادر و نوزاد نیز ۱۲۰ هزار تومان است.
بنابراین اگر نوزاد دچار زردی باشد و نیاز به یک هفته بستری شدن داشته باشد، در این صورت هزینه زایمان با فرض عمل سزارین حدود ۲۸ میلیون تومان میشود. البته که این مبلغ جز هزینههایی مانند فیلمبرداری، ساخت کلیپ در بیمارستان یا چیزهای دیگر است که عمدتا این روزها مد شده و هر کسی توان مالی آن را ندارد.
معمولا نوزادان تا یکسالگی دچار بیماریهای مختلفی میشوند و از سوی دیگر تا این زمان نیز واکسنهای متفاوتی دریافت میکنند. بنابراین هزینههای درمانی و واکسیناسیون با توجه به مرکز ارایهدهنده خدمات و نوع بیمه تفاوت دارد که ممکن است رایگان باشد یا هزینهای دریافت شود. اما آن چیزی که تقریبا برای تمام نوزادان یکسان است، نیاز به پوشاک، ویتامینهای خوراکی، پوشک و شیرخشک است. هر نوزاد در روز و بهطور میانگین ده عدد پوشک مصرف میکند.
بسته به وزن نوزاد، ممکن است والدین پوشک با سایزهای متفاوتی برای نوزاد خود خریداری کنند. بر اساس آنچه در سایتهای فروش محصولات سلولزی درج شده، هر بسته ۶۴ تایی پوشک از ۷۰ تا ۲۰۰ هزار تومان برای نوزادانی که راه نمیروند، قیمتگذاری شده است. اگر فرض شود که خانوادهها بستههایی با قیمتهای میانه را انتخاب میکنند، در این صورت هر ماه حدود ۶۷۵ هزار تا یک میلیون تومان برای پوشک باید هزینه شود که یکسال بین ۸ تا ۱۰ میلیون تومان میشود. البته که این مبلغ در صورت ثبات قیمت این کالا در یکسال است.
پر واضح است با افزایش هزینهها خانوادهها مجبورند از پوشکهای باکیفیت کمتری استفاده کنند که این امر به سلامت نوزاد لطمه میزند. هزینه بعدی برای شیرخشک است. این کالا نیز بسته به نیاز نوزاد میتواند از ماهی یک تا سه قوطی در نوسان باشد. قیمت هر بسته ۴۰۰ گرمی شیرخشک از ۳۰ هزار تومان تا دو میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است.
بنابراین شیرخشک هر نوزاد در ماه بسته به انتخاب خانواده و در صورت مصرف ماهی دو قوطی، بین ۶۰ تا ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هزینه دارد. از آنجایی که تا نوزادان از یک سنی میتوانند غذا بخورند و از شیرخشک استفاده کمتری میشود، تخمین زده میشود که هزینه خرید شیرخشک تا یکسال بین یک میلیون تومان تا ۳۱ میلیون تومان خواهد بود. البته تاکید میشود که این میزان هزینه در صورت ثبات قیمتهاست. مواد غذایی به اصطلاح کمکی نیز از دیگر خوراکیهایی است که بسته به وضعیت نوزاد به آن داده میشود و قیمت آن در سایتها بین ۲۵ هزار تومان تا یک میلیون و ۸۵۰ هزار تومان است.
میزان مصرف نیز بستگی به نوزاد دارد؛ بنابراین فرض میشود نوزاد در ماه یک بسته از آن را مصرف میکند که بین ۲۵ هزار تومان تا یک میلیون و ۸۵۰ هزار تومان به هزینه خوراکی نوزادان البته از ماه پنج یا شش اضافه میشود. مصرف ویتامین نیز از دیگر مواردی است که باید زیرنظر پزشک مصرف شود بنابراین هزینه آن را به صورت مفروض یک میلیون تومان در ۳ ماه اعلام میکنیم که یک نوزاد تا یکسالگی حدود ۴ میلیون تومان نیاز به ویتامین دارد.
دستگاه بخور کودک، وسایل غذاخوری، تبسنج، انواع اسباببازیهای بیخطر نیز از جمله هزینههای غیرخوراکی است که معمولا تا پیش از ۶ ماهگی تهیه میشوند. قیمت هر کدام در بازار متفاوت است؛ به عنوان مثال تبسنج از ۴۰ هزار تومان تا ۵ میلیون تومان که از نوع هوشمند است، در بازار وجود دارد. بنابراین جمع حدودی این اقلام بین ۳ تا ۸ میلیون تومان میشود.
قیمت سیسمونی کامل شامل لباس نوزاد تا ۶ ماهگی، وسایل برای حمل و نقل مانند کالسکه، صندلی مخصوص برای ماشین، آغوشی نوزاد، وسایل اتاق خواب مانند کمد، تخت، تشک، وسایل بهداشتی شامل انواع کرم و پودر بدون خرید وسایل اضافی و البته برند، بین ۲۵ تا ۴۰ میلیون تومان قیمتگذاری شده است. البته که این بازه قیمتی بسته به نوع کالا و شرکت سازنده است. اگرچه در سالهای اخیر خانوادهها برای کاهش هزینههای خود از محصولات دست دوم برای برخی وسایل مانند کالسکه یا آغوشی استفاده میکنند، چراکه این وسایل برای مدت محدودی مورد استفاده قرار میگیرند.
در کمترین حالت و در صورت خرید محصولات ارزان برای نوزاد و اینکه مادر و جنین دوران بارداری سالمی و بدون خطری را پشت سر گذاشته باشند، حدود ۵۰ میلیون تومان هزینه تا یکسالگی برای نوزاد متصور است. شاید برخی ادعا داشته باشند که این هزینه از زمان بارداری تا یکسالگی؛ ۲۱ ماه را در بر میگیرد و فشار زیادی به خانوادهها وارد نمیکند.
اما آیا هزینههای کودک تنها به دوران نوزادی محدود میشود؟ در صورتی که دچار بیماری خاصی باشد، هزینههای درمان به چه صورت خواهد بود؟ با شرایط فعلی اقتصادی که مقصر اصلی آن دولتها هستند، آیا این کودک میتواند به تحصیل ادامه دهد یا خانوادهها با تورم ۴۵.۴ درصدی میتوانند از عهده هزینههای آنها بر آیند؟ خبرگزاری ایرنا سال ۹۸ در گزارشی عنوان کرده بود که «شاخص هزینههای آموزش ۱۰ درصد کل هزینه زندگی مردم است.»
این درحالی است که محمدرضا واعظمهدوی، معاون سابق سازمان برنامه گفته بود: «بیش از ۹ درصد خانوادههای ایرانی برای تحصیل فرزندانشان باید وسایل زندگی خود را بفروشند، چراکه از محل درآمدهای عادی خود نمیتوانند خرج تحصیل آنها را بدهند.» مواردی از این دست نشان میدهد که مهمترین دلیل برای بچهدار نشدن، هزینههای بالای زندگی، بیثباتی قیمتها و تغییر روزانه برخی اقلام، ابهام در خصوص آینده اقتصادی است.
به عنوان مثال کسی که اطمینانی در خصوص آینده شغلی خود ندارد و ممکن است با شیوع موج بعدی کرونا، تعدیل شود، چرا باید تصمیم به بچهدار شدن بگیرد؟ از سوی دیگر آیا دولتمردان برنامهای مدون و مشخص برای کنترل کردن مشکلات فعلی اقتصادی دارند؟ با چه ابزارهایی میخواهند تورم را کنترل کنند یا این میزان انحراف از اهداف برنامه ششم توسعه را جبران کنند؟ آیا کشور با شرایط فعلی اقتصادی، محیط زیستی، سیاسی و... میتواند جمعیت بیشتری را در خود جای دهد؟ آیا سیاستمداران فکری به حال افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها و شدت گرفتن پدیده حاشیهنشینی کردهاند؟