تخریب سنگ قبر آرامگاهها در همه مذاهب مذموم و از مصادیق جنایت است. جا دارد مقامات مسئول هم هوشیار بوده و با این نفرتپراکنان برخورد کنند؛ زیرا اگر چنین اقدامی صورت نگیرد، در میان مردم این شبهه به وجود میآید که دستی در پشت پرده هم با اقدامات همراه است.
صالح نیکبخت در روزنامه شرق نوشت:
این روزها سنگ قبر شکنی درگذشتگان که به نیکنامی هم مشهورند، به سنتی ناپسند و غیرانسانی تبدیل شده که هرازچندی در گورستانی یا نقطهای از کشور تکرار و خبر ناراحتکنندهاش در رسانهها منتشر میشود. عاملان این کار برای انجام اقدامات خود بهانهای میتراشند و گاهی هم متوسل به نظر و دیدگاهی فقهی میشوند.
این افراد اگر به علت فاصله و دوری، دسترسی به آرامستانها برایشان آسان نباشد و عاملان رنج گسیلشدن به سوی گورستانها را برنتابند، تابلوها و هر نام و نشانی را که از این درگذشتگان در منظرشان باشد، هدف قرار میدهند و این اقدامات را که نوعی کینهجویی و نفرتپراکنی است، به اوج خود میرسانند.
پس از شکستن چندباره سنگ قبر شادروان دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت ایران، از شاعر نامی ایران سایه که امید است سایه او بر این مرزوبوم دراز باشد، شنیدیم و خواندیم که این روشهای غیراخلاقی سابقه طولانی و بس دراز دارد.
سایه میگوید وقتی مرتضی کیوان را با آن زجر و شکنجه اعدام کردند، دوستان او هرازچندگاهی یادی از او کرده و بر سر قبرش حاضر و شاخه گلی نثار میکردند. چون دشمنان کیوان از مرده او هم میترسیدند و در خواب ابدی هم نام او را برنمیتابیدند، هر بار سنگ قبر او را میشکستند.
به گفته او سنگ قبرشکنان دستبردار نبوده و این کار را ادامه میدادند؛ بنابراین دوستان مرتضی کیوان مجبور شدند با گذاشتن نشانی از آرامگاه او مکان گور را مشخص کرده و امکان گردهمآمدن دوستان و یاران او را فراهم آورند.
اولین سپیده بیدار باغ را
آمیخته به خون طراوت
در خواب برگهای تو دیدم
باری، آرامگاه مرتضی و دیگران سرانجام به سروستان تبدیل شد و دوستانش ازجمله سایه به دنبال گور او بودند، در پاسخ به این سؤال که «ای عزیز دل من! تو کدامین سروی». در چند دهه گذشته پدیده سنگ قبر شکنی دوباره بر سر زبانها افتاده و از گوشه و کنار اخباری از این اقدام به گوش میرسد که آخرینش همین ماجرای سنگ قبر دکتر ابراهیم یزدی است.
بعد از این رویداد رسانههای فراوانی به این ماجرا پرداختند و ازجمله «شرق» در ابتدای هفته در یادداشتگونهای برای این ماجرا ضمن تشریح آن در پایان گزارش یادآور شده بود که پدیده سنگ قبر شکنی ماجرایی رایج در میان اهل سنت است و چنین بیان شده بود: «در برخی کتب اهل سنت روایتی آمده است که دلالت بر وجوب تخریب سنگ قبرها میکند».
برخی بزرگان اهل سنت از کردستان، سیستانوبلوچستان و گلستان با نگارنده تماس گرفتند و با اشاره به این عبارت توضیحاتی درباره باور اهل سنت در این زمینه ارائه دادند. آنچنان که عالمان دینی اهل سنت میگویند، در نظریه جمهور علمای اهل سنت و در هریک از مذاهب چهارگانه و زیدیها نهتنها سنگ قبر شکنی واجب نیست، بلکه هرگونه اهانت گفتاری و رفتاری نسبت به گورستانها عموما و گور اشخاص به طور خاص قبیح و مذموم و از مصادیق اهانت به مرده است.
گرچه در یک دهه گذشته فرقه موسوم به القاعده و سایر شاخههای الهامگرفته از آن نظیر داعش بارها به مقابر علما، مشایخ و بزرگان دین اهانت کرده بودند. آنها هر قبری را که مورد اقبال مردم بود، به بهانه شخصپرستی تخریب میکردند. چنان که میدانیم بسیاری از مناطق سنینشین هم از سوی این گروهها مورد حمله قرار گرفته و از شر آنها در امان نبودهاند.
با توجه به این امر باید بگوییم تخریب سنگ قبر آرامگاهها واجب نیست، بلکه در همه مذاهب هم مذموم و از مصادیق جنایت است. جا دارد مقامات مسئول هم هوشیار بوده و با این نفرتپراکنان برخورد کنند؛ زیرا اگر چنین اقدامی صورت نگیرد، در میان مردم این شبهه به وجود میآید که دستی در پشت پرده هم با اقدامات همراه است.