گمان میکنم ما بیش از اندازه ارتش افغانستان و امریکا را به یکدیگر وابسته کردیم. مهمترین کاری که باید انجام میدادیم آن بود که استقلال عمل بیشتری برای ارتش افغانستان در نظر میگرفتیم. راههای بهتری برای انجام این کار وجود داشت و صادقانه بگویم ما قایق را از دست دادیم.
فرارو- این گزارش بخشی از پاسخهای مفصل «لئون پانتا» وزیر دفاع و رئیس اسبق سیا به پرسشهای «مایکل مورل» تحلیلگر اطلاعاتی امریکایی و کفیل اداره کننده سیا در سالهای ۲۰۱۱ و سپس از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ میلادی در یک برنامه پادکست است.
به گزارش فرارو، پانتا در این گفتگو درباره مسائل متنوعی از جمله مسیر پیش روی افغانستان، تهدیدات ناشی از «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه، چشمانداز هستهای ایران و چالش بلند مدت ناشی از چین صحبت کرده است. هم چنین، او در مورد اختلافات سیاسی داخلی که میتواند ثبات و امنیت امریکا را به خطر اندازد نیز صحبت کرده است.
در مورد افغانستان دلیل حضور ما در آنجا به سبب رویداد ۱۱ سپتامبر بود و تصمیم گرفتیم به دنبال القاعده و مسئولان و مسببان برنامه یزی آن عملیات برویم. ما تصمیم گرفتیم اجازه ندهیم افغانستان به پناهگاه امنی برای القاعده تبدیل شود تا بار دیگر حملهای مشابه ۱۱ سپتامبر برنامه ریزی شود. ما میخواستیم مطمئن شویم این اتفاق دیگر رخ نخواهد داد و به مدت دو دهه توانستیم از وقوع حملهای مشابه ۱۱ سپتامبر جلوگیری کنیم. ما کارهای زیادی را در سیا برای یافتن بن لادن و تضعیف رهبری القاعده انجام دادیم و من احساس خوبی نسبت به این موضوع دارم.
در مورد اشتباهات گمان میکنم ما بیش از اندازه ارتش افغانستان و امریکا را به یکدیگر وابسته کردیم. مهمترین کاری که باید انجام میدادیم آن بود که استقلال عمل بیشتری برای ارتش افغانستان در نظر میگرفتیم. راههای بهتری برای انجام این کار وجود داشت و صادقانه بگویم ما قایق را از دست دادیم.
برای من دشوار است که باور کنم برنامهای برای حوادث احتمالیای که ما شاهد وقوع آن در افغانستان بودیم وجود نداشت، زیرا این یک عملیات طبقهبندی شده نبود. ما برای هر حادثهای برنامه ریزی میکنیم. ما نیمی از وقت خود را صرف این موضوع میکنیم که درک کنیم اگر مجبور به جنگ در تایوان شویم یا مجبور شویم با چین و روسیه وارد جنگ شویم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ما برای همه چیز برنامه ریزی میکنیم.
شما اساسا میتوانید عقب بایستید و ببینید در افغانستان چه اتفاقی در حال روی دادن است. فروپاشی ارتش افغانستان رخ داده است و میتوانستید ببینید طالبان چه میکردند و به تدریج و خزنده در افغانستان حرکت کردند و کنترل کشور را در دست گرفتند. منظورم این است که این رخدادها جلوی چشمان ما در حال روی دادن بودند. همه چیز با فروپاشی همراه شد.
ما باید به این درک برسیم که مشکل امنیتیمان در افغانستان رفع نشده بلکه بدتر شده و طالبانی که اکنون بر افغانستان حکمرانی میکند طالبان قرن بیست و یکمی نیست. صحبتهای زیادی مطرح شده بود مبنی بر آن که طالبان متوجه شدهاند که باید به قوانین و روابط المللی توجه کنند. من، اما این موضوع را در چشمانداز نمیبینم.
من همان طالبانی را میبینم که عملیات ۱۱ سپتامبر را انجام دادند و به تروریستها اجازه دادند در افغانستان پناه گیرد. اکنون باید با پاکستانیها در امور ضد تروریسم همکاری کنیم. آنان نیز اکنون نگران هستند، زیرا حضور طالبان باعث تضعیف ثبات در افغانستان میشود و میتواند تهدیدی برای اسلام آباد باشد.
در مورد روسیه، ما پوتین را میشناسیم. ما او را به خوبی میشناسیم. او یک قلدر است و کاری که قلدرها وقتی احساس ضعف میکنند نمایش قلدری است. به نظر میرسد پوتین احساس میکند که امریکا ضعیف شده و او میتواند از این ضعف به نفع خود استفاده کند. علت سقوط کریمه به دست روسیه همین موضوع بود و اکنون اوکراین در شرایط مشابهی قرار دارد.
روسیه در سوریه مستقر میشود و حملات سایبری را علیه امریکا انجام میدهد. آنان واقعا توانایی خود را برای ایجاد اختلال افزایش داده اند. پوتین در انجام این کار باهوش است.
من زمانی که در سیا بودم تلاش میکردم بتوانم با روسها همکاری کنم، اما همیشه قدیمی ترها در سیا میگفتند: «وقتت را تلف نکن» اکنون بهتر از هر زمانی جمله آنان را درک میکنم. روسها در حال افزایش نیرو در اوکراین هستند و از فضای مجازی علیه ما استفاده میکنند.
به نظرم اظهارنظر بایدن و تعیین خط قرمز به خصوص درباره زیرساختهای قوی امریکا در حوزه سایبری و توانایی انجام اقدام متقابل اظهارنظر هوشمندانهای از سوی بایدن خطاب به پوتین بود. پوتین باید درک کند که بهای اقداماتاش را پرداخت خواهد کرد. اگر او فکر کند ما عمل نمیکنیم روسیه بسیار خطرناکتر خواهد شد.
صادقانه بگویم برعکس بایدن، ترامپ با ایجاد اختلال در کار ناتو دقیقا همان کاری را انجام میداد که پوتین میخواست. نکته دیگر آن که زمانی که روسیه به کریمه وارد شد به سوریه و لیبی رفت امریکا پاسخی نداد. در مورد حملات سایبری نیز چنین است. به گمانم پوتین باید پیام واضحی از ما دریافت کند.
ما باید به تقویت ناتو پرداخته و به اوکراین کمک کنیم تا بتواند از خود محافظت کند. پوتین منتظر است ببیند آیا بایدن صرفا سخن میگوید یا اهل عمل است. این آزمایش او خواهد بود.
در مورد ایران، نگرانی من آن است که اگر مذاکرات تنها در مورد موضوع هستهای باشد آنان (ایرانی ها) با ما بازی کنند. باید تصمیم بگیریم که آیا باید با اسرائیل همکاری میکنیم تا مانع از تولید تسلیحات هستهای توسط ایران شویم یا خیر. این تصمیم بزرگی خواهد بود.
ایران همان کاری را انجام میدهد که پوتین و چین در حال انجام آن هستند آنان در حال آزمایش امریکا هستند. اکنون در ایران دولتی تندروتر در حال حرکت سریع به سوی توانایی ساخت سلاح هستهای است. من به این موضوع باور دارم. اکنون با شرایط مشابه دوران اوباما مواجه شدهایم که تلاش کرد اسرائیل را متقاعد کند تا علیه ایران حمله نظامی انجام ندهد. اگر اسرائیل در حال حاضر احساس کند که امریکا به اندازه کافی سریع اقدام نمیکند تا با ایران مقابله کند بار دیگر وارد چالش با اسرائیلیها خواهیم شد.
در مورد چین، رهبران آن کشور خودکامه هستند و نگرانیای برای آینده خواهند بود. ما میدانیم آنان در حال سرمایهگذاری در بازارهایی هستند که ما باید در آنجا میبودیم. آنان فشار زیادی بر کشورهای دیگر وارد میکنند تا از منافع چین تبعیت کنند. چین بسیار پرخاشگر است. ما باید به چین نیز مشابه ایران و روسیه نشان دهیم که عمل میکنیم و صرفا سخن نمیگوییم.
در مورد مسائل داخلی امریکا من معتقدم که امروز احتمالا بزرگترین تهدید برای ما اختلال در دموکراسی و ناتوانی هر دو طرف (دو حزب جمهوری و خواه و دموکرات) در همکاری با یکدیگر برای حکمرانی است. اگر قرار است با چین مقابله کنیم، با روسیه مواجه شویم و سیاستگذاری صنعتی را توسعه دهیم، اگر قرار است با متحدانمان برخورد کنیم باید به دنیا نشان دهیم که میتوانیم حکومت کنیم و این آن موضوعی است که من را بیشتر نگران میکند.
اکنون که به دموکراسیمان نگاه میکنم میبینم باید با چالشهای مختلف مقابله کنیم در حالی که دو حزب (جمهوری خواه و دموکرات) را میبینیم که گویی در سنگرهای خود به سمت یکدیگر نارنجک پرتاب میکنند و مخالف همکاری با هم هستند.
ما کشوری قوی هستیم نیروی نظامی و اهرمهای دیپلماتیک قوی داریم. ما تنها باید اتحادسازی کنیم. برای مقابله با روسیه باید ناتو را تقویت کنیم و در برخورد با ایران باید با متحدان مان، دولتهای عربی میانه رو، اسرائیل و کشورهای اروپایی همکاری بیشتری داشته باشیم.
در مورد چین، باید با متحدانمان از استرالیا تا هند، کره جنوبی و ژاپن بیشتر همکاری کنیم. تنها چیزی که ایران، روسیه و چین از آن متنفر هستند ایجاد اتحادهای گستردهمان و افزایش قدرت و تواناییمان در تقویت این اتحادها خواهد بود.
منبع: سی بیاس نیوز
ترجمه: فرارو
مطمئن باش که سر کاری