پورجا باید ۱۴ قله بلند دنیا را که بالای ۸۰۰۰ متر ارتفاع دارند، فتح میکرد؛ ارتفاعاتی که در آن فشار اکسیژن برای حفظ حیات انسانی در بازه زمانی طولانی کافی نیست و کوهنوردان آن را "منطقه مرگ" مینامند.
وقتی نیمسدای پورجا، کوهنورد نپالی گفت میتواند به ۱۴ قله مرتفع جهان در کمتر از هفت ماه صعود کند، کمتر کسی حرفش را باور کرد؛ ولی او برای ثابت کردن حرفش اسم این چالش را "پروژه ممکن" گذاشت و بعد هم آن را انجام داد.
در فیلمی که تازه پخش شده، این سرباز ۳۸ ساله سابق هنگ سلطنتی تفنگداران گورخا و نیروی دریایی پادشاهی بریتانیا، داستانی را تعریف میکند که گرچه غیرممکن نیست، اما بدون شک، باورنکردنی به نظر میرسد.
پورجا به ما میگوید: "هیچ چیز غیرممکن نیست، بهانهای برای انجام ندادن کار وجود ندارد. ".
اما بیاید به آغاز ماجرا برگردیم و ببینم این چالش به چه چیزهایی نیاز داشت؟
اگر بخواهیم خیلی ساده بگوئیم، پورجا باید ۱۴ قله بلند دنیا را که بالای ۸۰۰۰ متر ارتفاع دارند، فتح میکرد؛ ارتفاعاتی که در آن فشار اکسیژن برای حفظ حیات انسانی در بازه زمانی طولانی کافی نیست و کوهنوردان آن را "منطقه مرگ" مینامند.
اولین کسی که این رکورد را بدست آورد رینولد مسنر بود که قله نخست را در سال ۱۹۷۰ و چهاردهمی را در ۱۹۸۶ فتح کرد.
قبل از رکورد پورجا و تیمش که در سال ۲۰۱۹ بدست آمد، کمترین زمان برای فتح این چهارده قله کمی کوتاهتر از هشت سال بود.
خب چرا او چنین چالش سترگی را پیش روی خودش گذاشت؟
شاید به این دلیل (همان طور که او بارها در فیلم هم تکرار میکند) که او احساس میکند اغلب از بالا به کوهنوردان نپالی نگاه میشود. او در فیلم میگوید: "چیزی که من بیشتر وقتها میشنوم این است که: «شرپای من بهم کمک کرد»، این حرف اشتباه است به این دلیل که آنها اسم دارند. "
و البته پورجا که کوهنوردی حرفهای را از سال ۲۰۱۹ شروع کرده برای رسیدن به رکورد حیرتانگیزش کمک تیمی از هموطنانش را در اختیار داشت که نقشی پررنگ در اضافه شدن برگی دیگر به زندگی پرافتخار او داشتند.
پورجا ۱۶ سال را در ارتش گذراند، او ۱۰ سال عضو هنگ سلطنتی تفنگداران گورخا (از واحدهای پیادهنظام ارتش بریتانیا متشکل از سربازان نپالی) بود و سپس به نیرویهای ویژه بریتانیا ملحق شد.
پورجا میگوید: "من از نظر آمادگی بدنی جزو یک درصد اول جهان هستم. پیوستن به نیروهای ویژه بریتانیا شوخی نیست. شما باید در سطح دریا، حسابی روی فرم باشید. ذهن شما هم باید در سطح دریا به اندازه ده نفر کار کند؛ بنابراین من توانستم که این قابلیتها را منتقل کنم. "
هنگام خدمت در نیروهای ویژه بود که پورجا به کوهنوردی علاقه پیدا کرد و توانست رکورددار صعود به سه قله اورست، لهوتسه و ماکالو در کمتر از پنج روز شود.
او در کمال خونسردی میگوید فکر میکرد بتواند این ۱۴ قله را در زمان کمتری فتح کند: "میدانستم که قادرم این پروژه را در کمتر از چهار ماه تمام کنم. اما از طرف دیگر هم حدس میزدم که ممکن است مشکلاتی در هنگام کار بروز کند و برای همین مجبور شدم سه ماه دیگر برای اینها کنار بگذارم. "
این مشکلات شامل گرفتن مجوز برای صعود به قلهها نیزمیشود؛ برای مثال چین هنوز تقاضای او برای صعود به شیشاپانگما را تایید نکرده است.
یکی دیگر از این مشکلات فراهم کردن بودجه صعود بود؛ اما علاوه بر اینها، تلاش برای قانع کردن خانواده خودش بود که این پروژه، ایده خوبی است.
پورجا عضوی از خانوادهای فقیر است و به عنوان یک سرباز او نقش اصلی را در تامین بودجه خانواده داشت.
بدون داشتن پشتوانه مالی، تصمیم برای تبدیل شدن به یک کوهنورد حرفهای، تصمیمی بزرگ بود.
برادر پورجا از این تصمیم او حسابی دلخور شد و سه ماه با او قهر بود و آن طور که در فیلم نشان داده میشود، مادرش هم از نظر سلامتی وضعیت خوبی نداشت.
فقط همسرش، سوچی پشتیبان او بود یا دستکم مخالفتی نکرد.
او میگوید: "چیزی که من به آنها گفتم این بود: "ببینید، این پروژه میتواند الهامبخش خیلی از مردم شود". از خودگذشتگی یک خانواده در مقایسه با آن خیلی کوچک است. "
او همچنین میگوید که توانایی او برای اولویتبندی مسائل در لحظات بسیار سخت صعود، راهگشا بوده است.
در یک سانحه، بهمن موجب شد او به ۱۰۰ متر پایینتر سقوط کند؛ در سانحهای دیگر، یکی از اعضای تیم میان بازوان پورجا در حال جان دادن بود.
پورجا میگوید: "در ارتش، من هرگز یک نفر را پشت سر جا نمیگذاشتم. در کوهستان هم قصد انجام این کار را نداشتم و بنابراین اکسیژن خودمان را به او دادم. ".
اما هرگز لحظهای پیش آمد که او به تسلیم شدن فکر کند؟
پورجا میگوید: "بارها پیش آمد. یک بار دعا میکردم که بهمن بزرگی بیاید و کار من تمام شود. اما ورای تمام اینها من اعتقاد بزرگتری داشتم و با خودم میگفتم: «تو نماینده نیروهای ویژه و تفنگداران گورخا هستی. تو گفتی امید کسانی هستی که هیچ امیدی ندارند.» تمام این موارد انگیزهبخش به من انرژی میدادند. "
پورجا و تیمش البته در میان مرتفعترین قلههای دنیا فرصتی هم برای برپا کردن سور و سات پیدا میکردند.
اما این فیلم قرار است چگونه موجب امیدواری ما شود؟
او میگوید: "مسئله کوهنوردی نیست، موضوع تلاش برای رسیدن به اهداف است. این چیزی است که وقتی میخواهید مرزهای محدودیتان را جابجا کنید، به ذهنتان میآید. مردم بعدا هم سراغ این فیلم میآیند، درست مثل راکی. "
فیلم "۱۴ قله: هیچ چیز غیرممکن نیست" در نتفلیکس پخش شده است.