افرادی که احساس بیارزشی دارند، معمولاً افکار منفی در سر خود دارند و همیشه به شکل منفی با خودشان صحبت میکنند. با خودتان بگویید که میتوانم هر روز چیزهای کوچکی را برای ارتقاء و پیشرفت خودم به کار ببندم.
افرادی که حس بی ارزشی دارند، اغلب افکار منفی زیادی در سر میپرورانند، همیشه با خودشان در حال صحبت هستند و همین افکار منفی باعث میشود که نه تنها پیشرفتی در زندگی نکنند بلکه حس بی ارزشی روح و جسم آنها را از پا در بیاورد.
به گزارش فارس، «احساس بی ارزشی» معمولا یکی از علامتهای افسردگی است چرا که حس ناامیدی و پوچی را به فرد القا کرده و زندگی طبیعی روزانه را سختتر میکند.
احساس بی ارزشی میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. تجربههای اجتماعی، سبک زندگی، شرایط استرس زا و همچنین مشکلات ذهنی همگی در این مورد نقش دارند. آسیب در دوران کودکی، مشاهده وقایع منفی که خودتان را در آنها مقصر میدانید، مدیریت سخت استرس، انتقاد در گذشته، بیماریهای ذهنی و. دلیل و علت این احساس بیارزشی است.
عموما افرادی که احساس حقارت و بی ارزشی دارند، تصور میکنند مثل دوستانشان با ارزش نیستند و مورد محبت والدین قرار نمیگیرند. پس میپذیرند که مدام نقد شوند و مورد قضاوت منفی دیگران قرار بگیرند. اکثر کودکانی که با این وضعیت بزرگ میشوند، دچار کمبود و بی انگیزگی در بزرگسالی هستند. اغلب این افراد در سنین مختلف دست به کارهای نمایشی برای جلب توجه مثل عملهای زیبایی میزنند.
شیوه تربیتی دیکتاتور مآبانه در خانواده باعث تربیت این نوع بچهها میشوند که مدام سرخورده باشند و از خودشان ناامید هستند، اینها تصور میکنند که دائم تحت نظرند و مورد انتقاد و مواخذه قرار میگیرند.
خیلی از افراد که دارای یک معلولیت یا نازیبایی در بدنشان هستند، بیش از دیگران حس حقارت دارند یا چاق یا لاغر زیاد، مشکل جسمی یا بیماری مزمن اعتماد به نفس آنها را زایل میکند. حس بی ارزشی باعث دردهای شدید، افکار منفی درباره خود، گریه کردن زیاد، اضطراب اجتماعی، فکر خودکشی، امتناع از برقراری رابطه با دیگران، مصرف مواد مخدر، بی حال و حوصله بودن و گاها بی توجهی نسبت به فعالیتهای روزانه خود میشود.
افرادی که احساس بیارزشی دارند، معمولاً افکار منفی در سر خود دارند و همیشه به شکل منفی با خودشان صحبت میکنند. با خودتان بگویید که میتوانم هر روز چیزهای کوچکی را برای ارتقاء و پیشرفت خودم به کار ببندم.
گاهی اوقات احساس منفی در پاسخ به یک شرایط خاص، فکر، تجربه یا حتی بعضی از افراد افزایش پیدا میکند. سعی کنید این احساسات را شناسایی کنید و ببینید چه اتفاقی رخ میدهد که این اثرات منفی در شما ایجاد میگردد و چه نوع افکاری شما را درگیر میکند. از این طریق میتوانید با حس بیارزشی در خودتان مبارزه کنید.
بسیار مهم است به یاد داشته باشید که گاهی اوقات احساس بی ارزشی علامت یک بیماری ذهنی پیش زمینهای میباشد. اگر که احساس درد شما مداوم است و همیشه اضطراب دارید و مواجهه با انجام کارهای روزانه برای شما سخت میشود، حتما با یک مشاور صحبت کنید و از او کمک بگیرید.
مسئله اصلی این است که اگر دچار این مشکل هستید، بدانید که غلبه بر بی ارزشی غیرممکن نیست. همچنین باور کنید که شما تنها نیستید و خیلی انسانها به خاطر شرایط تحقیرآمیز و بحرانی دوران کودکی و نوجوانی دچار این حس میشوند و تقریبا همه افراد در زندگی شان چند بار این حس بی ارزشی را تجربه میکنند.
نکته دیگر این است که بدانید معیار ارزشمندی افراد به قد و هیکل و ثروت و خانواده نیست این چیزها دست خود ما نیست معیار ارزشمندی در ذهن شما باید تغییر کند. آنچه دستاورد شما در زندگی است، ارزشمندی تان تلقی میشود بنابراین سعی کنید نقاط قوت و مثبت خود مثل دانش، اخلاق و خلاقیت را تقویت کنید و باعث تحسین دیگران شوید. هر چند تحسین دیگران هم شاید اهمیتی نداشته باشد، شما لازم است اول برای خودتان ارزشمند شوید.
چه دانشمندان و افراد بزرگی که در دوران کودکی و نوجوانی شرایط سخت فیزیکی و محیطی را تجربه کردند، اما به چه بزرگی رسیدند.
سعی کنید دور از قضاوت دیگران، خودتان را تشویق کنید و برای رهایی از بی ارزشی برای خودتان جایزه بگیرید و به خودتان افتخار کنید.
مهمترین عاملی که میتواند به شما در مسیر احساس خوب داشتن در زندگی کمک کند، بی اهمیت دانستن دیگران و فکر نکردن به آنها است. اینکه آنها چه ارزش و اهمیتی در زندگی شما دارند، در واقع هیچ است شما هم به این همین دلیل باید بی توجهی را پیشه کنید.
سعی کنید زندگی تان را بدور از قضاوت و حرف بقیه، انتقاد و تحقیر بسازید و خود واقعی تان را باور داشته باشید که قطعا تواناییهای زیادی دارید و لحظات زیادی که در زندگی از آن میتوانید لذت ببرید. کافی است قدری حوصله کنید و انگیزه خود را بالا ببرید تا تواناییهای خود را کشف کنید و به عنوان یک فرد موفق در جامعه حضور بهم رسانید.
در نهایت از بین بردن احساسات بی ارزشی بدون کمک گرفتن از متخصص و روان درمانگر خیلی دشوار است و باعث میشود افراد از پا بیافتند. روش درمانی رفتاری ـ شناختی یک درمان شناخته شده و اثرگذار میتواند برای تعدیل احساسات منفی افراد باشد.