۱۷ آذر امسال مرد میانسالی با مراجعه به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران از ناپدید شدن ناگهانی همسر صیغهای اش خبر داد و گفت: مدتی قبل در فضای مجازی با زنی ۴۰ ساله به نام شکیلا آشنا شدم و این آشنایی منجر به ازدواج موقت من و او شد.
وسوسه سرقت طلا و جواهرات و دلارهای زن تنها انگیزهای شد تا راننده تاکسی اینترنتی و دوستش نقشه قتل او را طراحی و اجرا کنند.
به گزارش ایران، ۱۷ آذر امسال مرد میانسالی با مراجعه به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران از ناپدید شدن ناگهانی همسر صیغهای اش خبر داد و گفت: مدتی قبل در فضای مجازی با زنی ۴۰ ساله به نام شکیلا آشنا شدم و این آشنایی منجر به ازدواج موقت من و او شد.
شکیلا به تنهایی زندگی میکرد و من هم هر چند روز یک بار به او سر میزدم، اما از دیروز تا حالا هر چه با او تماس گرفتم تلفن همراهش خاموش است که نگران او شدم و به مقابل خانهاش رفتم و زنگ زدم، اما در را باز نکرد بنابراین با کلیدی که داشتم وارد خانه شدم، از شکیلا خبری نبود، اما در گاوصندوقش باز و تمامی محتویاتش سرقت شده بود.
او یک خودروی ۲۰۷ داشت که آن هم نبود احتمال میدهم برایش اتفاقی رخ داده باشد. با شکایت مرد میانسال، به دستور بازپرس رحیم دشتبان تحقیقات توسط بازپرس جنایی آغاز شد.
در ادامه بررسیها مشخص شد که آخرین بار زن جوان سوار بر یک تاکسی اینترنتی خانه را ترک کرده است. با شناسایی راننده به نام حمید مشخص شد وی از حدود یک سال قبل با زن جوان در ارتباط بوده و همین موضوع ظن کارآگاهان را به این راننده بیشتر کرد.
وقتی حمید به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت بازداشت شد در تحقیقات گفت: یک سال قبل، شکیلا را سوار خودروام کردم تا به مقصدش برسانم بین راه با هم صحبت کردیم و آشنا شدیم به او گفتم هروقت نیاز به خودرو داشت با تلفن همراه خودم تماس بگیرد تا او را به محلی که میخواهد برسانم.
شکیلا هم قبول کرد و در مدت یک سال هر زمان که خودروی اینترنتی نیاز داشت با من تماس میگرفت. آن روز هم مثل همیشه درخواست خودرو داد و من او را به مقصدی که میخواست رساندم، ولی دیگر خبری از او ندارم.
در حالی که مرد جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس جنایی، کارآگاهان اداره چهارم راهی خانه حمید شدند و در بازرسی از خانه، گوشی تلفن همراه شکیلا را در دست پسر حمید پیدا کردند. همچنین خودروی زن جوان در پارکینگ خانه حمید در حالی که روی آن چادر کشیده شده بود، کشف شد.
با پیدا شدن گوشی تلفن همراه و خودروی شکیلا، بازجوییها از حمید شدت گرفت و این بار وی ادعای جدیدی را مطرح کرد، شکیلا به امارات سفر کرده و قبل از رفتنش هم گوشی تلفن همراه و هم خودرواش را در اختیار من قرار داد. من خودم او را به فرودگاه رساندم تا از ایران برود.
در حالی که حمید مدعی بود زن جوان راهی خارج از کشور شده است، بازپرس جنایی دستور بررسی این موضوع را صادر کرد، اما در استعلام از فرودگاه نام زن جوان در لیست مسافران پیدا نشد.
با این احتمال که زن جوان قربانی جنایت شده تحقیقات ادامه یافت و کارآگاهان در بررسیهای خود ردپای مردی دیگر به نام جعفر را که از دوستان حمید بود در این پرونده شناسایی کردند.
بدین ترتیب جعفر بهعنوان دومین مظنون پرونده بازداشت شد و مأموران در بازرسی از خانه وی مقداری دلار و مدارکی بهدست آوردند که متعلق به زن جوان بود.
بدین ترتیب متهمان که خود را با مدارک و مستندات جدید رو به رو دیدند سرانجام به قتل و مثله کردن جسد شکیلا و رها کردن تکههای جسدش در اطراف تهران اعتراف کردند.
به دستور بازپرس جنایی؛ دو متهم جوان در اختیار کارآگاهان اداره چهارم قرار داده شده و تحقیقات برای کشف جسد مثله شده شکیلا ادامه دارد.
چرا شکیلا را به قتل رساندی؟
او زن تنهایی بود که وضع مالی خیلی خوبی داشت. با خودم فکر کردم این همه ثروت به چه درد زنی میخورد که هیچ کسی را ندارد.
از طرفی برای من که زندگیام را با مسافرکشی میگذراندم و شرایط مالی بسیار بدی داشتم، ثروت او میتوانست خیلی سودمند باشد. یک روز که برای دوستم جعفر ماجرای این زن ثروتمند را تعریف کردم او هم وسوسه شد و با هم نقشه سرقت را کشیدیم.
نقشه چه بود؟
یک شب او را به میهمانی خانهام دعوت کردیم، وقتی وارد خانه شد در فرصتی مناسب با تبر به سر او زدیم و او را به قتل رساندیم.
بعد از جنایت کلید خانه و گاوصندوق و سوئیچ خودرواش را برداشته و راهی خانهاش شدیم. با کلید وارد خانه او شده و گاوصندوق را خالی کرده و خودروی شکیلا را هم سرقت کردیم.
چقدر از این جنایت به شما رسید؟
۹۸ هزار دلار، تعداد زیادی سکه طلا، مقدار زیادی یورو و ارز کشورهای دیگر، طلا و جواهرات و کلی اسناد هم داخل گاوصندوق بود به اضافه گوشی تلفن همراه او که مدل بالا بود و خودرواش.
بعد از سرقت چه کردید؟
به خانه برگشتیم و جسد زن جوان را مثله کرده و داخل پرایدم قرار دادیم و راهی اطراف تهران شدیم. هر تکه از بدن را در محلی رها کرده و بعد هم به خانه برگشتیم.
ماجرای سفر به امارات را خودت ساختی؟
نه. واقعاً شکیلا میخواست به امارات برود. ما هم با توجه به حرفهای قبلیاش چنین ادعایی را مطرح کردیم.