افراد در دوران بزرگسالی شرایط و موقعیتهایی را برای خود ایجاد میکنند که مشابه شرایط و موقعیتهای دوران کودکی آنها است.
یک روانشناس با بیان اینکه بعضا افراد همسری را برای ازدواج انتخاب میکنند که ویژگیهای شخصیتی او را قبول ندارند، اما با این حال به تغییر این ویژگیها پس از ازدواج امیدوار هستند، گفت: این در حالی است که ما به زوجین توصیه میکنیم به تغییر همسر بعد از ازدواج دل نبندند. زوجین باید پیش از آغاز زندگی مشترک به کمک روان درمانها «تلهها» و «طرحوارهها» خود را شناسایی کرده تا بتوانند شریک زندگی خود را به درستی انتخاب کنند.
به گزارش ایسنا، شبنم طلوعی با بیان اینکه بعضا افراد درد و رنجهای متحمل شده در دوران کودکی را در روابط بزرگسالی خود نظیر رابطه با همسر نیز ادامه میدهند، اظهار کرد: بعضا افراد به طور ناخودآگاه به زنده نگه داشتن درد و رنجهای دوران کودکی تمایل دارند. «فروید» (روانشناس حوزه روانکاوی) از این امر تحت عنوان "اجبار به تکرار" یاد میکند، به طوری که برای مثال تمایل به زنده نگه داشتن درد و رنج دوران کودکی باعث میشود بعضا فرزند یک فرد قمارباز با کسی ازدواج کند که قمار باز است و یا فردی که در دوران کودکی تحت سلطه بوده است ممکن است در بزرگسالی دیگران را به شدت کنترل کند و در واقع افراد از این طریق با متوسل شدن به روشهای محکوم به شکست، به تداوم این الگوهای منفی دامن میزنند.
این روانشناس علت رفتار مذکور را به «تلهها» یا «طرحوارههای» افراد معطوف دانست و ادامه داد: در واقع بعضا افراد در دوران بزرگسالی شرایط و موقعیتهایی را برای خود ایجاد میکنند که مشابه شرایط و موقعیتهای دوران کودکی آنها است. منظور از تلههای زندگی تمام روشهایی است که باعث بازآفرینی شرایط دوران کودکی میشود که با کمک درمانگران و طرحواره درمانی میتوان از تکرار این وقایع در زندگی جلوگیری کرد.
به گفته طلوعی، «تله» یا «طرحواره»های زندگی به احساسات شدیدی مثل عصبانیت، غمگینی و اضطراب دامن میزنند.
وی معتقد است که بعضا افراد با گرفتار شدن در «تله»های خود حتی در لحظاتی از زندگی که اوضاع بر وفق مراد است و از جایگاه اجتماعی، روابط و موقعیت شغلی خوب و ازدواج شادکام نیز برخوردارند از زندگی لذتی نمیبرند.
این روانشناس با بیان اینکه اگر تلهها را شناسایی نکنیم و قدرت آنها را در وجودمان کاهش ندهیم باعث میشود هرگز نتوانیم به خواستههایمان در زندگی دست یابیم، افزود: تلههای زندگی به صورت ناخودآگاه منجر میشوند که وقتی افراد در ارتباط با مردم نظیر ارتباط با همکاران در محل کار و یا ارتباط با همسر قرار میگیرند به دنبال خلق شرایطی باشند که همان تجارب دردناک کودکی را برایشان تکرار کند. در واقع طرحوارهها آنها را طوری هدایت میکنند که با انتخابها و رفتارهایشان به طور ناخودآگاه تجربههای تلخ و زخمهای گذشته را برای خود بازآفرینی کنند.
طلوعی با تاکید بر اینکه لازم است پیش از انتخاب همسر و ورود به رابطه زناشویی به عنوان رابطهای که قرار است محلی امن و عاشقانه برای افراد باشد، باید تلههای زندگی خود و همسر را با کمک درمانگران شناسایی و درمان کنیم، گفت: «جفری یانگ» بنیان گذار طرحواره درمانی معتقد است که اگرچه ما در شکل گیری این تلهها نقشی نداریم، اما در تداوم آنها مسئول هستیم؛ بنابراین هر فردی با شناسایی تلههای خود میتواند برای رفع آنها اقدام کند. این امر مستلزم تلاش و مقابله با تجارب دردناک است که البته تا فردی خواهان تغییر نباشد نمیتواند از پس آن بر آید و این امر از جمله عللی است که مطابق با آن همواره به زوجین توصیه میشود که به «تغییر همسر بعد از ازدواج» دل نبندند.