«سیاستهای منطقهای نادرست و بدون توجیهِ محمد بن سلمان در سالهای اخیر، تا حد زیادی به موقعیت و جایگاه عربستان سعودی آسیب و خسارت وارد کرده اند و عملا برشمار دشمنان عربستان نیز افزوده است».
فرارو- پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی ضمن تحلیل روندهای جاری در عرصه سیاست خارجی عربستان، به طور خاص سعی کرده تا از محرکهای اصلی "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان در تغییر رویکردهای سیاست خارجی عربستان و حرکتِ این کشور به سمت تنش زدایی منطقهای و توسعه روابط با بازیگران مختلف در منطقه، فارغ از اختلاف گسترده قبلی با آنها، پرده برداری کند.
میدل ایست آی در این رابطه مینویسد: «شش ماهِ نخست سال ۲۰۲۱، شاهدِ عقب گردهای قابل توجه در سیاست ورزیهای "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی بوده است. این مساله پس از رخدادِ مجموعهای از اشتباهات فاحش در عرصه سیاست خارجی عربستان از سوی وی در طول شش سال گذشته، محقق شده است.
به گزارش فرارو، همزمان با سپری شدنِ روزهای پایانی سال ۲۰۲۱، اینطور به نظر میرسد که محمد بن سلمان اراده جدی دارد تا روندِ سیاستهای تخاصمی و تهاجمی عربستان را معکوس سازد و در عوض، روندی آشتیجویانه را با تکیه بر شماری از ابتکارهای منطقهای در پیش گیرد. با این حال، برخی تصمیمات غلط و نادرستِ عربستان در سالهای گذشته، عملا میتوانند موانع جدی را برای محمد بن سلمان و ایجاد این باور در همسایگان عربستان مبنی بر اینکه ولیعهد این کشور فردی صلح طلب است، ایجاد کنند. بن سلمان همان فردی بود که در نخستین سالهای حضورش در قدرت، کار را به جایی رساند که حتی برخی متحدان عربستان در منطقه نیز با این کشور دشمن شدند.
در این راستا میتوان گفت که اعتماد بسیار کمی به ماهیتِ چرخش قابل توجه اخیر عربستان و به طور خاص محمد بن سلمان در عرصه سیاست خارجی عربستان وجود دارد. بدون تردید انجام اقداماتی نظیر برگزاری جشنوارههای سینمایی در سواحل دریای سرخ و یا برگزاری مسابقات فرمول یک در عربستان نیز قادر نیستند که ابرهای تیرهای را که بر نوع حکمروایی بن سلمان در منطقه خلیج فارس سایه افکنده اند، به راحتی کنار بزنند.
از زمانِ آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی، محمد بن سلمان یک راهبرد جدید را با هدف کسب حمایت و پشتیبانی از عربستان در حیات خلوت این کشور در دستور کار قرار داده است. راهبردی که با پایان دادن به تحریم قطر و تسهیل روند بازگشت مجدد آن به مجموعه کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس، جلوهای روشن را از خود نشان داده است. سفر دورهای اخیرِ بن سلمان به کشورهای عرب حاشیه خلج فارس نیز ابتدا از عمان شروع شد. همان کشوری که رسانههای عربستانی بارها آن را متهم به ایجاد کریدوری جهت انتقال سلاح و مهمات به یمن و تقویت جنبش انصار اللهِ این کشور میکردند.
در چهارچوبِ تنشهای ایجاد شده از سوی بن سلمان در عرصه سیاست خارجی عربستان، شاید قطر وی را به دلیل تحریمهای سختی که از سوی او علیه این کشور وضع شد و در نوع خود بی سابقه بود، ببخشد. البته که قطر به دلیل ثروت قابل توجه خود و همچنین برخورداری از حمایتهای آمریکا و دیگر کشورهای منطقه، توانست از دلِ این فشارها جان سالم به در ببرد. قطر اخیرا در جریان امضای معاهده صلح میان آمریکا و طالبان و همچنین روند خروج نظامیان آمریکایی و برخی غیرنظامیان افغان از افغانستان نیز کمک قابل توجهی را به واشنگتن کرد.
در این میان، ولیعهد عربستان شاهد کمکهای گسترده قطر به آمریکا و جلوگیری از تحقیر شدن بیشترِ این کشور (آمریکا) در معادله افغانستان بوده است. از این رو، با حسادت تمام احتمالا به این نتیجه رسیده که وقتی نمیتوان به قطر آسیب بزند بهتر است که آن را بار دیگر وارد اردوگاه خود کند. اگرچه ظاهرا امیر قطر، محمد بن سلمان را بخشیده با این حال، وی کاملا به عربستان بی اعتماد شده و نمیتواند مطمئن باشد که بحرانِ مشابهی در آینده رخ نخواهد داد. البته که این نگرانی تا زمانی که محمد بن سلمان در قدرت باشد، همیشه پا برجا خواهد بود.
خارج از منطقه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، محمد بن سلمان دست به دامان عراق شده تا بتواند با ایران روند تنش زدایی را در پیش گیرد. با این حال، مذاکرات تاکنون نتیجهای عینی در عرصه سیاسی را به همراه نداشته است. این در حالی است که روابط تجاری میان ایران و عربستان پس از تعلیق این روابط در سال ۲۰۲۰، بار دیگر از سر گرفته شده است. بدون تردید احیای توافق هستهای برجام در نوع خود میتواند تاثیر مثبت و سازندهای را بر روابط ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بگذارد.
در این مسیر، عادی شدن مناسبات تجاری ایران و عربستان تا حد زیادی میتواند زمینه مناسبی را برای تسهیل عادی شدن روابط سیاسی میان دو کشور فراهم کند. اقدام اخیر عربستان در تحریم لبنان به دلیل موضع گیری یک وزیر لبنانی علیه جنگ یمن، به همراهِ موضع گیریهای عربستان علیه حزب الله لبنان، بدون تردید روند ایجاد صلح و ثبات در روابط عربستان با ایران را پیچیدهتر خواهد کرد. نباید فراموش کرد که ایران از نفوذ قابل توجهی در لبنان برخوردار است.
عربستان سعودی همچنین تمایل زیادی دارد تا خود را به ترکیه که به شدت با بحران اقتصادی و سقوط پیاپی ارزش لیرِ این کشور مواجه است، نزدیک کند. با این حال مساله قتل "جمال خاشقچی" تا حد زیادی بر روابط عربستان و ترکیه سایه افکنده است و ترکیه حملات گستردهای را به عربستان به دلیل اقدام آن در ترور خاشقچی در خاک ترکیه انجام داده است. بدون تردید در شرایط کنونی نیز فشارهای زیادی علیه اردوغان مطرح خواهد شد اگر وی بخواهد روابط ترکیه با عربستان را عادی سازی کند. شکی نیست که اردوغان در هرگونه تعامل احتمالی با عربستان، از مساله قتل جمال خاشقچی به عنوان یک اهرم موثر علیه سعودیها استفاده خواهد کرد و سعی میکند تا جای ممکن، عربستانیها را تحت فشار قرار دهد.
ترکیه احتمالا به تلاشهای پشت پرده و گسترده عربستان جهت ائتلاف سازی علیه ایران نخواهد پیوست. ترکیه روابط باثباتی با ایران دارد و در موضوعات زیادی با این کشور اشتراک منافع دارد. جدای از این ها، ترکیه همچنان به نفت وارداتی از کشورهای منطقه نظیر عراق و ایران هم به شدت وابسته است.
در نهایت باید گفت که جنگ فعلی عربستان و ائتلافِ تحت رهبری آن علیه یمن نیز تا حد زیادی منابع مالی این کشور را خواهد بلعید و در عین حال موقعیت دیپلماتیک آن را در منطقه و جهان به خطر خواهد انداخت. حتی اگر یک توافق صلح حاصل شود، دههها طول خواهد کشید که آسیبهای وارده از سوی عربستان بر یمن، التیام یابند. مسالهای که در نوع خود موجب خواهد شد تا یک دشمنِ زخم خورده در جوار مرزهای جنوبی عربستان حضور داشته باشد. در این راستا، محمد بن سلمان باید به چیزی بیشتر از صرفِ انعقاد یک توافق ساده صلح در مواجهه با یمن فکر کند.
تغییر جهتهای قابل توجه دیپلماتیک عربستان در مدت اخیر، شاید به معنای واقعی کلمه نمودی از یک تغییر سیاستی نباشند. سیاستهای افراطی که محمد بن سلمان در شش سال اخیر بر عرصه سیاست خارجی عربستان حاکم کرده تا حد زیادی به موقعیت منطقهای این کشور آسیب زده اند و دشمنان زیادی را برای آن درست کردهاند. کما اینکه اکنون شمار دشمنان عربستان در منطقه بیش از دوستان آن است. مسالهای که با انجام اقدامات نمایشی و به اصطلاح مدرن در عربستان نظیر برگزاری مسابقات فرمول یک و یا برگزاری جشنوارههای مجلل سینمایی، درست نخواهد شد».
البته تغییر سیاستی رخ نداده. وقتی جمهوری خواهان به کاخ سفید برگردند، خواهیم دید که سیاست آنها همچنان تهاجمی خواهد بود.