«الو، الو! الان صدا خوب شد. حالت خوبه؟ آخرین وضعتون رو بگید. جان؟ خب؟ باریکلا باریکلا. اشکال نداره، بگو برن جلو آقای حسین. نه الان همه ادامه بدن. ساعت 10 و نیم فقط باید درگیر بشید، ساعت 10 و نیم. خب پس رسیدن؟ باریکلا؛ ببین بگو عاشورا اینا رو هم رد بشن. جان. جان؟ نه نه، شما همونی که بهت میگم. آقای حسین اون یک پرچم امام رضا برات فرستادیم که انشاءالله سر صبح، رو جاده دوم به اهتزاز دربیارید. رسید؟ هان؟ انشاءالله. ما یه پرچم براتون فرستادیم، رسیده؟ اینو انشاءالله سر صبح میری رو جاده دوم میبری بالا. کمک کنید که ثارالله و امین شریعتی هم رد بشه بره. جان؟ انشاءالله حتما. خداوند پشتیبانته. خونسردیتون رو کاملا رعایت کنید. هان. خداحافظ».
این متن، مکالمه محسن رضایی با شهید حسین خرازی است که بعد از 30 سال بهتازگی منتشر شده است. رضایی در آن زمان فرمانده سپاه بود و خرازی فرمانده لشکر 14 امام حسین که این مکالمه در اولین دقایق عملیات کربلای 4 میان این دو انجام شد. رضایی بعد از قطعکردن تماس بیسیمی با خرازی به افراد حاضر در قرارگاه میگوید که به جزیره بلجانیه رسیدهاند، یعنی از تنگه امالرصاص رد شدهاند.
به گزارش شرق، عملیات کربلای 4 در سالهای اخیر با حواشی زیادی روبهرو شد. چند سال پیش بود که پیکر 175 شهید غواص با دستانی بسته پیدا شد که سرنوشت آنها جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار داد. آنها در منطقه تنگه امالرصاص در شرایطی پیدا شدند که با دستانی بسته و به دلیل غرقشدگی به شهادت رسیده بودند؛ حادثهای دهشتناک که تصورکردنش هم سخت است اما حاشیه این عملیات زمانی ایجاد شد که محسن رضایی در توییتی نوشت: «عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشته او. با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم».
عملیات کربلای 4، روز پنجم دی سال ۱۳۶۵ انجام شد اما براساس اطلاعات میدانی و خاطرات فرماندهان و رزمندگان، اهداف این عملیات پیش از آغاز از سوی دشمن شناسایی شده و انجام آن لو رفته بود. از تعداد کل شهدا و مفقودین این عملیات آمار دقیقی در دست نیست اما بر اساس خاطرات هاشمیرفسنجانی، فرمانده وقت جنگ، این عملیات حدود هزار شهید، سههزارو 900 مفقودالاثر و 11 هزار مجروح بر جای گذاشت.
هاشمی همچنین در سال 94 در گفتوگو با خبرگزاری «ایرنا» درباره این عملیات گفته بود: «عملیات خیلی حساس بود. گفتند ما این تعداد نیرو لازم داریم. ما چند ماه تبلیغات کردیم، جوانان جمع شدند و آموزش دیدند، با نهایت رازداری، همه چیز را در این طرف اروند آماده کردیم. نقشه چند فلش داشت، عملیات فریب داشتیم، عملیات پشتیبانی داشتیم و همه چیز آماده بود. حتی وقتی میخواستم به جبهه بروم، احتیاط کردم و به خوزستان نرفتم. دو، سه روز قبل از عملیات به بوشهر رفتم و به شکل کاملا ناشناس، غروب شبی که قرار بود عملیات شود، زمینی به طرف خوزستان آمدم و از اهواز و سهراهی آبادان - خرمشهر به سوی امیدیه رفتم که آقایان رحیمصفوی و دکتر روحانی با من بودند. شب را در پایگاه امیدیه ماندم. آنجا بود که خبر لورفتن عملیات را شنیدم». در ادامه این مطلب با اشاره به جلسهای که در این ارتباط تشکیل شد، آمده است: من و آقای رضایی، تصمیم گرفتیم همین الان فلش دوم را عملیاتی کنیم و نگذاریم نیروها برگردند. به همین دلیل بهگونهای خبر را اعلام کردیم که این یک عملیات فریب بود؛ یعنی اینگونه آن تبلیغات را خنثی کردیم و بهگونهای در منطقه هور تحرک پیدا کردیم که عراق فکر کند عملیات اصلی را میخواهیم در آنجا انجام دهیم».
روایت متفاوت رضایی با روایت رسمی از عملیات کربلای 4 واکنشهایی را به همراه داشت؛ مثلا محسن رشید هم در گفتوگو با سایت انتخاب گفته بود: «عملیات کربلای چهار فریب نبوده و اتفاقا عملیات اصلی بوده است». بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس هم با اشاره به توییت رضایی گفت بود: «متأسفانه از توییت سرلشکر رضایی درخصوص این عملیات سوءبرداشت شده است. ما عملیات لورفته کربلای چهار را به یک عملیات فریب برای ارتش عراق تبدیل کردیم و ۱۰ روز بعد در همان نقطه درحالیکه نیروهای رژیم بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را با موفقیت انجام دادیم».
حسامالدین آشنا، مشاور وقت رئیسجمهور هم در کانال تلگرامی خود نوشت: «فرمانده کل. سلام بر شما. دهها هزار رزمنده و خانواده هزاران شهید هیچگاه از شما نپرسیدند چرا از چند شب قبل از عملیات کربلای چهار آسمان از منورهای چلچراغی دشمن مانند روز روشن شده بود. بچههای توپخانه لشکر ۲۷ هیچگاه از شما نپرسیدند چرا تنها ۴۵ دقیقه پس از آغاز عملیات، تقریبا تمام قبضهها مورد اصابت توپهای دشمن قرار گرفت. هیچیک از هزاران مجروح عملیات نپرسیدند چرا وقتی اولین موج مجروحان به بیمارستان صحرایی علیبنابیطالب رسید هنوز پزشکان و پرستاران از وقوع عملیات آگاهی درستی نداشتند؛ ولی رادیوی منافقین و رادیو بغداد هر لحظه وضعیت عملیات را اعلام میکرد. برادر محسن، بین عملیات فریب و عملیات لورفته تفاوت از زمین تا آسمان است».
محمدعلی اسفنانی، از غواصان بازمانده عملیات کربلای 4 هم در واکنش به محسن رضایی با بیان اینکه نمیتواند چنین حرفی را قبول کند که این عملیات یک عملیات ایذایی یا برای فریب بوده است، گفته بود: «کربلای چهار قطعا جزء عملیاتهایی بوده که از ابتدا تا انتهای آن طراحی و اهداف آن هم کاملا مشخص بود... . معمولا در عملیاتهای ایذایی یا عملیاتهای فریب عده محدودی درگیر میشوند تا دشمن را مشغول کنند و پس از آن عملیات اصلی در جای دیگری انجام میشود. طبیعتا این عملیات نمیتوانست عملیات ایذایی یا فریب باشد، منتها جزء عملیاتهایی بود که ما موفق نبودیم... اینکه چرا موفق نشد بحث دیگری است. اینکه آیا لو رفته بود یا نه، یا اگر لو رفته بود چرا عملیات انجام شد. اینها مباحثی است که باید کارشناسی شود؛ یعنی در جلسات کارشناسی، کارشناسان خبره بنشینند، وضعیت را مطرح و آن را بررسی کنند». او در پاسخ به این سؤال که شما به عنوان یکی از اعضایی که در این عملیات مشارکت داشتید به نظر میآمد که این عملیات برای فریب بوده باشد، یا آنطور که برخی میگویند لورفتگی عملیات به نظر میآمد، بیان کرده بود: «مطلقا چنین چیزی نبود، این عملیات یک عملیات کاملا طراحیشده و حسابشده بود. اما همانطور که گفتم به دلایلی جزء عملیاتهای موفق ما محسوب نمیشود».
سردار شهید قاسم سلیمانی هم درباره عملیات کربلای 4 گفت: عملیات کربلای چهار عملیات اصلی بود؛ اما وقتی عملیات کربلای پنج که بسیار بزرگتر بود به فاصله کوتاهی از عملیات کربلای چهار اجرا شد، دشمن تصور کرد کربلای چهار، عملیات فریب بوده است.
محسن رضایی هم متعاقب سخنان سردار سلیمانی در برنامه «حالا خورشید» در شبکه سوم سیما درباره توییتش توضیحانی داد و گفت: «اظهاراتی که سردار قاسم سلیمانی در این زمینه داشت را تأیید میکنم. وی نیز در این عملیات نقش مؤثری داشت. لشکر 41 ثارالله از لشکرهای عملکننده عملیات کربلای چهار بود و در عملیات کربلای پنج نیز از لشکرهای موفق بود... زمانی که همه چشمها بر ما متمرکز بود این جنگ را به پیروزی رساندیم. بحث لورفتن اتفاقا از افتخارات جنگ است. از این بعد ما نمیتوانستیم حالت غافلگیری صددرصدی داشته باشیم و جنگ را در محیط لورفتگی با موفقیت به پایان رساندیم... بنده یک توییت زدم و خواستم از یک زاویه دیگر به این موضوع نگاه کنیم. نظرم این بود که ما عملیات کربلای چهار را تبدیل به فریب کردیم و چند روز بعد یک عملیات بزرگتر انجام شد که برداشتهای متفاوتی از این گفته بنده ایجاد شد. پس از 9 ساعت از آغاز عملیات بحث عقبنشینی مطرح شد. عملیات کربلای چهار عملیات اصلی بود اما عملیات بزرگ نبود. پس از آغاز عملیات، قدری تأمل کردیم تا تصمیمگیری کنیم که آیا عملیات ادامه پیدا کند یا خیر؟».
حالا در فایل تازهای که از مکالمه رضایی با شهید خرازی منتشر شده، رضایی به خرازی میگوید که پیش بروید.
خوب که نگاه کنی بعد از اونهمه رشادت از شهدا اسمی مونده وسفره جنگ ودرجه هاو... دست امثال محسن ومحمد علی افتاده