مردم دسته دسته مشاغل خود را ترک میکنند و هیچ نشانهای وجود ندارد که این خروج دسته جمعی به این زودیها کند خواهد شد.
رکورد «ترک کار» در آمریکا عصر «استعفای بزرگ» را کلید زده است. کارکنانی که بهخاطر جستوجو برای «کار منعطف (دورکاری)» و «مدیران متعهد به حفظ سلامت روحی کارمند» محل کار فعلی خود را ترک میکنند، رو به افزایش است. منشأ این اتفاق سادهتر از تصور پیچیده کارفرمایان است؛ تجربه کرونایی کار انعطافپذیر باعث شد افراد برای ادامه این تجربه، تلاش کنند.
مردم با سرعتی بیسابقه شغل خود را ترک میکنند؛ چیزی که به آن استعفای بزرگ گفته میشود. بسیاری خواهان کار انعطافپذیر و حمایت بیشتر برای سلامت روان از سوی شرکتها هستند. پرداختن به فرسودگی شغلی یکی از چالشهای کلیدی کارفرمایان در حفظ بهترین کارگرانشان است.
اقتصاددانها از آن با نام استعفای بزرگ نام میبرند. مردم دسته دسته مشاغل خود را ترک میکنند و هیچ نشانهای وجود ندارد که این خروج دسته جمعی به این زودیها کند خواهد شد.
این اصطلاح توسط آنتونی کلوتز، استاد مدیریت در تگزاس ابداع شد، کسی که در ماه می۲۰۲۱ عنوان کرد، موجی از استعفاها در راه است، زیرا مردم درسهای قرنطینه را درک و بازنگری کردند که زندگی عادی چگونه باید باشد. پس از ماهها دورکاری، بدون رفت و آمد و زمان بیشتر در کنار خانواده بودن، بسیاری از مردم به این نتیجه رسیدهاند که زمان تغییر فرا رسیده است.
این روند در ایالات متحده بارزتر است. بر اساس آمار اداره کار ایالات متحده، اصطلاح «نرخ ترک» که برای اندازهگیری استعفای داوطلبانه در هر ماه بهکار میرود در ماه آگوست به بالاترین حد خود یعنی ۳/ ۴ میلیون نفر یا ۹/ ۲ درصد از کل نیروی کار افزایش یافته است. در صنعت گردشگری و هتلداری که با محدودیتهای کووید-۱۹ آسیب دیده بود، این نرخ به رکورد ۴/ ۶ درصد افزایش یافت.
طبق نظرسنجی اخیر شرکت استخدامی رندستاد، در بریتانیا تقریبا یکچهارم کارمندان قصد دارند ظرف سه تا شش ماه آینده شغل خود را ترک کنند. علاوه بر این، تقریبا ۷۰ درصد از پاسخدهندگان عنوان کردند که به چشمانداز تغییر شغل اطمینان دارند.
افراد به دلایل مختلفی شغل خود را ترک میکنند. کلوتز به بلومبرگ بیزینس ویک گفت: «استعفای سرکوب شده ای» وجود داشته است که در بدترین زمان شیوع، زمانیکه بسیاری از مردم احساس استرس و ناامنی میکردند، اتفاق نیفتاد. برخی از مردم ممکن است با توجه به مزایای سخاوتمندانه دولتی که در طول همه گیری وضع شده بود، و احتمالا برخی دیگر فقط به دنبال دستمزد بهتر بودن، این تصمیم را گرفته باشند. اما به نظر میرسد که دلایل عمیقتری پشت این خروج تاریخی وجود دارد. طیف وسیعی از مطالعات نشان داده است نرخ استعفا در میان کارمندانی که در دوره اواسط شغلی قرار دارند سریعترین افزایش را داشته است و در راس آنها افرادی با دوره تصدی ۵ تا ۱۰ سال قرار دارند. بسیاری از مردم پس از کار بیش از حد سخت و طولانی در طول همهگیری، خسته و فرسوده میشوند. به عنوان مثال، بانکداران جوان را در نظر بگیرید که ساعات طولانی و طاقتفرسا همیشه بخشی از کار آنها محسوب میشد، اما به نظر میرسد که در طول یک سال و نیم گذشته با افزایش سرعت انجام معاملات، این کار تشدید شده است. بسیاری از بانکداران تازهوارد به این نتیجه رسیده اند که دیگر کافی است.
شرایط آشفته ناشی از همه گیری هزینههای سنگینی را بر همه تحمیل کرد. زمانیکه کارفرمایان از کارگران خود پشتیبانی کافی نمیکردند، روزهای سخت سختتر میشدند. در یک نظرسنجی اخیر که توسط Modern Health انجام شد، تنها دوسوم از پاسخدهندگان عنوان کردند که کارفرمایان آنها به سلامت روان آنها اهمیت میدهند.
این تصور از بیتفاوتی یا عدم حمایت کارفرمایان باعث میشود که برخی از کارگران به دنبال یافتن شغل در جای دیگری باشند. در این نظرسنجی یکسوم کارگران چه مدیران و چه غیرمدیران گفتند که بهدلیل سلامت روان خود در حال تغییر شرکت هستند.
به گفته مکنزی جای تعجب نیست که پرداختن به فرسودگی شغلی و همچنین غم و اندوه و فقدانی که بسیاری از مردم متحمل شدهاند، یکی از چالشهای کلیدی برای کارفرمایان این باشد که تلاش کنند بهترین کارگران خود را حفظ کنند.
از زمان شروع همهگیری روش کار ما بهشدت تغییر کرده است. پس از ماهها دورکاری، رهایی از هزینهها و دردسرهای رفت وآمد و زمان بیشتر در کنار خانواده بودن و سایر امور، بسیاری از مردم تمایلی به بازگشت تمام وقت به دفتر ندارند. در نظرسنجی اخیر Beamery بیش از یکسوم از پاسخدهندگان گفتند که در اوج همه گیری تعادل بین کار و زندگی آنها بهتر بود و ۴۲ درصد از افراد خواهان ادامه کار انعطاف پذیر هستند. بسیاری از شرکتها با پذیرش برنامههای انعطاف پذیر به عنوان بخشی از شرایط عادی جدید، به آن واکنش نشان میدهند.