فرارو- قطب بندی نامتقارن برخلاف آن چه در ظاهر تصور میشود مولفه قدرتمندی است و میتواند به حزب جمهوری خواه کمک کند.
به گزارش فرارو به نقل از اکونومیست، "دیک چنی" تنها عضو وایومینگ در مجلس نمایندگان دوران ریاست جمهوری "رونالد ریگان" به ندرت از سوی رای دهندگان اش آزرده خاطر میشد. معاون سابق رئیس جمهوری امریکا در خاطرات خود صحبت ساده و معمولی با یک رای دهنده در یکی از کارزارهای انتخاباتی در این ایالت عمیقا محافظه کار را توصیف کرده بود. او مینویسد:"گاو چران مسنی به من نگاه کرد و پرسید:"پسرم، آیا دموکرات هستی"؟ من پاسخ دادم:"خیر، قربان". او پرسید:"آیا شما وکیل هستید"؟ گفتم:"خیر" او گفت:"پس من به تو رای خواهم داد"!
زمانی که "لیز چنی" دختر آقای چنی تصمیم گرفت در سال ۲۰۱۶ میلادی برای تصاحب کرسی قدیمی که از آن پدرش بود رقابت کند مشکل کم تری داشت. او علیرغم داشتن مدرک حقوق، بیش از ۶۰ درصد آرا را کسب کرد. با این وجود، محافظه کاران وایومینگ به تازگی معیار سیاسی تازهای را برای سنجش اتخاذ کرده اند. آنان میپرسند:"آیا با دونالد ترامپ موافق هستید که نتیجه انتخابات به سرقت رفته است"؟ پرسشی درباره انتخابات ریاست جمهوری پیشین که ترامپ از پذیرش نتیجه آن خودداری ورزید.
لیز چنی یکی از منتقدان سرسخت دروغ بزرگ ترامپ درباره انتخابات بود و یکی از ده نماینده جمهوری خواه بود که به استیضاح ترامپ رای مثبت دادند آن هم به دلیل حمله طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره. لیز چنی گفته بود:"جمهوری خواهان باید تصمیم بگیرند که بین حقیقت و وفاداری به قانون اساسی یا کنار گذاشتن حکومت قانون کدام را انتخاب میکنند". او پس از این اظهارات تهدید به مرگ شد و با تنزل مقام دیگر در جایگاه رهبران حزب قرار ندارد. لیز، اما محکم بر سر باورهایش ایستاد.
این یک موضع بی سابقه بود. برخی از جمهوری خواهان ارشد مانند "میت رامنی" سناتور ایالت یوتا به طور گزینشی از ترامپ انتقاد کرده اند. دیگران مانند "جف فلیک" سناتور سابق آریزونا به خاطر ترامپ از سیاست کناره گیری کرده اند. خانم چنی اولین کسی بود که پرچم دار اعتراض به نقش ترامپ در حزب شد و از دیگر محافظه کاران دعوت کرد تا در کنار او قرار گیرند.
بیش از هفت ماه دیگر به انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان وایومینگ باقیمانده است. در حال حاضر، به نظر میرسد عمر سیاسی سلسله چنی به پایان رسیده است. یک استراتژیست کهنه کار جمهوری خواه میگوید:"من هرگز سیاستمداری را در ایالتی ندیده ام که به اندازه چنی منفور باشد. خانم چنی از حزب جمهوری خواه در ایالت خود اخراج شده و ماهها است که به سختی در انظار عمومی ظاهر میشود. بزرگترین تشویق در ایالت وایومینگ به مناسبت مراسم خانوادگیای بود که چنی در صدر آن قرار داشت و روی شیشه جلوی خودرویی که او در آن بود نوشته شده بود:"لیز چنی لعنتی"!
جمهوری خواهان در وایومینگ میگویند:"ترامپ پیروز است، دوره لیز چنی به پایان رسیده است"! تنها راهی که چنی ممکن است بتواند از دچار شدن به این سرنوشت جلوگیری کند آن است که دموکراتهای تحت محاصره در وایومینگ برای نجات اش در انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان شرکت کنند.
بلافاصله پس از شورش ۶ ژانویه ۲۰۲۱ که در جریان آن اوباش ترامپیست به ساختمان کنگره حمله کرده و آنجا را به مدت چهار ساعت به اشغال خود در آوردند برای مدت کوتاهی تصور میشد که حزب جمهوری خواه ترامپ را کنار میگذارد. حتی "کوین مک کارتی" رهبر جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان نیز اعتراف کرد که مسئولیت خشونتهای رخ داده متوجه ترامپ است. با این وجود، مک کارتی یک هفته پس از آن، از دنبال کردن این اتهام و پرداختن به آن خودداری ورزید.
این افسانه که دموکراتها در انتخابات تقلب کرده و آرا را دزدیده اند به اهرم اصلی کنترل ترامپ بر حزب جمهوری خواه تبدیل شده است. بیش از ۷۰ درصد از رای دهندگان جمهوری خواه به این ایده باور دارند درصدی که از زمان انتخابات به سختی تغییر کرده است علیرغم آن که هیچ گونه شواهد قانع کنندهای برای این ادعا ارائه نشده است؛ بیش از یک چهارم جمهوری خواهان متقاعد شده اند که ترامپ تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی به صحنه باز میگردد.
با این وجود، تعداد اندکی از سیاستمداران جمهوری خواه جرات پذیرش این واقعیت را دارند. کسانی که در انتقاد از ترامپ در حزب جمهوری خواه سخن میگویند تهدید به مرگ میشوند مانند 9 نماینده جمهوری خواه دیگر مجلس نمایندگان که همراه با خانم چنی به استیضاح ترامپ رای دادند. دست کم دو نفر دیگر از جمله "آنتونی گونزالس" و "آدام کینزینگر" کنگره را ترک میکنند.
یک سال پس از شورش در ساختمان کنگره سه موضوع را با اطمینان میتوان در مورد جمهوری خواهان گفت. نخست آن که اگرچه ترامپ نگفته که آیا قصد دارد مجددا در رقابت انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ نامزد شود یا خیر به نظر میرسد نامزدی او نسبتا محتمل است و در صورت انجام این کار حزب او را نامزد خواهد کرد.
نکته دوم آن که حتی در صورت عدم نامزدی دوباره ترامپ، حزب به وضعیتی شبیه به شرایط پیش از ترامپ باز نخواهد گشت. نارضایتی و نظریه پردازی توطئه (از جمله این که واکسن کرونا کار سوسیالیست هاست) به حدی پایگاه رای دهندگان جمهوری خواهان را در بر گرفته که به نظر نمیرسد هیچ محافظه کاری از جریان اصلی حزب قادر به مقابله با آن باشد.
نکته سوم آن که حزب تقریبا حمایت نیمی از رای دهندگان را با خود دارد. با توجه به عدم محبوبیت بایدن و محدود بودن اکثریت دموکراتها این وضعیت باید برای جمهوری خواهان کافی باشد تا دست کم کنترل یکی از مجلسین امریکا را در ماه نوامبر و شاید کنترل هر دو را از آن خود سازند. با یا بدون ترامپ حزب جمهوری خواه، افراطی و به شدت رقابتی باقی خواهد ماند.
به هیچ وجه مشخص نیست که آیا ترامپ نامزد خواهد شد یا خیر. سازمان ترامپ اهرم اصلی تجاری او تحت تحقیقات قضایی قرار دارد. او در نوامبر ۲۰۲۴ میلادی ۷۸ ساله خواهد شد. برخی شواهد حاکی از آن است که باید درباره کارزار جمع آوری کمک مالی ترامپ و تجمعات برگزار شده در آیووا و اوهایو با دیده شک و تردید نگاه کرد. او که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از این کارزار عایدش شده بدون توجه به هر رخدادی این پول را حفظ خواهد کرد.
سایر مولفه ها، اما قانع کنندهتر هستند. ترامپ رقبای بالقوهای دارد که وادار میشوند بگویند در برابر او نخواهند ایستاد. از جمله، "نیکی هیلی" فرماندار سابق کارولینای جنوبی و "تیم اسکات" سناتور کارولینای جنوبی که این کار را به صورت علنی انجام داده اند. گفته میشود "ران دی سانتیس" فرماندار فلوریدا این اطمینان را به صورت خصوصی داده است. حدود نیمی از رای دهندگان جمهوری خواه میگویند که فردا او را دوباره نامزد خواهند کرد. به نظر میرسد ترامپیستها با حمایت فاکس نیوز و دیگر رسانههای محافظه کار سازمان یافتهتر و تهاجمیتر از جمهوری خواهانی هستند که نسبت به ترامپ با بدبینی نگاه میکنند. در نهایت، اکثر محافظه کاران بدبین نیز به ترامپ رای خواهند داد تا یک دموکرات رئیس جمهور نشود. واقعیت آن است که ترامپ در سال ۲۰۲۰ میلادی ۷۴ میلیون رای به دست آورد که ۱۱ میلیون رای بیش از آرای سال ۲۰۱۶ میلادی او بود این در حالی است که از مدیریت نادرست او در قبال مهار شیوع کرونا انتقاد شده بود.
از نظر جمعیتی نیز ترامپ در غرب میانه امریکا که به شدت سفید پوست است مزیت دارد و در اکثر نظرسنجیها از بایدن جلوتر بوده است. ترامپ در میشیگان با ۱۲ امتیاز و در ویسکانسین با ۱۰ امتیاز از بایدن جلوتر است. هم چنین به نظر میرسد دی سانتیس که در ۴۳ سالگی به سر میبرد و زمان کافی برای فعالیت سیاسی دارد و خواستار رویارویی با ترامپ نخواهد بود. برای طرفداران ترامپ از اصطلاح "محافظه کاری ملی" استفاده میشود. سناتورها "مارکو روبیو" و "جاش هاولی" در ترویج افکار پوپولیسم ترامپیستی نقش داشته اند. مارکو روبیو برنامه هزینههای بایدن از جمله مرخصی با حقوق برای اعضای خانواده و سرمایه گذاری زیرساختی را به عنوان نوعی "مارکسیسم" محکوم کرده است.
با این وجود، جالب است که از نظر سیاست اقتصادی ترامپ از پوپولیسم اقتصادی فراتر نرفته است. او میدانست که رای دهندگان جمهوری خواه تنها میخواهند وی علیه دموکراتها و مهاجران صحبت کند.
گروه حامی ترامپ در مجلس نمایندگان رفتاری تهاجمی دارند. از جمله "پل گوسار" نماینده جمهوری خواه از آریزونا که یکی از سخنرانان در گردهمایی برتری طلبان نژادی سفید پوست بود. در ماه نوامبر، او انیمیشنی را از خود در حال کشتن "الکساندریا اوکاسیو کورتز" نماینده کاریزماتیک چپگرا که ترامپیستها از او نفرت دارند منتشر کرد. مجلس نمایندگان پیشتر دیوانههایی از جناح راست را به خود دیده است از جمله در جریان فعالیتهای تی پارتی (جناح راست افراطی سابق حزب جمهوری خواه) در سال ۲۰۱۰ میلادی. اگرچه در گذشته رهبران جمهوری خواه سعی کرده بودند آنان را کنترل کنند. چنی و کینزینگر تنها جمهوری خواهان مجلس نمایندگان بودند که از طرح دموکراتها برای محکوم کردن "گوسار" به دلیل تحریک به خشونت علیه "اوکاسیو کورتز" حمایت کردند. در این میان، اما برخلاف آن دو که خواستار تحقیق مجلس نمایندگان درباره شورش طرفداران ترامپ در ساختمان کنگره بودند مک کارتی از همکاری با آنان خودداری ورزیده است. مک کارتی طرفدار دیوانهها بوده است.
نگران کنندهترین موضوع برای کسانی که درباره انحراف ضد دموکراتیک حزب جمهوری خواه دغدغه دارند روشی است که جمهوری خواهان در مجالس ایالتی که کنترل آن را در اختیار گرفته اند اتخاذ کرده اند ارگانهایی که قدرت زیادی بر انتخابات عمومی دارند. قانونگذاران جمهوری خواه که مسئول بررسی آرا در آریزونا، ویسکانسین و پنسیلوانیا هستند دهها قانون را تصویب کرده اند تا رای دهی را دشوارتر سازند و دست کم در ۱۶ ایالت قدرتی که پیشتر در اختیار مقامهای انتخاباتی غیر حزبی بود را به خود اختصاص داده اند.
حزب جمهوری خواه دست کم از اولین باری که اوباما در انتخابات پیروز شد به سوی افراط گرایی حرکت کرده است. "توماس مان" و "نورم اورن اشتاین" دانشمندان علم سیاسی در سال ۲۰۱۲ میلادی نوشته بودند:"حزب جمهوری خواه به یک حزبی شورشی تبدیل شده است. آن حزب از نظر ایدئولوژیک افراطی است، سازش و مصالحه را مذموم میداند و با درک متعارف، حقایق، شواهد و مسائل علمی میانهای ندارد و مشروعیت اپوزیسیون سیاسی را نادیده میگیرد".
در نتیجه، ترامپ محرک این جریان نبود بلکه تسریع کننده قدرتمند این روند در بلند مدت بوده است. هر کس که امیدی به بازگشت حزب جمهوری خواه به دوره پیش از ترامپ داشته باشد با مشاهده این روند ناامید خواهد شد.
دموکراتها نیز به دلیل برخی دلایل مشابه تندروتر شده اند. نارضایتی از جهانی شدن و نابرابری باعث تقویت پوپولیسم در هر دو حزب شده است. با این وجود، در حزب دموکرات هنوز چپ میانه رهبری آن حزب را در اختیار دارد و هنجارهای دموکراتیک درون آن حزب تهدید نمیشود.
دموکراتهای اتحادی چند گروهی از گروههای ذینفع هستند که تنوع و تعهدشان به اهداف و سیاستهای کلی باعث تقویت عملگرایی شان میشود. جمهوری خواهان، اما از نظر نژادی و ایدئولوژیک بسیار همگن هستند. این موضوع آنان را متحدتر و ارتجاعیتر ساخته است. محافظه کاران سنتی از سیاستهای مترقی میترسند در حالی که پوپولیستهای ترامپیست از مهاجران میترسند. با این وجود، هر دو گروه خود را در تلاش برای مهار جریان لیبرال متحد یکدیگر میدانند.
به همین خاطر، شاید حتی از دید مخالفان ترامپ در حزب جمهوری خواه او یک حرامزاده باشد، اما در نهایت او متعلق به حزب جمهوری خواه است. جمهوری خواهان نشان داده اند که بازی در جایگاه اپوزیسیون بودن را خوب میدانند. مخالفت خشمگین آنان رفتار طبیعی شان محسوب میشود. در حالی که دموکراتها در دستور کار قانونگذاری خود غرق شده اند جمهوری خواهان در نیمه راه هستند تا بایدن را پیش از انتخابات میان دورهای به عنوان یک "بلشویک بدبخت" معرفی کنند.
وضعیت اقتصادی، شیوع کرونا و دو قطبی شدن سیاست امریکا نشان میدهد که انتخابات برای جمهوری خواهان خوب پیش خواهد رفت. این وضعیت، تعیین کننده آن است که آیا ترامپ دوباره نامزد ریاست جمهوری خواهد شد یا خیر. اگر او نامزد شود مطمئنا میتواند برنده شود.